رازهای بازی با کودک پایین سال چیست؟ آیا بازیکردن با بچهها از اهداف خاصی پیروی میکند؟ چطور با کودکان ارتباط بگیریم؟
نویسنده: فاطمه امیریان
چگونه با بازی به دنیای بچهها سفر کنیم؟
مقدمه
بازی اولین و موثرترین روش برقراری ارتباط کودک با بزرگسال است. درواقع، بازی زبان مشترک بین کودک و بزرگسال است. اگر با نونهالان و کودکان در ارتباط هستید، باید بدانید بازی برای آنها در این سن، نقش خیلی مهمی دارد. در این مقاله به موضوعات زیر می پردازیم:
- اهداف بازی
- ویژگی بازی برای کودکان زیر 7 سال
- بازی در اسلام
- چالشهای بازی
سعی کردیم با مطالعۀ سیرۀ اهل بیت، میزان اهمیت بازی را برای مربیان و والدین مشخص کنیم تا سبد مهارتهای بچهها روز به روز، پُرتر شود.
نقش بازی با کودکان در سیرۀ اهل بیت
بازی و تفریح، بخش جدایینشدنی زندگی آدمها است. دین ما هم نگاه مثبت و ویژهای به آن دارد. دین اسلام بازی را جزء نیازهای بچهها میداند و به والدین توصیه میکند که متناسب با سن کودکان، با آنها بازی کنند. به چند مورد از احادیث ائمه اطهار اشاره میکنیم.
بازی در گفتار امام صادق (علیه السلام)
امام صادق (علیه السلام) میفرمایند: «بگذار فرزندت تا 7 سالگی بازی کند.»
مغز بچهها تا 7 سالگی سریع رشد میکند و اطلاعات جدید را دریافت میکند. فعالیت و بازی در این سن مثل آبدادن به یک گلِ در حال رشد است. بهتر است در این سنین، اجازه دهیم تا بچهها آزادانه بازی کنند. همچنین این روش، آنها را برای دوران مدرسه آماده میکند. مثلاً بازیهای ساختنی باعث تقویت مهارت ریاضی میشود. نتایج تحقیقهای روانشناسی نشان میدهد اگر با کودکان زیر 7 سال، بازیهای مفید انجام شود، نسبت به هم سنوسالان خود، رشد عقلی بیشتری دارند.
بازی در گفتار امام کاظم (علیه السلام)
امام کاظم (علیه السلام) در این باره میفرمایند: «پسندیده است که فرزند در کودکی، به بازی و جستوخیز بپردازد تا در بزرگسالی بردبار و باوقار باشد.»
نونهالان با انجام فعالیتهای حرکتی و جسمی، احساساتشان تخلیه میشود. بعد از تخلیۀ احساسات و هیجانها رشدی ایجاد میشود که به صبر و استقامتشان در بزرگسالی کمک میکنند. معمولاً افرادی که صبور نیستند، در کودکی نتوانستهاند به خوبی احساساتشان را بیان و تخلیه کنند.
ارتباط با کودک در گفتار پیامبر (صلی الله علیه و آله)
پیامبر (صلیالله) میفرمایند: «هرکس با کودک سروکار دارد، با او کودکانه رفتار کند.»
مصداق این حدیث را در زندگی پیامبر میبینیم. محبت به کودکان در زندگی پیامبر به حدی بود که علاوه بر همبازی شدن با بچهها، آن را مقدم بر نماز میدانستند. روزی ایشان در راه مسجد بودند که به گروهی از کودکان میرسند. بچهها با دیدن پیامبر خوشحال میشوند و به سمتشان میدوند. پیامبر با فروتنی شروع به بازی با آنها می کنند. یکی از یاران پیامبر نگران ایشان میشود به سمت خانهشان حرکت میکند. در راه پیامبر را مشغول بازی با کودکان میبیند. از ایشان میخواهد به مسجد برود. اما پیامبر میفرمایند: «برای من دیر شدن زمان اقامۀ نماز از ناراحتی کودکان بهتر است.» یار پیامبر به منزلش میرود و با چند گردو دوباره پیش پیامبر برمیگردد. بچهها با دیدن گردوها، دست پیامبر را رها میکنند و به بازیِ خود برمیگردند.
اگر شما هم از آن دسته مربیانی هستید که تربیت دینی کودکان برایتان مهم است، پیشنهاد میکنیم بسته جامع تربیت دینی را از دست ندهید. با 629 دقیقه کارگاه و سه کتاب الکترونیک میخواهیم شما را از هر منبع دیگری برای تربیت دینی بینیاز کنیم.
هدف از بازی کردن بچهها چیست؟
هدف از بازی، به سن و میزان مهارت بچهها بستگی دارد. به طور کلی میتوان به اهداف کلی زیر اشاره کرد:
- تقویت اعتماد به نفس: هربار که کودک با چالش جدیدی روبه رو میشود و آن را با موفقیت تمام میکند، اعتماد به نفسش بیشتر میشود. در اینجا مربی و والدین بهتر است «فرایند محوری» را درپیش بگیرند. در ادامه با این مفهوم بیشتر آشنا می شویم.
- تقویت روحیۀ کار جمعی: فعالیتهای گروهی تعامل را به کودک یاد میدهند. بچهها در کار جمعی، علاوه بر قبول برد و باخت، همکاری با اعضای گروه را آموزش میبینند.
- تقویت خطرپذیری: بازیها مخصوصاً بازیهای هیجانی، این امکان را برای کودک فراهم میکنند تا مسیرهای جدید را امتحان کنند. این کارها کودکان را از منطقۀ امنِ خود خارج میکند و مهارتهای جدیدی را به آنان یاد میدهد. البته این نکته هم فراموش نشود که تقویت خطرپذیری در کودکان باید به تدریج و با توجه به سن و توانایی آنها انجام شود.
- رشد خلاقیت: خیلی از بازیها به خلاقیت بچهها نیاز دارد. مثلاً در بازی قایم باشک، هر دفعه به پیدا کردن جای مناسب فکر میکنند و این باعث میشود قوۀ خلاقیتشان رشد پیدا کند.
بازی با کودکان زیر 7 سال چه ویژگی هایی دارد؟
در روانشناسی، هر نوع فعالیتی در بازه سنی قرار دارد. بازی هم در این مورد استثنا نیست. فعالیت و بازی با کودکان زیر 7 سال قواعد خاصی دارد، از جمله:
- عدم پیچیدگی: بازیهای طراحی شده باید متناسب با سن کودکان باشد. نباید بازی انتخاب شود که خودِ مربی برای توضیحش کمی فکر کند! در عین حال نباید خیلی ساده باشد و لوس به نظر بیاید. بازیهای ساده، هیچ هیجانی ندارند و حوصلۀ بچهها را سر میبرد.
- قوانین سخت ممنوع: مربیها موقع بازی با این محدودۀ سنی، باید قوانین بازی را به حداقل برسانند. مثلاً بازی فوتبال برای این گروه سنی مناسب نیست. اگر هم این بازی انتخاب آنها بود، باید توجه کنید که قوانینِ پیچیده را حذف کنید. مثلاً همین که شوتی زیر توپ بزنند و نزدیک چارچوب دروازه باشد، کافی است. به قوانینی مثل آفساید و خطای هند و… نیازی نیست. دلیلش این است که قوانین پیچیده خارج از مهارتهای بچهها است. با اجرای این قوانین، ممکن است ارادهشان ضربه بخورد.
- فرایند محوری: یعنی هدف مربی از بازی، نتیجه برد و باخت نباشد. فرایند محوری مخالف نتیجه محوری است. در واقع نتیجه محوری باعث افزایش ناکامی بچهها میشود. فارغ از هر نتیجه باید مدل گفتوگو با آنها را حین بازی بدانیم. مثلاً کودکی که نهایت تلاشش را کرده اما به نتیجه نرسیده است را تشویق کنیم. نتیجه محوری در این گروه سنی، به اعتماد به نفس بچهها آسیب میرساند.
- شانسمحور نبودن: مربی عزیز! بازیهایی مثل منچ را از لیست بازیهایتان حذف کنید. بچهها در بازیهای شانسمحور هیچ نقشی در به نتیجه رساندنِ آن ندارند. این بازیها آنها را عصبانی میکند؛ چرا که در ذهنشان هیچ دلیلی برای باخت پیدا نمیکنند. طراحی بازی باید طوری باشد که خودِ بچهها هم درگیر نتایج آن باشند.
- استفاده از ابزارهای خام: اگر ابزارهای خام در بستر بازی استفاده شود، باعث رشد فکری بچهها میشود. منظور از ابزارهای خام، موادی مثل گِل، آرد، شن، ماسه و… است. هرچه سن کودک کمتر باشد، استفاده از ابزارهای خام بیشتر میشود. فقط مربیها به این نکته توجه کنند که ابزار خام را متناسب با سن کودک انتخاب کنند. این ابزار باعث میشوند انعطافپذیری آنها بالا رود. احتمالاً شما هم به کودکانِ اتوکشیدهای برخوردهاید که مثلاً آب، آرد، خاک و… بهشان برخورد کنند، احساس بدی میکنند. بازی با ابزار خام باعث رفع این موارد میشود. میتوانید گزارش رنگ بازی بچهها را مطالعه کنید.
بازی؛ پلی بین آموزش و لذت
بازی وقت تلفکردن حساب نمیشود؛ بلکه یک ابزار قوی برای یادگیری و رشد است. بچهها به صورت طبیعی، به بازی علاقهمند هستند و در زمانی که دارند بازی میکنند، بدون اینکه بفهمند مشغول یادگیری هستند و مهارتهای مختلفی بهدست میآورند. بازی به کودکان این امکان را میدهد که آزادانه فکر کنند و تصمیم بگیرند. بچهها در بازیهای مختلف فرصت کشف و کنجکاوی دارند. مثلاً در پازل درست کردن، باید پازل درست را کشف کنند. برای پیدا کردن آن کنجکاو هستند و این ریسک را میکنند که یکی یکی پازل را در جایش قرار دهند تا ببینند درست است یا نه. یا در عروسک بازی، دختربچهها برای نقششان باید دیالوگی درست کنند و بگویند. همین باعث کشف و ساختن داستان میشود. این بازی به تقویت تخیل و مهارت زبانی کمک میکند.
6 چالش مهم در بازی با کودکان
- خشونت در بازی: وقتی یکی از بچهها حین بازی رفتار خشونتآمیزی دارد، مربی باید در این مواقع کمی صبر به خرج دهد. البته این صبر باعث نشود که بینشان درگیری فیزیکی رخ دهد! معمولاً خشونتهای حین بازی، توسط خودِ بچهها حل میشود. مربی باهوش کسی است که خودش را مخاطب بازیهای خشن میکند. یعنی چه؟ فرض کنید در گروهبندی، یکی جثۀ ضعیف دارد و یکی قوی. حریف کودکی که جثۀ قوی دارد، خودِ مربی است، نه بقیۀ بچههای کوچکتر. با این کار هم روحیۀ شکستپذیری کودکِ قوی تقویت میشود، هم اعتماد به نفس کودکِ ضعیف کم نمیشود.
فوتوفنهای کار با کودک زیر 7 سال را در بستهای با بیش از 700 دقیقه آموزش برای شما مربیان عزیز تهیه کردهایم. کودکان بعد از مدت کوتاهی از روند آموزش تکراری خسته میشوند. در این بسته روشهایی گفته شده تا کلاس از حالت یکسان و کسلکننده خارج شود. این بسته را میتوانید از بخش کاچی (کارگاههای چمرانی) تهیه کنید.
- ناراحتی بچهها از عملکرد ضعیف: بچهها معمولاً همین که میبینند یکی از رقبایشان عملکرد بهتری دارند، دست از تلاش برمیدارند. در این مواقع مربی باید خودش را مثال بزند. مثلاً «منم وقتی همسنِ تو بودم، اصلاً نمیتونستم یه توپم بگیرم.» یا اینکه «میدونستی علی هم که الان قهرمان شده، یه روزی اصلاً پاش به توپ نمیرسید»
- بیانگیزگی: بعضی از بچهها حال بازی کردن ندارند. یکی از قدمهای مهم، این است که مربی باید از بازی که کودک علاقه دارد، شروع کند.
- تکراریشدن بازی: بعضی بازیها برای بچهها تکراری میشود. اسامی بازیها را تغییر دهید تا انگیزه بچهها کم نشود. مثلاً بازی گرگم به هوا، دزد و پلیس و دنبالبازی، یک بازی با قانونهای یکسان است؛ اما در قالب سه اسم متفاوت. ما در بستۀ جامع یه عالمه بازی، به معرفی انواع بازیها پرداختهایم.
- مهارت در انتخاب بازی: برای انتخاب بازی باید به مهارت بچهها در آن توجه کنید. مثلاً یکی از بچهها در بازی هیجانی قدرت بالایی دارد. یکی دیگر از بچهها هم در بازی فکری بهتر از بقیه است. مربی باید هر دو را انجام دهد تا هردو نفر از آن لذت ببرند.
- اسباب بازی: بهتر است برای کودکان زیر 7 سال از اسباب بازیهای گران قیمت استفاده نشود. معمولاً اسباب بازیهای لوکس، یک کارکرد دارد. مثلاً بچهها با قطارهایی که چند واگن و یک ریل دارند، فقط میتوانند آنها را روی ریل حرکت دهند. اما مثلاً با یک توپ میشود دهها بازی فردی و گروهی طراحی کرد.
جمعبندی
در پایان میتوان گفت زندگی کودکان تا 7 سالگی مثل بوم نقاشی میماند و رنگها هم مثل بازیها هستند. هرچه قدر تعداد رنگها در بوم نقاشی بیشتر باشد، نقاشی جذابتر است. پس در نتیجه هرچه بازیها در زندگی کودکان بیشتر باشد، رشد بیشتری خواهند داشت. البته مربیها و والدین باید به این نکته هم توجه کنند که بازیها را متناسب با مهارت و توانایی کودکان انتخاب کنند. با انتخاب بازی خوب، از هدر رفتن وقت کودکان جلوگیری کرده و به رشد و پیشرفتشان کمک کنید.