بازی های هیجانی چه تاثیراتی در تربیت کودک دارد؟

بازی های فکری برای چه کودکانی مناسب است؟

پرسش و پاسخ هایی در رابطه با آزادی کودکان

حد و مرز آزادی کودکان

ما معتقدیم کودک باید در هفت سال اول زندگی، آزاد باشد. این آزادی کودکان فقط دو خط قرمز دارد، آن هم کار خطرناک و کار زشت برای کودک است. در واقع آزادی حد و مرز دارد که باید به آن توجه کرد.

در عمل، آزادی کودکان ممکن است با سختی‌هایی رو به رو باشد. اما اگر آثاری که آزادی در تربیت کودک می‌گذارد را در نظر بگیرید، این سختی شیرین خواهد شد.

در مطلب زیر، سعی کردیم با ارائه ده پرسش و پاسخ در رابطه با آزادی کودکان و حد و مرزهایش، شما را با این مسئلۀ تربتی آشنا کنیم.

خانواده بزرگ شهید چمران پرسش و پاسخ هایی در رابطه با آزادی کودکان

سوال شماره یک

دختر من تازه دو سالش تمام شده، مدتی است که برای هر چیز کوچک و بزرگی گریه می کند. ما سعی کردیم که گریه، ابزاری برای رسیدن به خواسته هایش نشود. ضمن اینکه فرزندم از توجه کافی ما برخوردار است و به نظر خودم، آزادی های زیادی هم به او دادم. اما باز هم با کوچکترین مخالفت یا پاسخ نه، گریه می کند. می خواستم ببینم علت این رفتار چیست و بهترین واکنش چیست؟

پاسخ

خيلي خوب است كه آزادی های مورد نياز اين سن را براي او لحاظ مي كنيد. فقط مورد سوال شما كاملا مشخص نيست كه دقيقا چه مخالفت هايي با او در چه زمينه هايي انجام مي دهيد كه او گريه ميكند، چون فرزند شما هنوز خيلي سن پاييني دارد. خيلي از مخالفت ها براي او قابل هضم نيست و توان تشخيص آن را ندارد؛ مثلا اينكه براي مهماني رفتن بايد لباس خاصي بپوشد يا وقتي همه خوابند، نبايد سر و صدا كند يا …تا حد امكان از مخالفتهايي كه قابل درك براي او نيست خودداري كنيد و هر چقدر شما در زمينه هاي بيشتري با او همراه شويد، او فرمان پذيري بيشتري در مسائل خاص از شما خواهد داشت.

سوال شماره دو

پسر من 2.5 ساله است. من از همان ابتدا، در کنار همه اسباب بازی ها، برایش کتاب هم می خریدم، از کتاب پارچه ای و پلاستیکی گرفته تا کتابهای مقوایی کلفت. از حدود یک سال و نیمگی برایش کتاب عادی کاغذی هم خریدم. مشکلی هم نداشتم و عاشق این بود که برایش کتاب بخوانم. تا اینکه حدود دوماه پیش، یک روز همۀ کتاب های کاغذی اش را پاره کرد. منم همه را در یک پلاستیک جمع کردم و گفتم: “کتابات ناراحت شدن. درد شان گرفته، بعد از چند روز سراغ یکی شان گرفت، منم آن را آوردم. با هم کتاب را چسباندیم،ولی باز همان روز یا فردایش بود که باز هم پاره اش کرد!

خلاصه الان کلا کتابی را دم دستش نمی گذارم، یکی دوتا البته دم دستش است و چند کتاب مقوایی که به این سادگی پاره نمی شود. ولی دیگر حتی جرات ندارم کتاب جدید برایش بخرم. حتی چند روز پیش یک کتاب جدید به او داد. گفت: می خوام پاره ش کنم. گفتم: نه، مامان کار خوبی نیست. و کتاب را برداشتم. الان باز دم دستش است و هنوز پاره نکرده. البته من چند بارم وقتی می خواست پاره کند، کتاب را برداشتم و گفتم: نه، کتاب ها ناراحت می شند و درد شان می آید. بعد برایش روزنامه آوردم با هم مچاله و پاره کردیم. الان سوالم این است که باید چه عکس العملی نشان بدهم وقتی کتابش را پاره می کند؟ کتاب جدید به او بدم؟ کتاب های قبلی که چسباندم را باز بدهم یا ممکن است با دیدن پارگی ها باز هوس کند و پاره شان کند؟

پاسخ

دغدغه مندی شما در رابطه با کتاب بسیار خوب است اما پاره کردن کتاب یکی از بازی‌هایی است که می توان با کتاب انجام داد و خود عاملی است که کودک در آینده به کتاب علاقه مند شود. واکنش و دعوا کردن فقط باعث می شود کودک از کتاب دوری کند و دیگر علاقه ای به آن نداشته باشد.
از طرفی دیگر اگر این میل به پاره کردن در سن مناسب است یعنی دو و سه سالگی به خوبی پاسخ داده شود، دیگر وجود پیدا نخواهد کرد. شما می توانید همان کتاب‌های قدیمی را

در اختیارش بگذارید، و اگر پاره کرد، واکنشی نشان ندهید. بعد ها با کمک هم آن ها را درست کنید. یا مجلات کودک قدیمی‌تر را می توان با قیمت مناسب‌تر خریداری و در اختیار کودک قرار داد. در انتخاب کتاب کودک هم دقت کنید. سعی کنید کتاب‌هایی با موضوع‌های مفید و تصویرسازی جذاب خریداری کنید. قطعا صبوری شما در این برهه زمانی، ثمرات بسیار خوبی در آینده ی فرزندتان خواهد داشت.

سوال شماره سه

گاهی خواسته کودک از نظر کلی غیرمنطقی نیست؛ اما با توجه به موقعیت فعلی والدین، برایشان انجام آن کار خیلی سخت است. مثلا خودم یک بار بچه ها را پارک بردم. چون هوا خیلی گرم بود، وقتی از پارک برگشتیم، خیلی خسته بودم ولی دختر سه ساله ام تازه دوست داشت داخل روشویی آب بازی کند.

در شرایط عادی، من معمولا شرایط را برای خواسته هایش فراهم می کنم اما آن لحظه اصلا این کار در توانم نبود. در چنین شرایطی چه باید کرد که هم کودک راضی بشود و هم ما از پسش بربیایم؟
یا مثلا زمانی که کودک با آب پاش می خواهد روی قالی آب بازی کند و شرایط دیگری را هم مثل بازی داخل حمام یا حیاط را قبول نمی کند.

پاسخ

اين موارد يک مقدار، نياز به خلاقيت در لحظه دارد كه ما به آن روش جايگزينی می گويم، مثلا در اين مورد خاص، خوب است كه بچه را با يک تشت آب روی نايلون متری كنار خودمان سرگرم كنيم، يا بازی ديگری كه خيلي دوست دارد را به عنوان جايگزين پيشنهاد بديد.
كلا در اين موارد، مقاومت روی خواستۀ بچه ها اصلا كار درستي نيست و اوضاع رو متشنج تر می‌كند.
در اين موارد خودتان با آب پاش شروع به پاشيدن آب مثلا روی نايلون كنيد كه صدای خوبی هم داره و او را به سمت بازی تشويق كنيد، كلا اينكه شما شروع كنندۀ بازی باشيد، خيلي شرايط را براي تغيير بازی فراهم می كنيد.

سوال شماره چهار

معمولا در روانشناسی و مشاوره ها از چیزی به عنوان قاطعیت در برخورد با خواسته های نامعقول کودک صحبت می شود. حالا سوال این است که جایگاه قاطعیت در رفتار با کودک زیر هفت سال کجاست؟ چه برخوردهایی از کودک، نامعقول محسوب می شوند و باید با آنها برخورد قاطع داشت و زیر بار آنها نرفت؟

مثلا دختر من، یک پتو دارد که خیلی دوستش دارد و حتی در مهمانی، هم دوست دارد، آن را با خودش بیارد یا مثلا به خانه می رود. خانه همسایه و سر ظهر هم حاضر به برگشتن نیست و با جیغ و گریه برمی گردد. حالا رفتار من با این بچه سه ساله چطور باید باشد؟

پاسخ

محدود کردن آزادی کودکان آن هم برای زیر هفت سال، فقط در دو مورد می گنجد. ۱. کار خطرناک ۲. کار زشت. آن هم برای کودک نه کارهای زشتی که برای یک فرد بزرگسال تعریف می شود. که البته این محدود کردن هم باید با شیوه های خودش باشد نه خشونت. در رابطه با دو مثالی که مطرح کردین:
همراه بردن پتو به جاهای مختلف برای کودک سه ساله نامعقول نیست. حساسیت به خرج ندهید، بگذارید مدتی آن را هرجایی می خواهد ببرد. کم کم این عادت از سرش خواهد افتاد. معمولا کودک در این سن به یک شی، لباس یا اسباب بازی وابستگی پیدا می کند که با عدم حساسیت از سوی بزرگتر ها، از بین خواهد رفت.
در رابطه با مثال دوم، شما باید بازی‌ که برای کودک جذابیت دارد را شناسایی کنید. بعد از اتمام زمان ماندنش در خانۀ همسایه، بدون تذکر کلامی مبنی بر ترک آنجا، فقط به کودک تان پیشنهاد بازی دهید.
مثلا اگر آب بازی دوست دارد، بگویید که “بدو می خوایم بریم آب بازی”. یا “من تا ده میشمرم ببینم به سفره ی ناهار میرسی یا نه”. و یا مثال هایی مانند این.

سوال شماره پنج

در مورد آزادی کودکان در هفت سال اول، در منزل و در کلاس پیش دبستان باید چطور باشد؟ پس نقش تربیت کجاست و در مقابل رفتار‌های پر خاشگرانه کودکان چه کنیم؟ لطفا کار بردی راهنمایی بفرمایید؟

پاسخ

آزادي به معنايي رهايي نيست. بچه ها در انتخاب بازي و فعاليت آزاد است؛ يعني او را نبايد به اجبار مجبور به كار به خصوص فعاليتهاي با تمركزي كه نياز به آموزش مستقيم دارند كرد. چون اين سن، سن كشف و شهود است ولي مداخله در فعاليت بچه‌ها و پيشنهاد دادن و صحبت كردن و در دعوا ها و درگيري هاي بچه ها غير مستقيم ورود كردن و استفاده از روش تغافل از جمله كارهايي است كه يك مربي فعال بايد كنار بچه ها انجام دهد. معلم‌های چمرانی، تعامل با بچه‌ها را به خوبی آموزش دیده‌اند.
اين سوال هم خيلي كلي است بايد موقعيت مختلف توصيف شود تا بتوان كاربردي تر راهنمايي كرد؛ اما مطالعۀ مقاله پرخاشگری می‌تواند مفید باشد.

سوال شماره شش

دختر خواهرم نزدیک به سه سالش است و بسیار شخصیت مستقل و خود اتکایی دارد. اتفاقا مادرش هم خیلی به موقع به او آزادی می دهد. به دلش راه می آید. مثلا پا برهنه دلش می خواهد یک جاهایی راه برود و مادرش اجازه می دهد و البته به موقع هم جدیت لازم را دارد. با بچه وقتش را می گذراند و با او خیلی هم بازی می کند. اما او‌ شخصیت بسیار یک دنده ای دارد و سرحرفش عجیب و غریب می ایستد. مثلا تا حدی که دلش‌ می خواهد بدون‌ شلوار بیرون برود یا اینکه پنبه ریزش‌ را درآورد. آیا پیشنهادی در این رابطه دارید؟ این را هم اضافه کنم. گاهی تا حدود یک هفته تا ۱۰روز می کشد. ولی به هیچ وجه اجازه نمی دهد، حمامش کنند. حتی به همراه بازی وخوراکی هم نمی پذیرد.

پاسخ

خیلی از ما تصور می کنیم داریم به بچه ها آزادی می دهیم، به دل شان راه می آییم و خیلی مفاهیم مشابه دیگر. ولی باید ببینیم آیا واقعا آزادی می دهیم؟ اگر برای بچه ای خیلی زیاد، اسباب بازی بخریم چون دوست دارد، آیا این نشانه آزادی کودکان است؟ یا اینکه بچه را درگیر زیاده خواهی های بزرگسالانه کردیم؟ این مهم است که الان بچه واقعا نیازش چیست و چقدر نیاز کاذب برایش ایجاد کردیم. مهارت مادری همین است.
برای همین بچه ای که فرمودید، چقدر وسایل دست ورزی در اختیارش هست؟ چیزهایی مثل گل، خمیر رنگی، نمک رنگی، رنگ انگشتی، رول کاغذ و … و چقدر این وسایل مستمر در دسترسش قرار می گیرد؟
نیاز بچه های این سنی، بازی است. فقط و فقط بازی. مثل بازی هیجانی، فکری، دست‌ورزی و حتی کاردستی و نقاشی. باید علایق و نیازهای کودک را شناخت.
و نکته مهم همین جایی است که فرمودین. جاهایی که لازم است جدیت را هم دارند. ما فکر می کنیم لازم است. ولی آیا بچه به این حدیت در ۳ سالگی احتیاج دارد؟ اصلا این جدیت کجاها بروز پیدا می کند. برای اینکه ببینیم چقدر استقلال و آزادی می دهیم و در مقابلش چقدر تذکر، باید رفتارهایمان را در طول روز، مشاهده و ثبت کنیم.
اصولا ما این تذکر ها را روزی چند بار به هر بچه ای می دهیم:
“بپا نیفتی، دستت رو بشور بعد غذا بخور، صبر کن خوب بشورمت بعد برو بیرون، دستشویی رو کثیف کردی، مسواک بزن، درست غذا بخور، نپر، ندو، نزن و …”
آزادی کودکان یعنی امرونهی را از دایرۀ واژگانی‌مان حذف کنیم. باید تعامل بدون امرونهی را آموزش ببینیم.

 

پرسش و پاسخ هایی در رابطه با لجبازی کودک

لجبازی کودکان می تواند علت های متفاوتی داشته باشد اما یکی از علل شایع امر و نهی های زیاد والدین است. وقتی کودک در روز صدها بار جملات دستوری می شنود، این امر و نهی ها تاثیر خود را از دست می دهد و کودک برای رسیدن به خواسته هایش، لجبازی می کند.

در مطلب زیر، سعی کردیم با ارائه ی نمونه هایی از پرسش و پاسخ، راهنمایی برای مسائل حوزه ی لجبازی کودکان باشیم.

 

خانواده بزرگ شهید چمران پرسش و پاسخ هایی در رابطه با لجبازی کودک
سوال شماره یک

من دختر 3ساله ای دارم که خیلی لجباز است و حرف گوش نمی کند. جیغ می زند. هر چقدر باهاش صحبت می کنم، درست نمی شود. آخر مجبور می شوم دعوایش کنم یا دست رویش بلند کنم تا آرام شود. به نظر شما باید چیکار کرد؟

پاسخ

اکثر نیازهای بچه های زیر ۷ سال؛ طبیعی است و باید پاسخ داده بشود. تقریبا از هر ۱۰ تا درخواست ۸ تایش باید راحت داده بشود. یکی اش سخت داده بشود و یکی اش پاسخ داده نشود.
ما نیازهای بچه ها را اصولا یا پاسخ نمی دهیم یا دیر پاسخ می دهیم. و مسئله دیگر اینکه نیازها را درست تشخیص نمی دهیم. اصل نیاز بچه ها احتیاج به توجه؛ دیده شدن و البته بازی کردن هست و ما اصولا در این موارد زمان لازم را نمی گذاریم و در ازا آن وقت زیادی را برای مرتب کردن خانه؛ پخت و پز و لباسهای بچه ها می گذاریم و البته موبایل و تلویزیون درصد زیادی از تمرکز خانواده ها را گرفته و آنها را مشغول خودش کرده است. نتیجه تمام عوامل بالا باعث می شود بچه ها لجباز بشوند؛ نق بزنند و بچه های خوشحالی به معنای واقعی کلمه نباشند. حساسیت های بالای خانواده ها سر غذا؛ لباس و نظافت بچه ها و … باعث می شود، ما تنش زیادی را بین خودمان و بچه ها ببینیم و نتوانیم با آنها کنار بیاییم.

سوال شماره دو

دختر خواهرم نزدیک به سه سالش است و بسیار شخصیت مستقل و خود اتکایی دارد. اتفاقا مادرش هم خیلی به موقع به او آزادی می دهد. به دلش راه می آید. مثلا پا برهنه دلش می خواهد یک جاهایی راه برود و مادرش اجازه می دهد و البته به موقع هم جدیت لازم را دارد. با بچه وقتش را می گذراند و با او خیلی هم بازی می کند. اما او‌ شخصیت بسیار یک دنده ای دارد و سرحرفش عجیب و غریب می ایستد. مثلا تا حدی که دلش‌ می خواهد بدون‌ شلوار بیرون برود یا اینکه پنبه ریزش‌ را درآورد. آیا پیشنهادی در این رابطه دارید؟ این را هم اضافه کنم. گاهی تا حدود یک هفته تا ۱۰روز می کشد. ولی به هیچ وجه اجازه نمی دهد، حمامش کنند. حتی به همراه بازی وخوراکی هم نمی پذیرد.

پاسخ

خیلی از ما تصور می کنیم داریم به بچه ها آزادی می دهیم، به دل شان راه می آییم و خیلی مفاهیم مشابه دیگر. ولی باید ببینیم آیا واقعا آزادی می دهیم؟ اگر برای بچه ای خیلی زیاد، اسباب بازی بخریم چون دوست دارد، آیا این نشانه آزادی دادن است یا اینکه بچه را درگیر زیاده خواهی های بزرگسالانه کردیم و بچه تنوع طلب شده و ماهم اتفاقا دوست داریم. دایره امکاناتش را از جمله اسباب بازی، لباس و … اضافه و گسترده کنیم. این مهم است که الان بچه واقعا نیازش چیست و چقدر نیاز کاذب برایش ایجاد کردیم.
برای همین بچه ای که فرمودید، چقدر وسایل دست ورزی در اختیارش هست؟ چیزهایی مثل گل، خمیر رنگی، نمک رنگی، رنگ انگشتی، رول کاغذ و … و چقدر این وسایل مستمر در دسترسش قرار می گیرد؟
نیاز بچه های این سنی، بازی است. فقط و فقط بازی. بازی هایی که دوست دارند و از آن لذت میبرند و به رشدشان هم کمک می کند. باید ببینیم در هفته، چند بار این کودک ۳ ساله با آب و خاک و … سر و کار دارد.
و نکته مهم همین جایی است که فرمودین. جاهایی که لازم است جدیت را هم دارند. ما فکر می کنیم لازم است. ولی آیا بچه به این حدیت در ۳ سالگی احتیاج دارد؟ اصلا این جدیت کجاها بروز پیدا می کند. برای اینکه ببینیم چقدر آزادی می دهیم و در مقابلش چقدر تذکر، باید رفتارهایمان را در طول روز، مشاهده و ثبت کنیم.
اصولا ما این تذکر ها را روزی چند بار به هر بچه ای می دهیم:
“بپا نیفتی، دستت رو بشور بعد غذا بخور، صبر کن خوب بشورمت بعد برو بیرون، دستشویی رو کثیف کردی، مسواک بزن، درست غذا بخور، نپر، ندو، نزن و …”
این ها فقط گوشه ای از چیزهایی است که ما به بچه ها می گوییم. و این یعنی در طول روز تمام صحبت مان بر مبنای تذکر دادن است.
بچه ای که لجبازی اش زیاد است، قطعا زیاد بکن نکن می شود. و یک نمود لجبازی اش مقاومت در حمام رفتن است. معمولا این بچه ها والدین مقاوم و سرسختی هم دارند. یعنی خود آنها هم راحت حرف قبول نمی کنند و به اصطلاح برای هر چیزی می جنگند.
سرسختی پدر و مادر که کمتر بشود، خود بچه هم نرم می شود. باید با بچه ها بچگی کرد و از تذکرها کم کرد تا به مرور لجبازی اش کمتر بشود.

سوال شماره سه

پسری یکساله دارم. علاقه ی زیادی به گوشی دارد ولی گوشی به او نمی دهم. اگر جایی ببیند، برمی دارد .کلی در دستش می ماند. بعد می دهد. به نظر شما چیکار کنم گوشی به او بدهم؟ اگر به ندهم، سرش را به دیوار می زند یا خودش را پرت می کند. خودم هم آرامش ندارم. دوست ندارم از آن دسته بچه هایی باشد که با گوشی بازی می کنند. چون خودم فروش اینترنتی دارم، ناچارا زیاد باگوشی کار کنم و پسرم حساس شده. ممنون می شوم راهنمایی بفرمایید.

پاسخ

چون خود شما زمان زیادی، گوشی دستتان است. این مسئله متاسفانه پیش میاید که بچه ی شما هم به سمت گوشی گرایش پیدا کند. اگر می توانید زمان ثابتی برای کار با گوشی خود بگذارید و حتی الامکان زمانی باشه که بچه ی شما خواب است. این محدودیت زمان هم خود شما را با برنامه تر می کند. برای کارتان هم بچه ی شما به مرور متوجه می شود که کار شما با گوشی در آن زمان انجام می شود، ولی الان با توجه به اینکه فرزند شما خیلی سنی پایینی دارد، باید کلا کارتون با گوشی را به زمانی موکول کنید که ایشان خواب هستند چون نمی توانید خیلی برای او توضیح بدهید و اگر الان هم خیلی وابسته به گوشی شده، زمان اینکه اعلام می کند، می خواهد با گوشی بازی کند، شما یک بستر بازی مورد علاقه اش را برایش مهیا کنید. (مثل خمیر بازی، گل بازی، رنگ انگشتی و ….)

سوال شماره چهار

پسر3 ساله ای دارم که دو ماهی هست که تف می کند. هرچقدر بی محلی می کنم جواب نمی دهد . حتی گاهی وسط بازی این کار را می کند. پس به خاطر عدم توجه نیست. به او می گویم شما پسر خوبی هستی و این کار ها خوب نیست و بازی نیست؛ جواب نمی دهد .آشنایان( دایی و عمو…) از این کارش ناراحت شده و دعوایش می کنند. و او هم جری تر شده، چه کنم.؟ مفاهیمی مثل دوست داشتن و ترسیدن را می داند. چطور مفهوم مثل کار خوب نیست را نمی فهمم؟

پاسخ

بچه ها با رفتارهای متفاوتی به دنبال جلب توجه والدین هستند. گاهی با تف کردن، گاهی با فحش دادن، گاهی با فریاد زدن و یا رفتار های دیگر. از طرفی دیگر درک مفهوم خوبی و بدی، آن طور که ما می دانیم برای یک کودک سه ساله بسیار زود است و طبیعی است که با تجربه کردن و الگو برداری از رفتار والدین، در هفت سال دوم به آن برسد.
ریشه ها: عدم توجه کافی به کودک، و برخی رفتار هایی مثل دعوا کردن موجب لجبازی کودک می شود و کاری را که می داند پدر و مادر به او حساسیت دارد، را انجام می دهد.
راهکار:
۱. به هیچ وجه حساسیت خودتان را نسبت به تف کردن نشان ندهید. حتی با اخم کردن.
۲. به او پیشنهاد بازی تف کردن بدهید. با او به حمام بروید و بگذارید تف کند.
۳. در صورت امکان با اطرافیان مخصوصا کسانی که زیاد با آنها برخورد دارید صحبت کنید تا واکنشی نشان ندهند.
۴. وقتی تف می کند، سریع به او یک بازی پیشنهاد بدهید بدون اشاره به تف کردن. مثلا “وای بدو بریم بیرون یکم بدوییم.”
این رفتارها در کودکان، کاملا گذراست. پس جای نگرانی نیست. در صورت عدم حساسیت، از سر کودک خواهد افتاد.

سوال شماره پنج

پسرم دو سال و سه ماهه است. وقتی کسی خانه ی ما می آید یا جایی می رویم، شروع به جلب توجه می کند. پرت کردن وسایل، زدن و… . می گوید اصلا حرف نزنید و فقط به من نگاه کنید.
حتی در بازی هایش هم، می گوید فقط به من نگاه کن. ببین دارم چی می کشم. ببین، ببین، ببین. درحالی که اینطورم نبوده که به او بی توجه بوده باشم و تحسینش نکرده باشم.
ولی خیلی دلش می خواهد دیده بشود و گاهی وقتی کسی را می بیند، خجالت می کشد و قایم می شود. می شود بگویید، دقیقا باید چیکار کنم؟

پاسخ

بچه ها به خصوص زیر سه سال، به شدت خود محورند. دوست دارند همه ی توجهات به خصوص مادر به سمت آن ها باشد.
ریشه ها: مشغله ها، بیماری، به دنیا آمدن فرزند جدید، رفت و آمدهای زیاد و این جنس درگیری ها به خصوص برای مادر باعث می شود که این نیاز برای بچه ها تشدید شود.
راهکارها: فرزند شما خیلی کوچک است. کاملا این نیاز او طبیعی است. شما او را خیلی بزرگ می دانید. هر موقع توجه طلبید و هر کاری خواست برایش انجام دهید. خیلی زود نیازهایش را برآورده سازید. نگذارید به فریاد زدن و وسیله پرت کردن بکشد. صحبت ما با هم دیگر، با موبایل و عدم توجه به بچه به خصوص در این سن خیلی آزار دهنده است. پس سعی کنید زود به زود به او توجه کنید.
حتما روزانه زمان زیادی را به بازی با او اختصاص دهید. بچه نمی تواند در این سن تنهایی بازی کند. بنابراین شما باید زمان زیادی در روز با او بازی کنید. مشغله های خود را کاهش دهید و یا در زمانی انجام دهید که همسر شما و یا کسی جایگزین شما هست که با بچه بازی کند.
زمان مهمانی رفتن و بیرون رفتن خود را کاهش دهید. به خصوص اگر کسی نیست که بچه با آن بازی کند. چون در مهمانی ها ما کمتر به بچه ها توجه می کنیم.

سوال شماره شش

پسرم سوم آبان چهارسالش تمام می شود، برخی مواقعی که اصلا منطقی هم نیست که به حرفش گوش کنیم، اصرار و گریه می کند که فلان کار را انجام ندهید. مثلا وقتی میخواهی بیمارستان بروی، می گوید من دوست ندارم برید؟ اصرار و گریه. یا اینکه مثلا پدرش می خواهد برای من گل بخرد اصرار و گریه که نخر. یا اینکه فلان جا نرویم. وتازگی هم خیلی بیشتر شده، در حالیکه ما از اول به گریه و اصرار بی جایش پاسخی نمی دادیم. نمی دانم با او چه رفتاری داشته باشم. ممنون می شوم راهنماییم کنید.

پاسخ

احساسات کودک مانند ما متغیر است. و در روزهای مختلف و ساعت های گوناگون، روی رفتارشان تاثیر می گذارد.
ریشه: گاهی به خاطر برخی عوامل مانند گرسنگی، خستگی، بیماری و عوامل دیگر، در موقعیت هایی بهانه گیری کنند. و یا عدم پاسخ والدین در مواقع نیازهای به جا ی کودک، مقاومت و لجبازی او را در سایر موقعیت ها افزایش می دهد.
راهکار:
۱. سعی کنید احساس کودک را درک کنید.
۲. گاهی می توان از خواسته های خود کوتاه آمد تا کودک احساس کند شما به او اهمیت می دهید. مثلا گل نخرید. یا حداقل در حضور او. قبل از اینکه شروع به بهانه گیری کند، از خواسته ی خود کوتاه بیایید‌.
۳. حساسیت خود را نسبت به مقاومت سرسختانه در مقابل خواسته هایش کاهش دهید.
۴. خواسته های او را به صورت خیالی برآورده سازید. مثلا کاش می شد الان نرم بیمارستان. تو دوست داری الان کجا بریم؟ بیا چشمامونو ببندیم بریم اونجایی که تو دوست داری.
۵. توضیح کلامی و منطقی ندهید. مثلا من الان باید برم اینجا. اگه نرم از کار اخراج میشم و دیگه پولی ندارم که چیزی بخریم.
۶. برای فرزندتان وقت اختصاصی بگذارید و بیشتر با او بازی کنید.
ان شاءالله با صبوری شما مشکل حل خواهد شد.

سوال شماره هفت

دخترم سه سال و نه ماهه است. وقتی خانه مادربزرگ پدری اش می رود، خیلی شلوغ بازی درمی آورد. چون تنهاست و بچه ای آنجا نیست و از طرفی به نظرم می خواهد جلب توجه و خودنمایی کند. و کلاً بچه فعال و پرجنب و جوشی هست‌. آن ها هم به او می خندند و بعد که دیگر خیلی شلوغ می کند، دعوایش می کنند که بشین تو چقدر شیطانی .به مادربزرگ و پدربزرگش هم نمی شود بگویم نخندید. به رفتارهایش که تکرار نکند چون گوش نمی کنند. اسباب بازی هم برایش می برم که سرش گرم بشود ولی کلاً به نظرم دوست دارد، جلب توجه کند. می خواستم راهنمایی بفرمایید که من در این مواقع چه کار کنم؟

پاسخ

این موضوعی که مطرح فرمودید، بسیار طبیعی است. پرجنب و جوش بودن و با نشاط بودن نشانه کودک سالم است. کودکان به خصوص در سن فرزندشما نیاز شدید به جلب توجه و دریافت مستقیم محبت دارند، خصوصا از سوی مادر و پدر خود.
راهکار: فقط کافی است به این نیروی درونی او و هیجاناتش جهت دهید و مدیریتش کنید. به این صورت که اگر به مهمانی می روید و فضا برای بازی های هیجانی و پرصدا فراهم نیست، حتما قبل یا بعد از مهمانی آن را ایجاد کنید و مسیرهایی را با هم بدوید و بازی کنید.
همینطور برای زمان مهمانی هم برنامه داشته باشید و برای هم بازی شدن با کودک و انتقال محبت و توجه تان به او وقت بگذارید .
همیشه کیفی داشته باشید برای مهمانی هایتان که در آن پر از بازی و سرگرمی باشد و محتویات آن را هربار تغییر دهید. محتویات کیف می تواند: خمیر رنگی ،گل سفالگری ،یک سفره کوچک،ابزار کاردستی،کتاب و… باشد و حتما در زمان مهمانی اوقاتی را با کودک خود بگذرانید.

سوال شماره هشت

پسرم ۶ ساله است. بعد از هر خوشی، هر جا می خواهد باشد، پارک، شهربازی، استخر، مهمانی و … حتما حتما یک کاری می کند که همه آن انرژی های مثبت و خوب، پوچ بشود. انقدر گریه، لجبازی و بهانه می گیرد که پشیمان می شوم. دیگر او را جایی ببرم، انگار نه انگار تا چند لحظه پیشش کلی خندیده و شادی و بازی کرده. واقعا مستأصلم کرده. البته بسیار بد و کم غذاست. خودم احساسم این است که به خاطر فعالیت های زیاد بعد از تفریح و بازی آنقدر بدخلق می شود. ولی کاری هم نمی توانم بکنم چون درهر صورت هیچی نمی خورد. ممنون می شوم راهنمایی ام کنید. چطور با این مسئله برخورد کنم.

پاسخ

بچه ها در سنین پایین به خصوص زیر 7سال، بسیار حساس بوده و نسبت به محرک های محیطی و حسی واکنش های شدیدتری نشان می دهد. گرمی هوا، خستگی، خواب آلودگی، گرسنگی، ترس و … . نکته ی بعدی اینکه در بروز احساسات نیز مانند تکلم هنوز در مرحله ی یادگیری هستند و بسیاری از این تنش ها و فشارها را با جیغ و گریه بروز می دهند.
ریشه ها: فعالیت ها و فضاهایی که مثال زدید هم انرژی زیادی از کودک می گیرد و قطعا همین او را گرسنه و خسته می کند. همین یک عامل مهم است.
زمان این فعالیت ها بیش از حد توان بچه است. یعنی یک بچه در این سن می تواند 1تا 2 ساعت در یک فضا بدون تنش بازی کند، ولی بعد از آن درگیری اش با بچه های دیگر، خستگی و بهانه گیری اش زیاد می شود.
راهکارها: اول از همه باید باور داشته باشید که امری طبیعی است، برچسب گذاری روی بچه نتیجه ی منفی دارد. اینکه بگوییم چقدر غر می زنی. همین الان بهت خوش گذشت. چقدر قدر نشناسی. همه ی این ها باعث القاء و تثبیت این رفتارها در کودک می شود. به نوعی خودتان با این ادبیات او را غرغرو می کنید. پس به هیچ وجه او را بابت این رفتارهای طبیعی اش سرزنش نکنیم.
معمولا بهانه گیری بچه ها همراه با خواسته هاییست. مثل اینکه کم بازی کردم و یا چقدر زود داریم می رویم. خوب است که این را به بچه ها منتقل کنیم که درک می کنیم. مثلا بگوییم بله خیلی کم بود. ای کاش می شد بیشتر بمانیم. حتی گاهی یک آوانس هم بگذاریم، مثلا یک دور سرسره بازی کنیم و بعد برویم. استفاده از خیال هم می تواند کمک کند که بچه ها آرام تر شوند. مثلا “دفعه ی بعدی اومدی، دوست داری کدوما رو سوار شیم.” با کدام دوستت بیاییم. خوراکی چی بیاریم، پخش کنیم.
بهتر است زمان بندی به گونه ای باشد که او به طور متناسب در آن فضا حضور داشته باشد و با وعده ی برنامه ی خوشایند دیگری مثل بازی در خانه یا یک فعالیت آشپزی(نه وعده ی جایزه و خوراکی که بچه شرطی شود) او را مشتاق و با انگیزه کنید.
همراه خود خوراکی که دوست دارد ببرید و زمان خوبی در بین بازی ها همه با هم بخورند. حتی می تواند مقداری خوراکی برای دوستانش هم ببرد که این کار هم آموزش بخشش هست و هم انگیزه ی خوردن را در او تقویت می کند.
توصیف مسئله دوم: آخرین نکته هم که فرمودید بد غذا و کم غذاست.
ریشه ها: عمدتا حساسیت ما نسبت به خورد و خوراک بچه ها در درجه ی اول و در درجه ی بعدی بدغذایی یکی از والدین ریشه ی این مسئله است.
راهکار اول: نسبت به خوردنش هیچ حساسیتی نشان ندهید. هر چه خورد، خورد، اگر نخورد هم بگذارید خودش گرسنه شد، بیاید.
راهکار دوم: به هیچ وجه بابت این ماجرا هم او را خودآگاه نکنید، که چرا نمی خوری؟ ببین همه می خورند. چقدر بدغذایی!
راهکار سوم: بازی ها و قصه هایی برای زمان غذا اختصاص دهید که فضای خشک و آرام سفره و غذا خوردن را تبدیل به فضایی گرم و پرشور کند.
راهکار چهارم: در درست کردن غذا او را دخیل کنیم. حتی گاهی مسئولیت یک وعده ی غذایی را به او بدهیم. مثلا تخم مرغ را او بشکند و یا پنیر را او ببرد. مایع ماکارونی را او هم بزند.

سوال شماره نه

پسر سه ساله من روزی یک بار شروع به لج بازی، پرت کردن اسباب بازی هایش وشکستن آنها می کند. سر یک موضوع کوچک شروع به لج می‌کند، گریه می‌کند، جیغ و هیچ طوری راضی نمی شود، من اکثرا بی محلی می کنم. سعی می کنم حواسش را پرت کنم اما اصلا هیچ اتفاقی نمی‌افتد. بعد از لج بازی و بی محلی من، اصرار به بغل شدن دارد، یا الکی می گوید دستم زخم شده، می سوزه. می فهمم توجه می خواهد. یک بار بغلش کردم، شروع به زدن من کرد و ‌گفت: گریه کن. بهش گفتم: این کارت خوب نیست و من ناراحت می شوم. اما اصلا توجه نمی کند. بی محلی هم دردی دوا نمی کند. وقتی کامل گریه کرد و دلش خالی شد، خودش می آید بغلم و آرام می شود و بعد با هم می گوییم که چه کار هایی بد است. سوال من این است در این شرایط باید چی کار کنم؟

پاسخ

نیازهای بچه های زیر ۷ سال، به خصوص زیر ۴ سال، واقعا طبیعی است. و البته در برهه هایی همه بچه ها لجبازی هایی دارند که در روند رشد آنها طبیعی است. این مهم است که ما به عنوان والدین درک درستی از نیازهای بچه ها، روند رشدشان و خصوصیات اخلاقی شان داشته باشیم. بی توجهی کردن، دعوا کردن، بازی نکردن و زمان مفید برای کودک نگذاشتن منجر به بدخلقی های او، لجبازی و داد و بیداد می شود.
بکن نکن کردن، توضیح کارهای خوب و بد، اصرار به آداب دانی بچه های کوچک، تلویزیون زیاد دیدن و با موبایل بازی کردن باعث بی حوصلگی، لجبازی و پرخاشگری کودک می شود. کل روند بچه داری ما و رفتار ما با او، باعث نشان دادن واکنشهایش در زمانهای مختلف می شود.
راهکار:۱. سعی کنید دقت کنید بیشتر چه زمان هایی عصبانی می شود. قطعا قبلش مقدمه ای برای رفتارش پیدا می کنید.
۲. فعلا به مدت ۳ ماه بکن نکن هایتان را کاهش دهید.
۳. با او بازی به خصوص بازیهای هیجانی بکنید. مثلا خط خطی کردن روی رول کاغذ با سرعت زیاد تا جایی که کاغذ پاره شود، آب بازی، رنگ بازی( در حمام)، پریدن از روی مبل روی باشت، بالشت به هم پرتاب کردن و …
ان شاءالله با توجه بیشتر شما، محبتتان و زمانی که برای بازی کردن میگذارید، مشکل حل بشود.

سوال شماره ده

پسرم دوساله و نیمه است. در مواجهه با پسرم که وسایل دیگران را می خواهد، چه کنم؟ اگر به او ندهم، شروع به جیغ و داد و گریه می کند. حتی اگر به او بدهند به سختی پس می دهد. و بازهم جیغ و فریاد می کند و به سختی و به ندرت هم حواسش را می شود، پرت کرد.
من سعی می کنم که بهش بگویم که مال دیگران است و ما اجازه نداریم به آن دست بزنیم. حتی از طرف مقابل هم کمک می گیرم. که مثلا خاله شما به ما اجازه نمیدین که ما دست بزنیم. در این مراسمات سعی می کنم وسایل خودش را ببرم که با بچه ها دوست بشود و داستان وسایل دیگران کم رنگ بشود و در این وسط دوستانش وسایل شان را برای دقایقی هم که شده، بهش بدهند. و داستان به نوبت بازی کنیم هم کمتر جواب می دهد. ولی باز هم همیشه مشکل اساسی داریم. بفرمایید چه کنم؟

پاسخ

کودکان در این سن، درک زیادی از مالکیت وسایل ندارند. و هرچه را دوست داشته باشند، می خواهند. و این یک رفتار طبیعی است. خیلی ایده ی خوبی است که ابزار بازی خودش را بردید اما باید این نکته را مد نظر داشته باشید که توضیح کلامی برای این سن، اصلا مناسب نیست. و کودک حواسش پرت نخواهد شد.
به هیچ وجه با کلام سعی در توضیح کار نکنید.
در مهمانی ها: از قبل با مادر میزبان هماهنگ کنید که با کودک خود صحبت کند تا اسباب بازی هایی که دوست دارد به دیگران بدهد را انتخاب کند. شما هم ابزار بازی ببرید.
همیشه در کنار بازی بچه ها یک بزرگتر حضور داشته باشد تا مترجم حرف ها و احساسات آن به سایرین باشد.
و در آخر این نکته را توجه داشته باشید که زد و خورد، بخشی از رشد کودک است که در تعاملات دوستانه ایجاد می شود.

پرسش و پاسخ هایی در با مسائل دانشی

آموزش مفاهیم مختلف یکی از مسائل مهم برای خانواده هاست. پدر و مادر ها دائما نگران این مساله هستند که فرزندشان از نظر علمی  آموزشی از سایر کودکان عقب نماند. برای همین به دنبال کلاس های آموزشی مختلف هستند. اما در تربیت هر چیزی اگر در زمان مناسب اتفاق نیفتد، می تواند آثار زیان باری به همراه داشته باشد.

در نوشتار زیر، سعی کردیم با ارائه ی چندین نمونه پرسش و پاسخ، راهنمایی هر چند کوچک در زمینه ی مسائل دانشی کودکان باشیم.

خانواده بزرگ شهید چمران پرسش و پاسخ هایی در با مسائل دانشیسوال شماره یک

آموزش چرتکه برای کودکان مناسب است یا نه ؟ اگر مناسب است، از چه سنی؟ و چطور؟ اگر مناسب نیست ، چرا ؟

پاسخ

چنین آموزش‌هایی برای کودکان کوچک‌تر از هفت سال مناسب نیست؛ زیرا به ذهن شان قالب و چارچوب می‌دهد. در هفت سال نخست زندگی اولویت با تخیّلات کودکانه و سیّالیت ذهن است. در این دوره هرچه به ذهن قالب بدهد، کودک را از مسیر طبیعی رشد دور می‌کند. درباره‌ی کودکان دبستانی هم نحوه‌ی آموزش مهم است. آموزش در کلاس‌های بیرون توصیه نمی‌شود. در صورتی که در بستر زندگی روزمره یا در قالب بازی یا بسترهای جذّاب مشابه به کودکان دبستانی آموزش دهید، از آفات آموزش مصون می‌مانند. آن‌چه نسبت به آموزش اولویت دارد، شخصیت بچّه‌ها است. شخصیت نباید تحت‌الشّعاع آموزش قرار گیرد. باید به گونه‌ای آموزش دهیم، که بچّه‌ها درعین آموختن یک مهارت ریاضی، نسبت به علم‌آموزی مسئولیت‌پذیر شوند. اهمیت مسئولیت‌پذیری بیش از دانش‌ها و مهارت‌های دیگر است.
اجمالاً باید با طرّاحی مناسب، زمینه‌ی مسئولیت‌پذیری را فراهم کنیم؛ یعنی باید به بچّه‌ها استقلال دهیم و با ایجاد بسترهای جذّاب آن‌ها را نسبت به یادگیری علاقه‌مند کنیم. آن‌ها باید براساس انگیزه‌ی درونی خودشان به آموختن روی بیاورند. علاوه بر این، باید بستر به‌گونه‌ای طرّاحی شود، که آن‌ها خودشان نحوه‌ی کار با چرتکه را کشف کنند.
البته پیش از تمام این‌ها باید دانست که هدف از آموزش چیست. بسته به آن ممکن است، پاسخ تغییر کند.

سوال شماره دو

کتاب داستان ها را برچه اساس برای کودکان انتخاب می کنید؟ و اینکه چکارکنیم که من که مربی پیش دبستانی هستم، صبر و تحملم در رابطه بابچه ها بیشتر بشود؟

پاسخ

در مورد انتخاب کتاب، چندنکته وجود دارد. یک اینکه هرگز از کتاب برای مستقیم گویی و رفع ایرادات اخلاقی کودکان، خصوصا زیر ۷ سال استفاده نکنید. قصه گویی را برای بُعد های مختلفی هم چون سرگرمی و ایجاد نشاط و علاقه به مبحث کتاب و کتابخوانی و رشد های مختلف احساسی (عاطفی)و ذهنی و … استفاده کنید. همین طور خودتان به عنوان یک مربی یا مادر، مدام در حال تورق کتاب ها باشید و دنبال کتاب هایی با متون مناسب کودک و البته دارای جذابیت های بصری هم چون تصویرگری و … باشید.
نکته ای که در این مورد وجود دارد این است که اگر کتابی را مناسب دیدید اما تکه ای از متن ایراد داشت لزومی ندارد که حتما پایبند به متن اصلی کتاب باشید. از خواندن آنها چشم پوشی کنید و بیشتر روی تصاویر کار کنید و با کمک خود کودک، قصه گویی خلاقی داشته باشید.
۱۰ نکته انتخاب کتاب خوب:
۱)توجه به رده سنی و گروه بندی سنی.
۲)تصاویر مناسب و ساده و جذاب.
۳)محتوای مناسب با ادبیات مناسب.
۴)پرهیز از انتخاب کتاب هایی که در آن مستقیم گویی شده است و به صورت مستقیم نتیجه گیری می شود.
۵)وجود جذابیت و خلاقیت های بصری و محتوا.
۶)شناسایی و جستجوی مداوم در انتشارات و لیست کتاب های 4پرطرفدار و معرفی شده توسط افرادی که صاحب نظر در حیطه ادبیات کودک و پرورش کودک هستند.
۷)به رشد خلاقیت و تخیل کودک کمک کند.
۸)اگر مخاطب کتاب کودک زیر هفت سال است کتاب هایی با متن کوتاه تر انتخاب کنید و با تصاویر بیشتر و ساده تر.
۹)اگر مخاطب کتاب کودک نو آموز است ترجیحا از کتابی استفاده کنید که فونت آن مناسب باشد و به راحتی قابل خواندن باشد.
۱۰)حتما نیاز نیست کتاب را خریداری کنید می توانید برای جذب کودک و علاقه مند کردن او به کتاب خوانی فعالیت های جذاب قبل از خرید کتاب یا رفتن به کتابخانه را طراحی کنید و عضو یک کتابخانه شوید.
در مورد سوال دوم هم بهتر است یک اصل را در نظر بگیرید و آن هم این است که با کودکانتان کودکی کنید. اگر این دید را داشته باشید که تمام زندگی کودک خصوصا زیر ۷ سال بازی است از غذا خوردن و خوابیدن و… و به این دید به کودکان نگاه کنید که کودکان برای زیباتر کردن جهان آفریده شده اند و در کنار آنها می توانید چیزهای زیادی را یادبگیرید. آنها عاملی برای رشد شما هستند(مثل بالا بردن ظرفیت و صبر شما و کاهش بروز خشم توسط شما مقابل کارهایی که از کودکان سر می زند) دیگر آنها را به چشم یک موجود عجیب برای برهم زدن آرامشتان نخواهید دید.

سوال شماره سه

پسرم متولد 30 فروردین 92 هست و بنا به گفته آموزش پرورش نیمه دوم 91 و نیمه اول 92 ، می توانستند در پیش دبستانی ثبت نام کنند تا در سال جدید، وارد اول دبستان بشوند. من هم در یک دبستان مقطع پیش ثبت نامش کردم. فرزندم اصلا مهد نرفته بود و فقط یک ماه قبلش کلاس ورزش ثبت نامش کردیم که فقط دو جلسه رفت و به هیچ عنوان دیگر در آن کلاس ورزشی شرکت نکرد. الان در پیش دبستان، هر روز که برمی گردد می گوید امروز روز سخت و بدی بود. بچه ها سر و صدا می کنند. خانم داد می زند تا آنها ساکت بشنوند. باید نقاشی کنم و کاردستی بسازم و خیلی سختم هست. البته دستش کند هست و یک صفحه تکلیف در دفتر شطرنجی که می گویند باید 20 دقیقه تمام بشود، پسرم چهار ساعت پای دفتر هست تا انجام بدهد و گاهی فواصل را کاملا فراموش می کند یا بالاو پایین می نویسد. دچار عذاب وجدان شدم. نمی دانم اصلا ثبت نامش در پیش درست بوده ؟ اصلا واقعا سال جدید رفتن به کلاس اول برایش زود نیست؟ بهتر نیست یکسال دیرتر برود؟ الان از خیلی از همکلاسی هایش کوچک تر هست. جواب شما من را از این سردرگمی بیرون می آورد و ان شاءالله کمکم کند تصمیم درستی بگیرم که تا دوازده سال تحصیلی بعد، دچار عذاب وجدان نشوم. ممنون. در ضمن اگر کسی پاکن و تراش او را بردارد، فقط گریه می کند و خودش اقدامی برای پس گرفتن نمی کند.

پاسخ

بهترین سن برای ورود کودک به کلاس اول، هفت سال تمام است. عجله برای ورود به مدرسه، می تواند فرصت های بازی در هفت سال اول را از کودک بگیرد.
ریشه- با توجه به اینکه فرزندتان تجربه ی مهد را ندارد، ممکن است به خوبی بازی نکرده باشد و هنوز برای ورود به مدرسه آماده نیست.
راهکار:
۱. برای ورود به کلاس اول عجله نکنید. و بهتر است وقتی فرزندتان هفت سالش تمام شد به مدرسه برود.
۲. برای او وقت بیشتری بگذارید و در خانه بازی کنید. بازی های هیجانی مانندن دویدن، پریدن و آب بازی.
۳. هفته ای یک بار به پارک بروید. و فقط بازی کنید.
۴. برای تقویت اعتماد به نفس، دست سازه هایش را با کلام تشویق کنید و به دیگران نشان دهید. مثلا جلوی او، به پدرش بگویید که یک کاردستی عالی درست کرده.
ان شاءالله با صبوری شما، می توانید از روزهای پایانی هفت سال اول فرزندتان به خوبی استفاده کنید. و فرزندتان با آمادگی کامل وارد هفت سال دوم شود.

سوال شماره چهار

پسری 15ساله دارم. اول رشته ریاضی انتخاب کرده و حالا می گوید اشتباه کردم، می خواهم فنی حرفه ای بروم. هم درس بخوانم و هم کار کنم پول دربیاورم تا دیپلم یک پس انداز ی داشته باشم. باتوجه به اینکه الان چند ماهی از سال تحصیلی گذشته، می تواند مدرسه خوب برود و خودش هم نمی دانم چه رشته هایی را انتخاب کند. حالا چه کار باید کنیم؟

پاسخ

در مساله هدایت تحصیلی، مولفه های مختلفی دخیل است. علاقمندی، استعداد، شرایط جامعه و شرایط شغلی، نیاز مالی. بهتر است تمامی مولفه ها بررسی شود.
اگر صرفا دوست دارد کار کند و دغدغه ی مالی دارد، خیلی خوب است که بها داده شود و نیازی به فنی حرفه ای نیست.
1- می تواند کنار پدرش و یا آشنایی زمانهایی مثل عصرها یا پنج شنبه و جمعه شاگردی کند.
2- به صورت دوره ای، کارهایی مثل دستفروشی و بازاریابی های خانگی و هرمی می تواند انجام دهد.
3- مهارت آموزی در قالب کارگاه های آزاد خیلی می تواند زمینه کارآفرینی و کاریابی را برای بچه ها فراهم تر کند. به خصوص در زمینه ی آی تی(طراحی سایت، گرافیک کامپیوتری، انیمیشن و …)، نویسندگی( خبرنگاری، داستان نویسی و…)، طراحی و فعالیتهای هنری( تصویر سازی، گرافیک و…).

سوال شماره پنج

کتاب های مفید در زمینه ی تربیت کودک معرفی کنید که خودتان قبولش دارید؟

پاسخ

1. مجموعه ی من دیگر ما. محسن عباسی ولدی
۲. به بچه ها گفتن، از بچه ها شنیدن. آدل فابر. الن مازلیش.
۳. تربیت چه چیز نیست. عبدالعظیم کریمی
۴. تربیت صالم. جین نلسن.
۵. توتوچان. تتسو کوکورویانگی
۶. نقش آزادی در تربیت کودک شهید بهشتی.

سوال شماره شش

معلم بچه هایم (کلاس دوم) به شان گفته که ساعت خواب و انجام تکالیف و کارهای خوبی که روزانه انجام می دهند را برایشان بنویسیم. به نظر شما این کار درست است؟ احساس می کنم بچه هایم به خاطر اینکه معلم شان دعوایشان نکند یا تشویق شان کند، کار هایشان را انجام می دهند. در ضمن اینکه استرس هم دارند.

پاسخ

درباره‌ی این که کار معلم درست است یا نه، درصورتی می‌توانیم نظر بدهیم، که بدانیم هدف او چیست. از نظر تربیتی خوب نیست که کسی به‌خاطر ترس یا اهرم‌هایی مانند جایزه یا تشویق کاری را انجام دهد. اولویت این است که بچه‌ها با انگیره‌های درونی‌شان فعالیت کنند.
راهکار: خوب است درباره‌ی احساسش با او گفت‌وگو کنید و بپرسید که به‌نظر او این کار چه خوبی‌ها و چه بدی‌هایی دارد‌. داده‌هایی را که ازمیان حرف‌های او به‌دست می‌آورید، جمع‌بندی و نتیجه‌گیری کنید.
با استفاده از داستان‌هایی درباره‌ی زمان و ساعت مانند داستان ” پینه‌دوز بداخلاق ” نوشته‌ی اریک کارل، داستان ” خورشید توی آسمان و خورشید توی دل من ” نوشته‌ی مرتضی ‌خسرونژاد یا داستان ” ماجرای احمد و ساعت ” نوشته‌ی فرشته طائرپور می‌توانید فرزندتان را با این موضوع یعنی ساعت و زمان درگیر و او را به آن علاقه‌مند کنید.

سوال شماره هفت

من مربی پیش دبستان هستم. برای کاردستی آیا ابزاری که می دهم، باید بگویم چی درست کنند؟یا راهنمایی بکنم برای کاردستی خاصی؟ مثلا می خواهیم جامدادی درست کنیم، آیا بگوییم چی درست کنند یا نمونه ای ببینند؟ وهمین طور نقاشی ؟ و بچه هایی هستند دوست دارند یک الگو جلویشان باشد و از رویش ببینند و بکشند. آیا درسته؟ و وقتی پافشاری میکنند چه کار کنیم؟

پاسخ

برای کاردستی خیلی متفاوت است. به طور مثال با توجه به اهداف پیش دبستانی می توانید گاهی فقط ابزار را متفاوت کنید و گاهی تم های مختلف(مثل:یک گل یا یک حیوان مورد علاقه یا حتی گاهی یک شخصیتی که خیلی دوست دارید را با چوب بستنی و کاغذ درست کنیم، می خواهیم نمایش اجرا کنیم) را به بچه ها ارائه بدهید.
در ابتدای دوره پیش دبستانی، بهتر است بیشتر به علایق و خلاقیت بچه ها توجه شود و نیازهای بچه ها مثل تقویت ماهیچه های دست یا آشنایی با فصل ها را در قالب علاقه شان ارائه دهیم.
در مثالی که فرمودید اگر روزی قرار بود که جامدادی درست کنید می توانید پیش زمینه ای را توضیح دهید و بگوئید می خواهیم برای وسایلمان یا مدادهایمان یک کیف درست کنیم. اگر به روش خلاقانه است که فقط نخ، سوزن، پارچه یا نمد برش خورده (یا به جای نخ و سوزن چسب ) را در اختیارشان قرار دهید و بگوئید هر فردی الگوی چیزی را که می خواهد ابتدا روی کاغذ بکشد و بعد آن را روی پارچه عملی کند و اگر هم قرار است با روش خاصی پیش بروید، نقشه و شکلش را (اگر دو مدل باشد که کودک قدرت انتخاب داشته باشد، بهتر است) با توضیح به بچه ها ارائه دهید و کار تزئین و اجرا را به خودشان واگذار کنید.
در مورد نقاشی و یا در کل مواردی که کودک برای تقلید از شما یا فرد دیگری پافشاری دارد، توجه به چند نکته ضروری است:
۱)اعتماد به نفس او را تقویت کنید.
۲)همیشه یک قدم از او عقب تر باشید یا خیلی کند روند فعالیتتان را پیش ببرید تا فقط همراه او باشید نه الگوی مستقیم.
۳)کارهایی که از خودتان به کودک ارائه می دهید، زیاد تمام و کمال نباشد. زیرا کودک قدرت ارائه کاری همچون شما را ندارد. پس یا مثل شما تقلید می کند و خلاقیتش را از دست می دهد یا ریسک انجام کاری را ندارد و اعتماد به نفسش کاهش پیدا می کند.
ان شاء الله کودکانی خلاق را تقدیم جامعه کنیم نه کودکانی صرفا مقلد و پیرو.

سوال شماره هشت

دختر من متولد دی ماه است.دو سوال داشتم. لازم است که صبر کنم هفت سال تمام بشود بعد مدرسه برود؟ خیلی هم باهوش است و اینکه جایی که ما زندگی می کنیم مدرسه مناسب نیست، درست است که خودم در خانه به او آموزش بدهم؟

پاسخ

مدرسه رفتن لزوما به اين معنا نيست كه بچه ها باهوش تر مي شوند، فقط با زود فرستادنش باعث مي شويد كه آموزش مستقيم مانع رشد خلاقيتش بشود و كمتر، زمان كشف كردن و تجربه كردن را داشته باشد، پس زود فرستادنش به مدرسه به صلاح نيست.
اما درباره ي تدريس خودتان در منزل، خب بايد ببينيد توانايي این کار را داريد كه برایش مفيدتر از مدرسه باشيد؟ ضمن اينكه بچه ها در دوره ي ابتدايي از كنار همسالان بودن، خيلي از چيزها را ياد مي گيرند و رشد اجتماعي و تعاملاتشان در حضور در مدرسه شكل مي گيرد و تنها آموزش كتاب درسي و مفاهيم آموزشي نيست. خيلي از دعواها و چالش هايي كه در مدرسه برایشان به وجود مي آید، مهارت حل مساله شان را بيشتر مي كند و خيلي از مواردي كه فقط در حضور در يك اجتماع به دست مي آید، خب در منزل ديرتر شكل مي گيرد.

سوال شماره نه

دخترم9 ساله است. فقط دوست دارد بازی کند. زمانی که برایش می گذارم تا تمرین انجام بدهد، بی دقتی می کند و غر می زند که نمی دانم باید با آن چه کار کنم؟
مورد دیگر هم اینکه با دو ستانش وهم سن وسالانش جدیدا سر ناسازگاری دارد وهمه چیز را برای خودش می خواهد.حتی همه باید به ایشان توجه کنند. البته این ماجرا از وقتی برادر کوچک به دنیا آمده بیشتر هم شده .

پاسخ

– نیاز بیش از حد به بازی در سن ۹ سالگی، می تواند دلایل متعددی داشته باشد:
نیاز به بازی به طور کلی در تمام سنین، برای انسان وجود دارد. اما مسئله این است که در سنین هفت سالگی به بعد، بازی ها باید بیشتر جنبه هدفمند داشته باشند. ممکن است فرزند شما، در سنین زیر هفت، به میزان مورد نیازش از بازی اشباع نشده باشد. دلیل دیگری که به ذهن نزدیک است، این است که نوع و حجم تکالیف مدرسه ممکن است بیش از توان او باشد.
باید نیاز او به تکالیف مدرسه در قالب علاقه اش به بازی پوشش داده شود. یعنی تکالیف مدرسه اش را به یک سرگرمی برای او تبدیل کنید. مثلا اگر باید امروز ۱۵ تا مسئله ریاضی حل کند، شما هر پنج تا مساله را روی یک کاغذ بنویسید، یعنی ۳تا کاغذ دارید که داخل هرکدام ۵ مساله ریاضی نوشته شده. روی هر کاغذ یک اسم بگذارید مثلا کارت ورود به دنیای آشپزی نازنین زهرا، کارت ورود به شهر عروسک های های نازنین زهرا و کارت ورود به بازی های نازنین زهرا و داداش کوچولو.
به این ترتیب او با انتخاب هر کارت اول باید ۵تا مساله ریاضی داخل آن را حل کند تا بتواند وارد دنیای آشپزی شود. مثلا باهم سالاد، کیک و یا… درست کنید.

سوال شماره ده

من دخترم متولد خرداد 92هست. از همون اول عاشق کتاب بود و با این که نمی توانست بخواند ولی با شوق خاصی کتاب ها را ورق می زد. حدودا 1سال و نیمه بود و تنها چیزی که واقعا جذبش می کرد و می کند، خواندن کتاب است. آنقدر علاقه داشت بخواند که با پیگیری هایم فهمیدم در 4سالگی می تواند دوره اشاره برود. بعد روخوانی. الان به حمدالله می تواند قرآن را روان بخواند. کتاب های فارسی را بدون علامت اشاره بخواند. او را مشاوره و استعدادیابی هم بردم. گفتند از معدود بچه هایی هست که این قدر استعداد خوبی دارد. و خیلی از بچه های هم سن بالاتر است. (معلم قرآن شان می گوید که خیلی خوب حواسش جمع است و زود یاد می گیرد)گفتند با اینکه ما هیچ وقت جهشی را توصیه نمی کنیم اما دخترتان می تواند امسال اول را بخواند و سال بعد دوم برود. الان در خانه با معلم خصوصی پیش می رود. و از او راضی هستم. می خواستم نظرتان را بدانم که کار درستی دارم می کنم یا خیر؟

پاسخ

آیا زود فرستادن به مدرسه خوب است؟ آیا جهشی خواندن و یا زودتر سواد یادگرفتن و یا… به بچه ها کمک می کند؟
ریشه ها: یک باور نسبتا اشتباه وجود دارد که ما فکر می کنیم اگر جلوتر از سنشان چیزهایی یاد بگیرند موفق ترند. اما عموما این بچه ها در تعامل با همسالان و محیط پس از مدتی دچار مشکل می شوند و دچار سرخوردگی می شوند.
هوش و استعداد بر اساس نظریه های جدید ابعاد مختلفی دارد، گاهی ما حافظه ی خوب را با هوش اشتباه می گیریم.یا گاهی قدرت محاسبات بالا را به واسطه ی تمرین و مهارت برابر با هوش ریاضی بالا می دانیم. بچه ها ابعاد مختلفی دارند که باید رشد کند. رشد جسمی(به واسطه ی ورزش و تغذیه مناسب)، رشد اجتماعی ( به واسطه ی تعامل با همسالان، تعامل با محیط واقعی محله و شهر)، رشد عاطفی، رشد علمی، رشد معنوی و … . ما با تمرکز بر یک بخش خاص، باعث می شویم بخش عمده ای از نیازهای طبیعی فرزندمان نادیده گرفته شود.
بسیاری مواقع ما با این تمرکزمان و تشویقهایمان، کودکمان را از سنش و اقتضائات سنی اش که همان کودکی کردن است، جدا می کنیم که نتیجه ی آن نشاط پایین، زودرنجی، غرور و بسیاری آفات شخصیتی و اخلاقی دیگر است. آسیب دیگر این نوع برنامه ریزی، بحث عجول شدن بچه است. روند رشد بچه ها باید کند و معقول باشد. یکی از مشکلات نخبگان در سیستم های معمولی این است که نمی تواند صبوری کنند و هم پای دیگران پیش بیایند. همین باعث می شود تنها و منزوی، شوند.
راهکار: بهترین سن برای استعداد سنجی دوره ی دوم ابتدایی(بین 10تا14سال) است، دوره ای که شاکله ی شخصیت بچه ها شکل گرفته، نسبت به توانمندی های خود آگاه شده اند و ظرفیت فعالیت بالایی پیدا کرده اند. تا آن سن باید فرصت بدهیم تا بچه ها زمینه های مختلف را تجربه کنند. از طریق بازی و فعالیت های عملی.
بازی های حرکتی(مهارت های حرکتی را افزایش می دهد و سوخت و ساز بچه ها را تنظیم می کند)، بازی های هیجانی(مهارت های احساسی بچه ها را رشد می دهد و نشاط شان را بالا می برد و بسیاری مواقع اختلالات را هم درمان می کند)، بازی های فکری (مهارت های ذهنی بچه ها را افزایش می دهد)، بازی های نمایشی(نقش پذیری و خلاقیت را رشد می دهد)، بازی های هنری(مثل بازی با رنگ و … که زیبایی شناسی و خلاقیت بچه ها را رشد می دهد و نگاه جزء نگر بچه ها را تقویت می کند)، بازی های آموزشی ( ریاضی و فارسی و علوم و … که دروس را در قالب بازی آموزش می دهد و گاهی بچه به وسیله آن ها آموخته هایش را تمرین می کند. مثل تیزبین حروف و اعداد، کارت حافظه کلمات)