نظام ارزشی سرچشمه هویت و عزت نفس
دو مفهوم هویت و عزتنفس از مفاهیم پایهای هستند که در جامعهی امروز جای خالی آنها در مسائل تربیتی بسیار حس میشود. در این بین باید توجه داشت که با مفاهیم عمیق و پیچیده رو به رو هستیم که دامنه گسترهای از مسائل را هم در خود جای میدهند.
هر چیزی هویت دارد یعنی یک نمود یا ظاهری دارد. منظور از این نمود، نمودی است که قابل مشاهدهاست و دیگران در اجتماع آن را میبینند. و هویت را از ابعاد یا در سطوح مختلفی مانند هویت فردی، هویت اجتماعی، هویت دینی، هویت خانوادگی، هویت جنسیتی، هویت فرهنگی، هویت تمدنی و … بررسی میکنند. و به لطف مسائل و وسایل ارتباطی نوین با سرعت زیادی در هر نسل مولفههای متفاوتی را به خود میگیرد.
عزتنفس نیز چرخدندهای با نقش محوری در شاکلهی شخصیتی هر فرد است. کودک، نوجوان، جوان، مرد و زن هم تفاوتی ندارد. و در هر سطح و جایگاهی از زندگی نقش آن پررنگ است. طوری که نبودش نه تنها آن را خالی از رنگ میکند بلکه کارکرد بقیهی مؤلفههای شخصیتی را هم مختل میکند.
از طرفی هم این دو مفهوم ماهیت انتزاعی دارند که باید با مولفههایی آنها را عینی کنیم. یکی از این مولفهها بحث نظام ارزشی است. که در این مقاله تلاش کردیم به صورت خلاصه به این مبحث عمیق و ریشهای بپردازیم.
در مقاله پیشرو به مطالب زیر میپردازیم:
- تعریف نظام ارزشی
- موانع ایجاد نظامارزشی
- نقش نظام ارزشی در هویت سازی و ایجاد عزتنفس
- راههای هویتسازی و ایجاد عزتنفس با انتقال نظام ارزشی
تعریف نظام ارزشی
با یک جستجوی ساده میتوانید تعاریف مختلفی را برای نظام ارزشی پیدا کنید به طور مثال:
“نظام ارزشی (نظام ارزشها) مجموعه ارزشهای مرتبط به هم میباشند که رفتار و کارهای فرد را نظم میبخشد و غالباً بدون آگاهی فرد شکل میگیرد”1
“نظام ارزشی در هر جامعه ای به مجموعه ای از فرایندهای رفتاری و ذهنی، الگو ها و روش ها، شیوه های گفتاری و فنون بدنی اطلاق می شود که در چارچوب ها و موقعیت هایی از پیش تعریف شده، پذیرفته می شوند”.2
“مقصود از «نظام ارزشی»؛ مجموعه ای هماهنگ و مرتبط از دستگاه های مختلف بینشی، گرایشی و عملی (از جمله نظام بایدها و نبایدها) است که تمامی آنها، هدف مشخصی را دنبال می کنند.”3
در کلام ساده و در تعریف ما
«نظام ارزشی یا مبنای اصول ارزشها ستونهایی هستند که رفتار من بر روی آنها سوار میشود.»
قبل از وارد شدن به مبحث بعد به این سالها پاسخ دهید:
نظام ارزشی شما چیست؟
چه چیزی برای شما نظامارزشی را میسازد و بعد از شما چه انتظاری در این نظام ارزشی دارند؟
موانع ایجاد نظام ارزشی:
گاهی ما به عنوان متولی تربیت، خواه پدر، مادر، خواه معلم و خواه حکومت ممکن است نظام ارزشی خودمان را نشناسیم یا در مواردی برای خودمان هم ابهام وجود داشتهباشد. بنابراین به عنوان اولین گام نیاز است که این نقاط ابهام را از بین ببریم.
یکی از مهمترین وظایف علمای دین این است که نظام ارزشی که دین معرفی میکند را شفافسازی کنند، روشن و مصداقی بعضی از مسائل را به عنوان نظامارزشی بیان کنند و وظیفهی من هم این است که تکلیف را با خودم روشن کنم.
این که چه چیزی را دوست دارم؟ چه چیزی برای من ایده آل و معیار باید باشد تا بتوانم رابطه درستی را با فرزندم یا دیگر افراد جامعه برقرار کنم.
در جریان هویتسازی برای خودم و برای فرزندم همچنین ایجاد عزتنفس در خودم و فرزندم اگر به این موارد دقت کنم در چالش های زیر گرفتار نمی شوم:
ایدهآلگرایی:
یعنی ما به عنوان والدین درگیر ایدهآلهای بزرگ میشویم. درگیر آموزشهای افراطی شده و از تجربهی زندگی واقعی دور میشویم. این نوع نگرش باعث میشود از اشتباه کردن در امر تربیت به شکل افراطی بترسیم و در نهایت برای اینکه به مشکل بر نخوریم به گونه ای از بی عملی دچار شویم و یا اینکه نظامارزشی که داریم آنقدر سنگین و بزرگ است که گاهی فقط حضرت آیت الله بهجت و امثال ایشان از پس آن بر می آیند.
کنترل گری
اینکه در تمام انتخابهای بچهها نظر داشتهباشیم، دائم امر و نهی کنیم. سرزنش کنیم. از فرق سر تا نوک پاهای بچهها را بررسی کنیم. نظرات خودمان را به آنها تحمیل کنیم تا بتوانیم هویت را برای آنها بسازیم راه حل منطقی نیست. درحالیکه ارتباط ما با بچهها باید به گونهای باشد که استقلال آنها حفظ شود. نه اینکه خودمان را مسئول تمام کارهای او بدانیم. دائم برای او مسیر مشخص کنیم که هویتسازی کرده باشیم.
حمایتگری
روی دیگر کنترلگری، حمایتگری است که همان دلسوزی بیش از حد است. در واقع در کنترلگری ما از نگاه بالا به پایین به بچهها نگاه میکنیم. او را فردی میدانیم که نمیفهمد و ما باید راه را به او نشان بدهیم.
حمایتگری گاهی پیچیدهتر از کنترلگری است چون در پس چهرهی مهربان و دلسوز خودش را نشان میدهد و والدین میترسند که فرزندشان خوشحال نباشد. نگرانند وقت او هدر برود. میترسند که او اشتباه کند و دیگران آنها را سرزنش کنند. میترسند که او حرف های ناشایست یاد بگیرد یا تصاویر نامناسب ببینند و سریع با نگرانی در پی راههایی هستند که ذهن او را مشغول کند تا از این موارد پاک شود.
نقش نظام ارزشی در هویت سازی و ایجاد عزتنفس
نظام ارزشی یکی از مهمترین مولفهها و منابع دریافت عزتنفس است. دلیلش هم این است که فردی که نظامارزشی دارد احساس میکند که اگر آن ضد ارزش را انجام دهد از مسیر درست خودش خارج میشود و چون برای خودش ارزش قائل است آن را انجام نمیدهد.
در مورد هویت هم همینطور است وقتی به دنبال هویت خود هستیم چه معیارهایی را مد نظر خواهیم داشت؟ اینجاست که نظامارزشی به عنوان راهنمای تصمیمگیری و ابزار معنا بخشی خودنمایی میکند. و در توصیفی که ما می خواهیم از خود داشته باشیم به ما کمک میکند. او به ما نشان میدهد که از بین عوامل موثر در شکلگیری هویت مانند خانواده، دین، زبان، ملیت، قومیت، تاریخ گذشته، ایدئولوژی، شغل و … کدامیک اولویت دارد؟ کدام باید نقش راهبردی داشته باشد؟
از بین هنجارها و ارزشهایی که در زندگی از مجراهای گوناگون مانند رسانههای جمعی در اختیارم قرار میگیرند کدام حقیقتا ارزش محسوب میشود.
و با توجه به جایگاه مهم نظامارزشی متوجه میشویم که دین چگونه و در چه بزنگاههایی میتواند با ساخت نظامارزشی به زندگی من مفهوم و معنا بخشد و با کاشت نهال عزتنفس من را برای رسیدن به آن یاری کند.
با توجه به اینکه نظام ارزشی داشتن هم در داشتن عزتنفس و هم در هویتسازی نقش و کاربرد اساسی دارد، جای این سوال است که بررسی کنیم
چگونه و در چه سنی می توان این هویت سازی را برای خودمان یا فرزندمان پی بگیریم و به آنها منتقل کنیم؟
راههای هویتسازی و ایجاد عزتنفس با انتقال نظام ارزشی
در کارگاه های تربیت دینی در مورد بحث انتقال ارزش های دینی به طور مفصل صحبت کردیم.
ما از نظام تربیتی نوجوانی را میخواهیم که هویت ملی اسلامی داشته باشد، اعتماد به نفس داشته باشد، عزت نفس داشته باشد، مهارت و مفاهیم منطقی لازم برای زندگی اجتماعی را دارا باشد و رفتاری مسئولانه در اجتماع داشته باشد.
درحالیکه در ۷ سال دوم به طور طبیعی نوجوان با موانعی روبهرو است که ذهن او را درگیر میکند و مانع توجه او به این مسائل می شود و ما میتوانیم با راهکارهایی شرایط را برای او تسهیل کنیم تا راحت تر این موارد را دریافت کند.
1) در موقعیت های چالش برانگیز مانند دوست یابی یا مشکل در ارتباط با دوستان، گفتگو محور با او برخورد کنیم.
آن هم نه اینکه ما تمام راه و مسیر را به او نشان دهیم. این گفتگوها باید طوری پیش برود که او خودش به جمعبندی برسد. خودش نحوه تعامل را پیدا کند.
2) مولفهی زمان در هویتسازی و در ایجاد عزت نفس توجه کنید.
زمان گذشته برای هویت سازی و ایجاد عزت نفس میتواند ابزار قدرتمندی باشد. تجربهها، شکستها و آرزوهای خود شما بستر مناسبی برای گفتگو و صحبت با بچهها هستند.
این گذشته خانوادگی یا تعامل شما درگذشته با اطرافیانتان خودش ایجاد اصالت میکند.
همچنین آینده نگری!
آینده نگری شما باید از پس نگاه خوشبینانه به بچهها باشد. آیندهنگری باعث میشود که ما کنترلگر یا حمایتگر بیش از حد نباشیم و اجازه ندهیم که ترس ها و نگرانی ها آینده ما را پر از چالشها کنند به آینده خوشبین باشیم.
3) مراسم و مناسبتهای مذهبی و مسئولیت داشتن بچهها در آنها هویت و عزت نفس را عینیت سازی میکنند.
4) هدف داشتن و برنامه ریزی کردن
یکی دیگر از این عوامل از توجه به علائم و توانمندی های بچه ها و نوجوان ها نقش کلیدی در هدفمند کردن آنها در زندگی دارد. و این هدفمندی باعث معنا بخشی به زندگی شده و عزتنفس را تقویت میکند.
5) برای هویتداشتن باید ارزش قائل شویم و هزینه کنیم.
زمان و انرژی بگذاریم. امام حسن عسگری علیه السلام در حدیثی که پنج ویژگی شیعه را بیان میفرمایند، یکی از آنها را زیارت اربعین بیان میکنند و شما میبینید که شیعیان برای به جا آوردن این نشانه هزینه میکنند و زمان و انرژی می گذارد. اینکه ما چگونه معلمی کنیم و هویت معلمی پیدا کنیم باید برای آموختن هزینه کنیم.
6) روابطمان را باید بررسی کنیم.
حتی تا جایی که به نحوهی صدا زدن یکدیگر توجه کنید مثلاً در حدیث کسا به نحوهی خطاب کردن حضرت زهرا و پیامبر توجه کنید که چگونه یکدیگر را صدا میکنند.
در خاطراتی آمده است که دکتر چمران به نحو خاصی دست میدادند. با دودست، دست میدادند و سعی میکردند بچهها را با اصطلاح های خاصی صدا کنند. که خود این بسیار در ایجاد رابطه صحیح و متعادل، کمک کنندهاست.
7) به بسترهای هویتساز توجه کنیم.
یکی از این بسترهای هویتساز فضاسازی است.فضاسازی در هویتبخشی خیلی موثر است. عواملی مانند استفاده از کلمات، شعارها، شعرها و تک جملههای جذاب، در فضاها تصویرسازی کردن، نورپردازی کردن، توصیفات فانتزی و جذاب متناسب با هر سنی برای یک وسیله ایجاد کردن، و کنار آن چسباندن، نمادپردازی کردن و …، همه و همه زمینه را برای ایجاد هویت آماده میکنند و زمانی این فضاسازی اثرگذار است که این فضای حس خاصی را منتقل کند.
8) توجه به الگوها
افراد شاخص را متناسب با سن بچهها و با روشهای خلاقانه و ملموس بدون آنکه آنها را دور از دسترس کنیم به بچهها معرفی کنید. طبق صحبت مقام معظم رهبری در جمع معلمان موضوع هویتسازی را بیان میکنند و افرادی مانند دکتر آشتیانی، خود حضرت آقا و امام(ره) را میتوان از جمله شخصیتهایی باشند که برای بچهها و در بستر هویتسازی معرفی کنیم.
9) مولفهها و هویتهای جنسی را جدی بگیریم.
در این زمان سعی بر آن است که با اصطلاحاتی مانند کلیشههای جنسیتی و …، هویت مردانه و هویت زنانه نادیده گرفته شود ولی حقیقت ماجرا این است که بعضی خصلتها برای خانمها و بعضی خصلتها مردانه است. بعضی فعالیتها مختص آقایان و بعضی از فعالیتها ماهیت زنانه دارند و با از بین بردن این هویت ها و این کلیشهها یک قسمتی از هویت افراد را از بین می بریم.
10) مسئولیتپذیری
ما نیاز داریم چه نسبت به خودمان و چه نسبت به اطراف مان شناخت داشته باشیم و در سایهی این شناخت باید مسئولیت برآورده کردن نیازهای خودمان را بهعهده بگیریم.
با دادن مسئولیت متناسب با سن بچهها در واقع وجود آنها را به رسمیت میشناسیم و این اتفاق باعث میشود که او خودش را ارزشمند بداند.
در نتیجه عزتنفس در او تقویت میشود و مولفههای هویت فردی در او شکل میگیرد.
در کتاب الکترونیک با نام حلقهی گمشده که به بررسی عزتنفس و نقش آن در زندگی میپردازد به طور کامل در مورد این موضوع صحبت شده است.
11) پشتیبانی و حمایت، دلگرمی و پاسخگویی والدین به احساسات بچهها
مخصوصا در هنگام ضعف و اضطراب ارتباط را بر مبنای محبت شکل میدهد و والدین ملجا و مرجع بچه در بحرانهایی میشوند که هویت و عزتنفس او را به مخاطره انداخته است.
در آخر:
موارد زیادی دست به دست هم میدهند تا هویت و عزتنفس پابهپای یکدیگر در وجود انسان شکل بگیرد. و در بین همهی آنها نظامارزشی نقش مهمی در شکلگیری آنها دارد.
از آنجا که برخورداری از اراده قوی و عزتنفس میتواند هویت را به عنوان دانشآموز، دانشجو، معلم، فرزند، …. به خوبی پایهریزی کند، ما نیازمند به داشتن یک نظام ارزشی محکم، قابل اعتماد و قابل استناد هستیم.
نظامارزشی که ما را برای پذیرفتن و به ثمر رساندن نقشهای مختلفی که در زندگی باید به عهده بگیریم یاری کند زیرا همین نقشها برای ما هویت میسازند و هنگامی که ما از پس این نقش و وظایف آن به خوبی بربیاییم احساس خودارزشمند و موفق بودن در وجود ما شکل میگیرد.
نویسنده: مهدیه ولیخانی
منابع
(1) تعریف نظام ارزشی
(2) تعریف نظامارزشی
(3) تعریف نظام ارزشی
مقاله رابطه بین عزتنفس و سلسهمراتب ارزشها با هویت اجتماعی
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.