در دوران کودکی، قصه گفتن چه کسی را دوست داشتید؟ میخواهید شما هم مربی قصهگوی حرفهای باشید؟ با ما از صفر تا صد داستانگویی همراه باشید.
نویسنده: فاطمه امیریان
مربی قصه گوی حرفهای کیست؟
در این مقاله قرار است دربارۀ تبدیل شدن به مربی قصهگو صحبت کنیم. در مقالۀ چگونه با بازی به دنیای بچهها سفر کنیم، گفتیم اولین زبان مشترک بین کودک و بزرگسال، بازی است. اگر بخواهیم به اهمیت قصه اشاره کنیم، باید بگوییم که قصه دومین زبان مشترک بچهها است. قصه برای کودکان مثل یک پنجره رو به دنیای جادویی و خیالانگیز هست. دنیایی که پر از شخصیتهای بانمک، ماجراهای هیجانانگیز و پیامهای ارزشمند است. حکایتها و روایتها باید متناسب با سلیقۀ آنها انتخاب شود. اگر شما می خواهید یک مربی قصه گوی حرفه ای شوید؛ در این مقاله درباره موضوعات زیر بیشتر فکر و تامل میکنیم:
- نقشۀ راه انتخاب قصه برای کودکان
- برای بار هزارم باز هم شنگول و منگول؟
- قصه کودکانه چه فایدههایی دارد؟
- رازهای قصهگوی حرفهای چیست؟
- چرا داستانها برای مربی قصهگو مهم است؟
- آیا داستان فقط در کتاب زندگی میکند؟
با ما از ابتدا تا انتها همراه باشید تا بیشتر دربارۀ زبان دوم کودکان صبحت کنیم.
نقشۀ راه انتخاب قصه برای کودکان
این که چه داستانی در چه سبکی انتخاب کنید، بستگی دارد به سلیقه کودکتان. ما داستانهای کودکانه را به سه نوع تقسیم میکنیم:
- عامیانه: پدر و مادرها، حکایتهایی را برای بچهها تعریف میکنند که از نسلی به نسل دیگر منتقل شده و به فرهنگ و باورهای ما ربط دارد. مثل: تمثیل کلیله و دمنه، شاهنامه فردوسی، حکایتهای هزار و یک شب.
- تخیلی: در این نوع، دنیایی پر از موجودات خیالی، را به بچهها معرفی میکنیم و ناخودآگاه آنها را به تخیل دعوت میکنیم. مثل: جک و لوبیای سحرآمیز، شنگول و منگول و دختر کبریت فروش. برای مثالهای بیشتر به قصههای کودکانه برای خواب مراجعه کنید.
- واقعگرایانه: داستانهای واقعی و اتفاقاتی را روایت میکنیم که در دنیای حقیقی رخ داده است. مثل دهقان فداکار، آرش کمانگیر، محمدحسین فهمیده و…
برای بار هزارم باز هم شنگول و منگول؟
برای مربی قصه گوی حرفه ای شدن، می توانید از روش های خلاقانه ای استفاده کنید. در اینجا 6 روش برای تکراری نشدن قصهها به شما مربیان و والدین گرامی پیشنهاد کردهایم. علاوه بر آن میتوانید به باقچه هم سربزنید.
-
بلند خوانی:
این روش، برای بچههایی که تازه سواد یاد گرفتهاند مفید است. با این روش میتوانند کلمات را ببینند و یاد بگیرند. از اشکالات آن میتوان به خواندن واژهای اشاره کرد که در نظام ارزشی خانواده جای ندارد. ما چمرانیها سعی میکنیم به متن وفادار نباشیم. این کار چارچوبهای تربیتی خانوادهها را حفظ میکند.
-
تصویر خوانی:
از روی تصویر داستان را مطرح میکنیم. مهم نیست با متن همخوانی دارد یا نه. مهم این است که بچهها خلاقیت به خرج بدهند و برای طرحِ آن فکر کنند.
-
داستانگویی تعاملی:
در ابتدا چند جمله بگوییم، بعد بقیهاش را از بچهها بخواهیم تا ادامه دهند. این روش به تقویت خلاقیت کودکان کمک میکند.
-
سایه بازی:
این روش قدرت دست را نشان میدهد. یکی از کتابهایی که میتواند در این روش به شما ایده دهد، یک دست و هزار عروسک جادویی از مهدی اسماعیلی است.
5. قصه نقاشی:
روی کاغذ یا تخته شروع کنید به نقاشی صحنههای داستان. یا اینکه صحنه را بگویید و از کودکان بخواهید تا برایتان نقاشیاش کنند.
6. نمایش:
در این روش با کمک بچهها داستان را تعریف کنید. بعد از آن نقشها را تقسیم کنید و آنها را به بازیگر تبدیل کنید. هیچ اشکالی ندارد اگر موضوع تغییر کند. بچهها در نمایش، گفتوگوها را حفظ میکنند و این به تقویت حافظه کمک میکند.
قصه کودکانه چه فایدههای دارد؟
- افزایش خلاقیت: داستان گفتن هم به خواننده کمک میکند، هم به شنونده. این که بیشتر روی کدام تاثیر میگذارد، بستگی به نوع بیان آن دارد که بالاتر به آن اشاره کردیم.
- کاهش استرس: این کار به حفظ تمرکز و کاهش استرس کمک میکند. یکی از دلایلی که کتاب خواندن قبل از خواب توصیه میشود، همین است.
- تقویت پیوند عاطفی: با تعریفکردن هرچیز، میتوان احساسات خود را نشان داد. همچنین خاطرات مشترکی یادآوری میشود که به تقویت پیوند عاطفی بین کودک با والدین یا مربی کمک میکند.
- جستوجوگری: کودکانی که داستانسرایی میکنند، در آینده بزرگسالانی میشوند که روحیۀ پرسشگری و جستوجوگری قوی دارند. این کار کمک میکند تا برای سوالهایی که در ذهنشان پیش آمده دنبال جواب باشند.
- افزایش دایره لغات: با شنیدن، کودکان با کلمات جدید آشنا میشوند. ذهنشان بعد از شنیدن کلمات جدید، آنها را دسته بندی میکند و به حافظۀ بلندمدت میفرستد. مثلاً در دبستان از دانشآموزها میخواهند برای کلمات سرد، گرم، با ادب، روشن و… مترادف یا متضاد بگویند. این مهارت با شنیدن تقویت میشود.
رازهای مربی قصهگوی حرفهای چیست؟
تا به حال برای شما هم پیش آمده که وسط کتاب خواندن، بچهها رفتهاند پیِ کارشان؟ یا اینکه مدام سوال کردهاند: «کِی این تموم میشه؟» یا «حوصلهم سررفت، بسه دیگه». در اینجا میخواهیم چند تکنیک را معرفی کنیم تا شما در این کار حسابی ماهر شوید.
- اولین قدم، باور داشتن به خود است. خودتان، خودتان را در دستۀ قصهگوی ماهر بدانید. اگر شما این باور را به خود داشته باشید، به بقیه هم ناخودآگاه انرژی مثبت منتقل میشود.
- انتخاب حکایت مناسب: والدین و مربی که میخواهد این کار را کند، باید به سن و علاقهمندی کودک توجه کند.
- ایجاد فضای مناسب: یکی از دلایلی که بچهها در شب بیشتر و بهتر حرفها را گوش میکنند، ساکتبودن محیط است. حواس کودکان در فضای پر از سروصدا پرت میشود و نمیتوانند خوب گوش کنند. سعی کنید مکانی آرام و راحت را انتخاب کنید.
- استفاده از صدا و حالت چهره: تمام تلاشتان را کنید تا زنده حرف بزنید! مثلاً وقتی شخصیت عصبانی است، سعی کنید لحنتان هم عصبانی شود. یا وقتی شخصیت نگران است، استرس را با صدا و چهرهتان قاطی کنید. این کار به تصویرسازی در ذهن کمک میکند.
- تعامل با کودک: قصه، یکی از روشهای تعامل با کودک است. البته این کار به همین راحتی نیست و مقولۀ پیچیدهای حساب میشود. ما در کاچی (کارگاههای چمرانی) بستهای با عنوان تعامل با کودک در 795 دقیقه فراهم کردهایم. هر آنچه که شما در تعامل با کودک نیاز دارید در این بسته آموزش داده شده است.
- چیزی را که دوست ندارید، تعریف نکنید. قبل از حروف، احساس افراد به یکدیگر منتقل میشود. بچهها خیلی زود میفهمند این داستان را خودتان دوست ندارید. چطور انتظار دارید آنها دوستش داشته باشند؟
چرا داستانها برای مربی قصهگو باید مهم باشد؟
هر حکایتی و روایتی شروع و پایانی دارد. در ابتدای آن، گرهی وجود دارد که معمولاً در انتهای باز میشود. این گره حاوی پیام اخلاقی برای خواننده است. از نظرِ ما روانشناسان چمرانی، قصه گفتن به بچههای زیر 7 سال، نباید به هدف فهماندن پیام اخلاقی باشد؛ چرا که در این سنین، فرزندانتان درکی از مفاهیم مثل ادب، نظم، تمیزی، دروغ، حرفگوش کردن و… ندارند. بچهها را با داستان باید پرورش داد، نه آموزش. کودکان به دنبال مفاهیمی مثل دوستی و ارتباط برقرار کردن هستند. بسیاری از والدین از اشتباهکردنِ فرزندانشان میترسند. به خاطر همین سعی میکنند اشتباهاتشان را پیشبینی و در قالب داستان به آنها گوشزد کنند. اما به نظر ما، اشتباهکردن بخشی از زندگی بچهها حساب میشود. مگر خودمان در بچگی اشتباه نکردیم؟ پس چرا این فرصت را از فرزندانمان میگیریم؟ با اشتباهکردن، ذهنشان ناخودآگاه درس میگیرد و تجربه میکند. پس برای این هدف داستان نگوییم.
آیا داستان فقط در کتاب زندگی میکند؟
جواب این سوال خیر است. اگرچه کتابها یکی از رایجترین و قدیمیترین روشهای انتقال داستان هستند؛ اما امروزه حکایت و روایت در قالبهای جدیدتری بیان میشود. انیمیشنها برای کودکان و بزرگسالان ساخته شدهاند. بچههای این دوره بهتر با انیمیشن رابطه برقرار میکنند. در بخش چی ببینیم، چی نبینیم انیمیشنهای جذاب و البته مفید را معرفی کردهایم. پادکستهای مناسب کودکان هم یواش یواش دارد در سبد سرگرمیها جای میگیرد. شاید این سوال به ذهنتان رسیده که چرا قصهها در قالبهای مختلفی روایت میشوند؟ چون با پیشرفت تکنولوژی و فناوری، بچهها مثل گذشته، دیگر دوست ندارند با روش قدیمی کتاب پیش بروند. آنها نیاز به فضای هیجانانگیزتری دارند که تکنولوژی راههای مختلفی را پیش پایمان گذاشته است.
جمعبندی
ما زبان دوم مشترک بین کودکان و بزرگسال را محدود به زمان و مکان خاصی نمیدانیم. حتماً نباید در زمان خواب این کار را انجام دهید. میتوانید وقتی که دارید آشپزی میکنید، با کودکتان خیالپردازی کنید و شخصیتهایتان را بسازید. این را به کتاب محدود نکنید. از کودکتان بخواهید مثلاً دربارۀ گِل آباد داستانی بسازد. با پرسیدن سوالاتی به او کمک کنید. آدمهای گِلآباد چطوری هستند؟ خانههای گِلی چه طور درست میشود؟ سعی کنید با داستان گفتن، اول به پرورش و بعد به آموزش بچهها بپردازید. با این کار به اهداف مهمی که بالاتر اشاره کردیم، میرسید.