قصه ی حضرت موسی برای کودکان

قسمت ششم

نگاهی متفاوت به داستان حضرت موسی

در سوره قصص

خانواده بزرگ شهید چمران قصه ی حضرت موسی برای کودکان (قسمت ششم)

داستان‌های حضرت موسی برای کودکان

مقدمه

کودکان به شنیدن قصه خیلی علاقه دارند. قصه گویی بستر مهمی برای انتقال ارزش ها به کودکان محسوب می شود. همان میزان که قصه گویی می تواند موثر باشد، رعایت اصول قصه گویی برای انتقال ارزش ها به کودک و توجه به سن مخاطب برای اجرای یک قصه گویی خلاق و جذاب برای کودکان خیلی مهم است. در ادامه ی این نوشته قصه گویی حجت السلام اعلایی در مورد داستان‌های حضرت موسی برای کودکان (قسمت ششم) را خواهیم داشت.

اگر مربی یا والد کودک هستید و دغدغه تربیت دینی دارید، برای استفاده از کوله بار تجربه چمرانی در زمینه تربیت دینی، می توانید به لینک کارگاه تربیت دینی حجت الاسلام اعلایی موجود در سایت کاچی (محصولات چمرانی ها) مراجعه کنید.

اگر معلم قرآن هستید و می خواهید کلاس قرآنی جذاب داشته باشید به کارگاه کتاب درسی قرآن مراجعه کنید.

عکس العمل فرعون

چرا بعضی ها جلوی تغییر می‌ایستند؟ زمانی که حضرت موسی به سراغ فرعون می رود، اولش فرعون ناراحت می شود. شروع می‌کند به منت گذاشتن و دعوا کردن و… که من تو را بزرگ کردم و به تو کلی لطف کردم. اما حضرت موسی خیلی نرم پاسخ می دهد. در مورد اتفاقاتی که افتاده توضیح میدهد. می گوید که پیغمبر خدا شده است. فرعون تعجب می‌کند و سوال می‌کند که خدا کیست؟ خدا که من بودم و این خدای جدید کیست؟! اینجا حضرت موسی نشانه ها و معجزاتش را نشان می دهد و فرعون کم میارد و می بیند همه انگار دارند حضرت موسی را به پیغمبری قبول می کنند. فکر می‌کند که چکار کند!

استکبار و غرور

«فلما جاءهم موسى باياتنا بيّنات قالوا ما هذا إلا سحر مفترى و ما سمعنا بهذا فى آبائنا الاولين». زمانی که حضرت موسی با نشانه های روشنگر آمد سراغ آن ها، گفتند این کارها جادو است. شروع به مسخره کردن و تهمت زدن کردند. «ما تا حالا هیچ وقت از پدران قبل نشنیدیم بگویند خدا و معجزه وجود دارد! آمده ای ما را گول بزنی!» فرعون به خاطر داشتن استکبار، ظلم می کند و مردم را اذیت می کند.
استکبار یعنی خودشان را بزرگ می‌بینند و فقط خودشان را قبول دارند و هیچ کس حتی خدا را هم قبول نداشتند. و نمی‌خواستند قبول کنند تا حالا داشتند اشتباه می کردند. پس شروع کردند به تهمت زدن. فرعون و اطرافیانش هم استکبار داشتند. پس متوجه می شویم چیزی که جلوی تغییر را می گیرد این است که آدم ها اهل استکبار و غرور و خود بزرگ بینی باشند. حالا خدا چطور این آدم های دارای استکبار را تغییر می دهد؟

برای خواندن ادامۀ قصۀ حضرت موسی برای کوکان، به قسمت آخر داستان حضرت موسی مراجعه کنید.

بخوانید  قصه ی حضرت موسی برای کودکان (قسمت دوم)

اگر می خواهید در زمینه ی تدبر در قرآن برای کودکان تاثیر گذار باشید به لینک زیر مراجعه کنید.

کارگاه درس پژوهی تدبر در قرآن

در فیلم زیر می توانید، قصه‌ی حضرت موسی برای کودکان را از زبان حجت الاسلام اعلایی بشنوید.