ترس هنگام خواب و وابستگی

مشاور: زهرا شاه حسینی

پرسش:

سلام دخترم الان ۳سال و ۸ماهش هست و تقریبا ۶ ماه هست که مستقل شده بود
یک موضوع اینکه من جای دخترم رو جدا کردم و خوب همکاری کرد و تا صبح تو تختش میخوابید.
تا اینکه چند وقت پیش بعلت مریضی مجبور شدم پیش خودم بخوابونم چون عفونت ادراری شدید شده بود و باید سریع دستشویی میبردمش
بعد از این مدت دیگه بسختی تو تخت خودش می‌خوابید و نصفه شبا میدیدم رو زمین اتاق خودمون خوابیده
تا اینکه مجدد با جایزه و استیکر یه وقتایی خوب می‌خوابید و تا پدرش صبحا میرفت سرکار، میومد پیش من. الان چند شب هست که اصلا انگار تو اتاقش احساس امنیت و آرامش نداره و میترسه. حتی میاد رو‌ مبل میخوابه.
شهرستان که رفتیم سگ و گربه دیده و بهشون غذا داده و تو بازیاش با پسر عموهاش توی خونه میگن هاپو اومد، گربه اومد، فرار کنیم.
و چند بار موقع خواب ازم پرسید هاپو نمیاد خونمون پیشی نمیاد
و من آگاهش کردم که توی محیط زندگیمون نمیان. ولی احساس میکنم شاید علتش نا امنی اتاقش این باشه.
چطور آرامش کنم؟

توصیف:

با ترسهای دختر بچه ۳سال و ۸ ماهه ام چطور برخورد کنم؟

ریشه:

1- شب، زمان آرامش همه به خصوص بچه هاست. معمولا مشکلات روز، روی خواب شب و بالعکس تاثیر دارد.
۲- بعضی مواقع ما برای جدا کردن بچه ها از خواب، برای فرستادن آنها به مهد و … از تشویق و تنبیه های بیرونی استفاده میکنیم و این قضیه، مسئله را فقط در ظاهر حل میکند.
۳- آمادگی درونی بچه ها برای مواجهه با موقعیتها بسیار مهم و تاثیرگذار است.
۴- بچه ها به دلیل کودکی و پاکی که دارند، زودباور هستند. حرفهای ما و بچه های بزرگتر از خودشان را باور می کنند.
۵- آرامش در سنین ابتدای کودکی از هر چیزی مهمتر است. هر چیزی که آرامش بچه ها را به هم بزند، باید به خوبی بررسی و تا حد امکان برطرف شود.
۶- بچه ها را باید بچه دید. توقع زیاد ما از بچه ها در مستقل شدن، در تجزیه و تحیل، در پذیرفتن حرفها و دلایل ما باعث نمیشود بچه زودتر بزرگ شود. ظاهر منطقیشان نباید ما را دچار اشتباه کند.

بخوانید  لب به پنیر نزده تا حالا ولی حالا مجبوره بخوره

راهکارها:

1.فعلا برای جدا خوابیدن او اصرار نکنید. بگذارید مدتی همه کنار هم در هال خانه بخوابید تا آبها از آسیاب بیفتد.

2.برای هیچ کاری از جایزه و استیکر و تهدید استفاده نکنید. بچه ها یکسری نیازهایی دارند، اگر نیازها را دستکاری نکنیم طبیعی رشد میکنند و به موقع میتوان مرحله به مرحله با آنها جلو رفت.

3.در روز بیشتر برایش وقت بگذارید. مثلا چند تا یک ربع در زمانهای مختلف با او بازی کنید و فعالیت مشترک داشته باشید.

4.برای سرگرم شدنش در طول روز برنامه داشته باشید. در کارهای خانه مشارکتش دهید. کمی انیمیشن مناسب سنش ببیند و خلاصه خیلی فرصت نکند به تخیلاتی که او را میترساند فکر کند.

5.برای بازی با هم سالانش و بیرون رفتن باهم، حتی در این شرایط( کرونا) برنامه داشته باشید. بچه ها نسبت به همدیگر اثرات عجیبی دارند.

6. نقاشی هاپو و پیشی رو با هم بکشید. راجع به محل زندگیشون، غذاهاشون و … صحبت کنید. اگر ترسش بیشتر نمیشود کارتون‌هایی در این زمینه ببینید و به او اطمینان دهید آنها کاری به دختر شما ندارند و اتفاقا بچه ها رو دوست دارن؛ چون شما بهشون غذا دادی و باهاشون مهربون بودی.

7.برای او مرتب تکرار کنید که حرفهای اقوامتان در شهرستان یک جور بازی بوده. حتی میشود آن بازی و بازی برعکسش را درخانه انجام داد. یک موقعهایی که مثلا آنها را می بینین بدوید بروید و بعضی مواقع به آنها غذا بدهید.

8.بعضی شبها هر سه با هم مهمانی به اتاق او بروید و باهم آنجا بخوابید.

9.بعد از چند ماه احتمالا ترسش برطرف شده با ایجاد تغییراتی در اتاقش یا گرفتن یک وسیله ارزان قیمت جدید، میتوانید دوباره او را به مستقل خوابیدن ترغیب کنید.

بخوانید  گریه می کنه که نمی دونم چی بازی کنم