موضوع کلی انیمیشن ابری با احتمال بارش کوفته قلقلی؟
باور تواناییهای خود و تلاش برای رسیدن به یک هدف با همه بالا و پایینهایش.
اگه بخوایم یه اسم دیگه برای این فیلم بذاریم:
رستوران هوایی ” یا “شهر خوش اشتها”
خلاصهای از انیمیشن ابری با احتمال بارش کوفته قلقلی
پسری خلاق بنام «فیلینیت» همراه با بقیه شخصیتهای اصلی داستان همچون پدرش و دوست خبرنگارش در بستری تخیلی و مهیج ماجرایی جذاب را رقم میزنند.
پسر قصه ما آرزو دارد برای خدمت به اهالی شهرش یک چیز فوق العاده اختراع کند. تصمیم میگیرد با اختراع ماشین تبدیل آب به غذا بحران غذای شهر را حل کند. با وجود بارها شکست و مخالفتهای پدر و بیتوجهیهای مردم شهر، پر تلاش و مصمم به کار خود ادامه میدهد.
با اختراع او شهر پر میشود از بارش غذاهای رنگارنگ و خوشمزه. همه چیز خوب پیش میرود؛ تا اینکه بیتوجه به هشدارهای پدر و دوستش، به همراه شهردار منفعتطلب شهر تصمیم اشتباهی میگیرد.
او با دیدن گردباد اسپاگتی بود که متوجه اشتباهش میشود. خوشبختانه پدر در شرایط سخت حمایت میکند و او از مردم معذرت خواهی میکند. با کمک و اتحاد مردم و دوستان و پدرش در صدد جبران اشتباه برمیآید و با سختیهای فراوان توانست اوضاع شهر را به حالت عادی برگرداند.
دیالوگ قشنگ فیلم:
«بهت افتخار میکنم فیلینت! از اینکه من، یه آدم عادی، پدر یه آدم فوق العادهای مثل تو هستم به خودم میبالم.» به نظرم دلچسبترین دیالوگ این انیمیشن بود.
صحنۀ جذاب انیمیشن ابری با احتمال بارش کوفته قلقلی:
و اما یکی از جذابترین صحنههای این کار صحنۀ باشکوه تحقق رویاها و تلاشهای فیلینت، صحنۀ بارش چیزبرگر کنار ساحل بود، آن هم بعد از شکست آزمایش اولش مقابل مردم و پدرش، درست آنجا که احساس ناامیدی و سرخوردگی میکرد.
بد آموزیها:
در این انیمیشن چند مفهوم متضاد با فرهنگ ایرانی اسلامی دیده میشود؛ همچون دوستی دختر و پسر، بعضا پوشش نامناسب، صحنههایی هرچند کم از خشونت و ترس، و ترویج نگهداری حیوان خانگی (میمون دستیار فیلینت).
- در بخشهایی از کار خشم و رفتارهای نامناسب نمایش داده میشود. مثال: صحنههای درگیری فیلینت و شهردار
- بخشهایی از کار، جلوهها و موسیقیهایی دارد که ممکن است کودکان را بترساند؛ مانند ریزش غذاهای غولآسا بر سر مردم یا صحنههای انتهایی حمله به دستگاهی که شبیه کوفته قلقلی شده یا مرگ احتمالی فیلینت.
- رابطۀ بعضاً احساسی که بین فیلینت و سم در چند موقعیت نشان دادهشد نامناسب بود.
- نوع برخورد پلیس با فیلینت در نیمه اول فیلم کمی منزجرکننده بود که در نیمه دوم اصلاح شد.
- صحنۀ دروغ گفتن فیلینت به پدرش (در مغازه پدر) که در نهایت منجر به یک هنجار بزرگ در جامعه شهری میشود قابل تامل است.
خوبی های فیلم:
- به وضوح دیدنِ ارزشهایی مانند استقامت، تلاش، صبر و امید حال من را خوب میکرد.
- پرداختن به تاثیرگذاری مواردی چون نقش خانواده، نقش دوست، نقش کار تیمی، در رسیدن به یک موفقیت بزرگ را دوست داشتم.
- اهمیت موضوع “انگیزه و حمایت پدر و مادر” پررنگ بود. انگیزهای که از کودکی از مادر گرفته و حمایتهایی که ناباورانه در اوج لحظات ناامیدی از پدر دریافت میکند.
- صحنۀ عذرخواهی فیلینت از مردم شهر بعد از پی بردن به اشتباهش و تلاش برای جبران، نقطه مثبت این کار بود.
- فضای تخیلی که بر کار حاکم بود جهان خوراکیها را ملموس و باورپذیر به تصویر میکشید.
سخن آخر
دلم میخواست با وجود این میزان فضا و بستر هیجانیِ کار، صحنههای بامزۀ فیلم بیشتر بود و بچهها را در وعدههای بیشتری به خنده میهمان میکرد. دیدن این فیلم را به کودکان رده سنی ۸+ و کودکانی که قالبهای ذهنی تعریفشده دارند و کودکانی که علاقه به کشف و اختراع چیزهای عجیب و غریب دارند پیشنهاد میکنم. علاوه بر آن میتوانید برای پیداکردن انیمیشنهای مفید به این پنجره مراجعه کنید.
و در نهایت پیشنهاد میکنم با اطلاع و شناختی که از قبل درباره محتوای فیلم داریم آن را همراه کودکانمان ببینیم. به این ترتیب هم لذت تماشای دسته جمعی را میچشیم و هم کودکانمان در میان کوچههای هیجان و خنده، و شاید سوال و ترس تنها نمیمانند.