پرسش و پاسخ هایی در رابطه با آزادی کودکان
ما معتقدیم کودک باید در هفت سال اول زندگی، آزاد باشد. این آزادی فقط دو خط قرمز دارد، آن هم کار خطرناک و کار زشت برای کودک است.
در عمل، آزاد گذاشتن کودک ممکن است با سختی هایی رو به رو باشد. اما اگر آثاری که آزادی در تربیت کودک می گذارد را در نظر بگیرید، این سختی شیرین خواهد شد.
در مطلب زیر، سعی کردیم با ارائه ده پرسش و پاسخ در رابطه با آزادی کودکان و حد و مرزهایش، شما را با این مسئله ی تربتی آشنا کنیم.
سوال شماره یک
دختر من تازه دو سالش تمام شده، مدتی است که برای هر چیز کوچک و بزرگی گریه می کند. ما سعی کردیم که گریه، ابزاری برای رسیدن به خواسته هایش نشود. ضمن اینکه فرزندم از توجه کافی ما برخوردار است و به نظر خودم، آزادی های زیادی هم به او دادم. اما باز هم با کوچکترین مخالفت یا پاسخ نه، گریه می کند. می خواستم ببینم علت این رفتار چیست و بهترین واکنش چیست؟
پاسخ
خيلي خوب است كه آزادي هاي مورد نياز اين سن را براي او لحاظ مي كنيد. فقط مورد سوال شما كاملا مشخص نيست كه دقيقا چه مخالفت هايي با او در چه زمينه هايي انجام مي دهيد كه او گريه ميكند، چون فرزند شما هنوز خيلي سن پاييني دارد. خيلي از مخالفت ها براي او قابل هضم نيست و توان تشخيص آن را ندارد؛ مثلا اينكه براي مهماني رفتن بايد لباس خاصي بپوشد يا وقتي همه خوابند، نبايد سر و صدا كند يا …تا حد امكان از مخالفتهايي كه قابل درك براي او نيست خودداري كنيد و هر چقدر شما در زمينه هاي بيشتري با او همراه شويد، او فرمان پذيري بيشتري در مسائل خاص از شما خواهد داشت.
سوال شماره دو
پسر من 2.5 ساله است. من از همان ابتدا، در کنار همه اسباب بازی ها، برایش کتاب هم می خریدم، از کتاب پارچه ای و پلاستیکی گرفته تا کتابهای مقوایی کلفت. از حدود یک سال و نیمگی برایش کتاب عادی کاغذی هم خریدم. مشکلی هم نداشتم و عاشق این بود که برایش کتاب بخوانم. تا اینکه حدود دوماه پیش، یک روز همه ی کتاب های کاغذی اش را پاره کرد. منم همه را در یک پلاستیک جمع کردم و گفتم: “کتابات ناراحت شدن. درد شان گرفته، بعد از چند روز سراغ یکی شان گرفت، منم آن را آوردم. با هم کتاب را چسباندیم،ولی باز همان روز یا فردایش بود که باز هم پاره اش کرد!
خلاصه الان کلا کتابی را دم دستش نمی گذارم، یکی دوتا البته دم دستش است و چند کتاب مقوایی که به این سادگی پاره نمی شود. ولی دیگر حتی جرات ندارم کتاب جدید برایش بخرم. حتی چند روز پیش یک کتاب جدید به او داد. گفت: می خوام پاره ش کنم. گفتم: نه، مامان کار خوبی نیست. و کتاب را برداشتم. الان باز دم دستش است و هنوز پاره نکرده. البته من چند بارم وقتی می خواست پاره کند، کتاب را برداشتم و گفتم: نه، کتاب ها ناراحت می شند و درد شان می آید. بعد برایش روزنامه آوردم با هم مچاله و پاره کردیم. الان سوالم این است که باید چه عکس العملی نشان بدهم وقتی کتابش را پاره می کند؟ کتاب جدید به او بدم؟ کتاب های قبلی که چسباندم را باز بدهم یا ممکن است با دیدن پارگی ها باز هوس کند و پاره شان کند؟
پاسخ
دغدغه مندی شما در رابطه با کتاب بسیار خوب است اما پاره کردن کتاب یکی از بازی هایی است که می توان با کتاب انجام داد و خود عاملی است که کودک در آینده به کتاب علاقه مند شود. واکنش و دعوا کردن فقط باعث می شود کودک از کتاب دوری کند و دیگر علاقه ای به آن نداشته باشد.
از طرفی دیگر اگر این میل به پاره کردن در سن مناسب است یعنی دو و سه سالگی به خوبی پاسخ داده شود، دیگر وجود پیدا نخواهد کرد. شما می توانید همان کتاب های قدیمی را در اختیارش بگذارید، و اگر پاره کرد، واکنشی نشان ندهید. بعد ها با کمک هم آن ها را درست کنید. یا مجلات کودک قدیمی تر را می توان با قیمت مناسب تر خریداری و در اختیار کودک قرار داد. قطعا صبوری شما در این برهه زمانی، ثمرات بسیار خوبی در آینده ی فرزندتان خواهد داشت.
سوال شماره سه
گاهی خواسته کودک از نظر کلی غیرمنطقی نیست اما با توجه به موقعیت فعلی والدین، برایشان انجام آن کار خیلی سخت است. مثلا خودم یک بار بچه ها را پارک بردم. چون هوا خیلی گرم بود، وقتی از پارک برگشتیم، خیلی خسته بودم ولی دختر سه ساله ام تازه دوست داشت داخل روشویی آب بازی کند.
در شرایط عادی، من معمولا شرایط را برای خواسته هایش فراهم می کنم اما آن لحظه اصلا این کار در توانم نبود. در چنین شرایطی چه باید کرد که هم کودک راضی بشود و هم ما از پسش بربیایم؟
یا مثلا زمانی که کودک با آب پاش می خواهد روی قالی آب بازی کند و شرایط دیگری را هم مثل بازی داخل حمام یا حیاط را قبول نمی کند.
پاسخ
اين موارد يک مقدار، نياز به خلاقيت در لحظه دارد كه ما به آن روش جايگزيني مي گويم، مثلا در اين مورد خاص، خوب است كه بچه را با يک تشت آب روي نايلون متري كنار خودمان سرگرم كنيم، يا بازي ديگری كه خيلي دوست دارد را به عنوان جايگزين پيشنهاد بديد.
كلا در اين موارد، مقاومت روي خواسته ي بچه ها اصلا كار درستي نيست و اوضاع رو متشنج تر مي كند.
در اين موارد خودتان با آب پاش شروع به پاشيدن آب مثلا روي نايلون كنيد كه صداي خوبي هم داره و او را به سمت بازي تشويق كنيد، كلا اينكه شما شروع كننده ي بازي باشيد، خيلي شرايط را براي تغيير بازي فراهم مي كنيد.
سوال شماره چهار
معمولا در روانشناسی و مشاوره ها از چیزی به عنوان قاطعیت در برخورد با خواسته های نامعقول کودک صحبت می شود. حالا سوال این است که جایگاه قاطعیت در رفتار با کودک زیر هفت سال کجاست؟ چه برخوردهایی از کودک، نامعقول محسوب می شوند و باید با آنها برخورد قاطع داشت و زیر بار آنها نرفت؟ مثلا دختر من، یک پتو دارد که خیلی دوستش دارد و حتی در مهمانی، هم دوست دارد، آن را با خودش بیارد یا مثلا به خانه می رود. خانه همسایه و سر ظهر هم حاضر به برگشتن نیست و با جیغ و گریه برمی گردد. حالا رفتار من با این بچه سه ساله چطور باید باشد؟
پاسخ
محدود کردن آزادی کودک آن هم برای زیر هفت سال، فقط در دو مورد می گنجد. ۱. کار خطرناک ۲. کار زشت. آن هم برای کودک نه کارهای زشتی که برای یک فرد بزرگسال تعریف می شود. که البته این محدود کردن هم باید با شیوه های خودش باشد نه خشونت. در رابطه با دو مثالی که مطرح کردین:
همراه بردن پتو به جاهای مختلف برای کودک سه ساله نامعقول نیست. حساسیت به خرج ندهید، بگذارید مدتی آن را هرجایی می خواهد ببرد. کم کم این عادت از سرش خواهد افتاد. معمولا کودک در این سن به یک شی، لباس یا اسباب بازی وابستگی پیدا می کند که با عدم حساسیت از سوی بزرگتر ها، از بین خواهد رفت.
در رابطه با مثال دوم، شما باید بازی هایی که برای کودک جذابیت دارد را شناسایی کنید. بعد از اتمام زمان ماندنش در خانه ی همسایه، بدون تذکر کلامی مبنی بر ترک آنجا، فقط به کودک تان پیشنهاد بازی دهید.
مثلا اگر آب بازی دوست دارد، بگویید که “بدو می خوایم بریم آب بازی”. یا “من تا ده میشمرم ببینم به سفره ی ناهار میرسی یا نه”. و یا مثال هایی مانند این.
سوال شماره پنج
در مورد آزادی بچه ها در هفت سال اول، در منزل و در کلاس پیش دبستان باید چطور باشد؟ پس نقش تربیت کجاست و در مقابل رفتار های پر خاشگرانه کودکان چه کنیم؟ لطفا کار بردی راهنمایی بفرمایید؟
پاسخ
آزادي به معنايي رهايي نيست، بچه ها در انتخاب بازي و فعاليت آزاد است يعني او را نبايد به اجبار مجبور به كار به خصوص فعاليتهاي با تمركزي كه نياز به آموزش مستقيم دارند كرد. چون اين سن، سن كشف و شهود است ولي مداخله در فعاليت بچه ها و پيشنهاد دادن و صحبت كردن و در دعوا ها و درگيري هاي بچه ها غير مستقيم ورود كردن و استفاده از روش تغافل از جمله كارهايي است كه يك مربي فعال بايد كنار بچه ها انجام دهد.
اين سوال هم خيلي كلي است بايد موقعيت مختلف توصيف شود تا بتوان كاربردي تر راهنمايي كرد
سوال شماره شش
دختر خواهرم نزدیک به سه سالش است و بسیار شخصیت مستقل و خود اتکایی دارد. اتفاقا مادرش هم خیلی به موقع به او آزادی می دهد. به دلش راه می آید. مثلا پا برهنه دلش می خواهد یک جاهایی راه برود و مادرش اجازه می دهد و البته به موقع هم جدیت لازم را دارد. با بچه وقتش را می گذراند و با او خیلی هم بازی می کند. اما او شخصیت بسیار یک دنده ای دارد و سرحرفش عجیب و غریب می ایستد. مثلا تا حدی که دلش می خواهد بدون شلوار بیرون برود یا اینکه پنبه ریزش را درآورد. آیا پیشنهادی در این رابطه دارید؟ این را هم اضافه کنم. گاهی تا حدود یک هفته تا ۱۰روز می کشد. ولی به هیچ وجه اجازه نمی دهد، حمامش کنند. حتی به همراه بازی وخوراکی هم نمی پذیرد.
پاسخ
خیلی از ما تصور می کنیم داریم به بچه ها آزادی می دهیم، به دل شان راه می آییم و خیلی مفاهیم مشابه دیگر. ولی باید ببینیم آیا واقعا آزادی می دهیم؟ اگر برای بچه ای خیلی زیاد، اسباب بازی بخریم چون دوست دارد، آیا این نشانه آزادی دادن است یا اینکه بچه را درگیر زیاده خواهی های بزرگسالانه کردیم و بچه تنوع طلب شده و ماهم اتفاقا دوست داریم. دایره امکاناتش را از جمله اسباب بازی، لباس و … اضافه و گسترده کنیم. این مهم است که الان بچه واقعا نیازش چیست و چقدر نیاز کاذب برایش ایجاد کردیم.
برای همین بچه ای که فرمودید، چقدر وسایل دست ورزی در اختیارش هست؟ چیزهایی مثل گل، خمیر رنگی، نمک رنگی، رنگ انگشتی، رول کاغذ و … و چقدر این وسایل مستمر در دسترسش قرار می گیرد؟
نیاز بچه های این سنی، بازی است. فقط و فقط بازی. بازی هایی که دوست دارند و از آن لذت میبرند و به رشدشان هم کمک می کند. باید ببینیم در هفته، چند بار این کودک ۳ ساله با آب و خاک و … سر و کار دارد.
و نکته مهم همین جایی است که فرمودین. جاهایی که لازم است جدیت را هم دارند. ما فکر می کنیم لازم است. ولی آیا بچه به این حدیت در ۳ سالگی احتیاج دارد؟ اصلا این جدیت کجاها بروز پیدا می کند. برای اینکه ببینیم چقدر آزادی می دهیم و در مقابلش چقدر تذکر، باید رفتارهایمان را در طول روز، مشاهده و ثبت کنیم.
اصولا ما این تذکر ها را روزی چند بار به هر بچه ای می دهیم:
“بپا نیفتی، دستت رو بشور بعد غذا بخور، صبر کن خوب بشورمت بعد برو بیرون، دستشویی رو کثیف کردی، مسواک بزن، درست غذا بخور، نپر، ندو، نزن و …”
این ها فقط گوشه ای از چیزهایی است که ما به بچه ها می گوییم. و این یعنی در طول روز تمام صحبت مان بر مبنای تذکر دادن است.
بچه ای که لجبازی اش زیاد است، قطعا زیاد بکن نکن می شود. و یک نمود لجبازی اش مقاومت در حمام رفتن است. معمولا این بچه ها والدین مقاوم و سرسختی هم دارند. یعنی خود آنها هم راحت حرف قبول نمی کنند و به اصطلاح برای هر چیزی می جنگند.
سرسختی پدر و مادر که کمتر بشود، خود بچه هم نرم می شود. باید با بچه ها بچگی کرد و از تذکرها کم کرد تا به مرور لجبازی اش کمتر بشود.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.