راهبردهایی برای افزایش ثمر بخش بودن حرکتهای پشتیبانی-حمایتی در عرصه تعلیم و تربیت
احمد رضا اعلایی[1]،
علیرضا اخلاقی[2]
چکيده
در مقاله حاضر، راهبردهایی برای ثمربخشی بهتر حرکت های پشتبیانی-حمایتی در عرصه تعلیم و تربیت ارائه شده است. روش تحقیق، مصاحبه عمیق نیمه ساخت یافته با صاحب نظران این عرصه بوده است.
رهیافت های مطرح شده در مصاحبه ها در دولایه آینده ی حامیان آموزش و آینده پژوهی حامیان آموزش ارائه شده اند. در لایه آینده حامیان آموزش به مباحثی از جمله : ردیف بوجه، احیای وقف و نذورات فرهنگی، سوگیری در هدف گذاری و حمیات مالی، آری یا نه؟ پرداخته شده است.
کلید واژه ها: پشتیبانی، حمایت، آینده پژوهی حامیان آموزش
مقدمه
از جمله کارهای مهمی که می توان نسبت به مجموعه هایی که برای تحول ایده ی الگوسازی و توسعه ی الگو را انتخاب می کنند انجام داد، حمایت از این مجموعهها در مرحله ی مدلسازی و در مرحله ی توسعه است. چراکه این جنس فعالیتها هزینهبر بوده و صرفاً درآمدهایی همچون شهریه، نمیتواند جوابگو هزینه های مجموعه باشد. مجموعهها و اشخاص مختلفی در این زمینه وارد عمل شدهاند. اما عمده ی تمرکز سرمایهها در حمایت از زیرساختهای حداقلی است. بدین معنا که از ساخت و تجهیز مدرسه در مناطق محروم حمایتهای فراوانی میشود اما درزمینه ی حداکثری به معنای بالا بردن کیفیت آموزش و تحول بنیادین آموزشوپرورش، دغدغه ی چندانی یا فهم درستی وجود ندارد و هر چند در برهههایی متولیان امر تلاشهای اندکی نمودهاند ولی استمرار نداشته است.
عملاً این ایده، به عنوان یک ایده مستقل دیده نمی شود و می تواند در کنار سایر ایده ها نقش بسترساز و پشتیبانی داشته باشد، به خصوص به دو ایده شبکه سازی و الگوسازی نزدیکی های زیادی دارد، در مورد الگو سازی اشاره شد که مجموعه های الگوساز عمدتاً توان هزینه های کار خود را ندارند و نیاز به حمایت گری و پشتیبانی. پشتیبانی در سرعت بخشیدن به الگوسازی، شبکه سازی، تولید نظری و دیگر حیطهها مؤثر است. ولی به سبب اهمیت فراوانی که دارد و خلأ موجود در پرداختن به این امر، آن را بهعنوان یک بخش جداگانه آوردهایم.
هر چند در بین مجموعه های موجودی که ذیل این ایده تحولی قرار می گیرند بیشتر نگاه حمایت و پشتیبانی مالی دیده می شود ولی اگر انواع دیگر پشتیبانی که شامل حمایت محتوایی، فکری، تسهیل گری هایی در ارتباط و شبکه کردن فعالان و .. هم ذیل این ایده دیده شود بیشتر می توان این ایده را به عنوان یک ایده مستقل تحولی در عرض سایر ایده ها در نظر گرفت.
سراغ دو مجموعه که نقش پشتیبانی برای خود تعریف کرده اند رفتیم: مجموعه خاتم و مجموعه هیات رزمندگان. با تفاوت هایی که در سازوکار حمایت گری ها و اهدافشان وجود دارد.
دغدغه ها و فضای کلی صاحب نظران در زمینه حرکتهای پشتیبانی-حمایتی در عرصه تعلیم و تربیت
طبق نظر متخصصان برای ایجاد یک حرکت پشتیبانی ثمر بخش عواملی از جمله: دقت در انتخاب مجموعه ای که قرار است مور حمایت قرار بگیرد و توجه به حمایت محتوایی در کنار حمایت مالی، حائز اهمیت است. برای انتخاب مجموعه ها می توان از روش های استارت آپی و یا استفاده از یک کمیته مجرب برای داوری استفاده کرد.[3]
در پاسخ به این سوال که چگونه حمایت و پشتیبانی می تواند به پیش برد فضای تعلیم وتربیت کمک کند باید گفت که ایدهها در مسیر حل مسئلهها شکل می گیرند. وقتی به ایدهها برای حلشان کمک میکنیم کمکم برخی از مسئلهها حل می شوند. وقتی مسئلهها حل می شوند، درواقع پاسخ های مجموعه ی نظام مسائل درمیآید و این یعنی جلو بردن مجموعه ی نظام تعلیم وتربیت.[4] هم چنین یک هدف دیگر در بحث پشتیبانی جریان سازی است یعنی شما از یک کار حمایت می کنید دیگران یا از آن برنامه استفاده می کنند یا از شما الگو می گیرند که این باعث جریان سازی می شود. [5]
نسبت گیری شخصیتهای فعال عرصهی تعلیموتربیت با این ایده
در بررسی این ایده پشتیبانی دیدگاه ها و نظرات دو مجموعه که مأموریت خود یا بخشی از مأموریت خود را پشتیبانی تعریف کرده اند را بررسی گردید، اگرچه دیدن این تجربه های عینی بسیار کمک کننده است اما به دلیل درگیری این مجموعه ها با اجرا و چالش های آن، و تمایل نسبتاً طبیعی به ارزیابی مثبت از عملکردهای خودشان، اغلب تمام ابعاد این ایده نمی تواند دیده شود. برای پر کردن این خلأ و مدلسازی کارآمد برای این ایده تحولی، قطعا نظرات فعالین دیگر حیطه ها نیز مفید خواهد بود. از این رو این ایده در مصاحبه با این افراد نیز مورد سؤال قرار گرفت تا نسبتشان را با آن، بیان کنند. در نسبت سنجی با این ایده نظرات در سه دسته کلی قرار می گیرد:
- افرادی که ایده مذکور را به عنوان یک ایده تحولی لحاظ نمی کنند.
- افرادی که ایده مذکور را مثبت می دانند در مجموع و اثرگذار ولی در شرایط فعلی برای آن اولویت قائل نیستند و یا ملاحظاتی برای اثربخش بودن آن و تحولی بودنش مد نظر داشتند.
و 3. دسته سوم علاوه بر اثرگذار بودن ایده مذکور در فرآیند تحول و تحقق تحول در نظام تعلیم و تربیت برای آن اولویت نیز قائل بودند.
-
نظرات منفی نسبت به ایده تحولی پشتیبانی
برخی کارشناسان بر این باورند که این کار، کار خوبی است ولی تحولی نیست. زیرا 5 درصد مشکل شما را حل میکند و کار تحولی کاری است که 70 درصد مشکل را حل کند. این کارشناسان بر این باورند که این کار به عنوان مثال می تواند به مدارس الگو کمک کند و این درحالی است که فقط 11 درصد مدارس ما غیر دولتی هستند که از این مقدار تعدادی از آن ها مدارس الگو هستند. [6]
-
نظرات مثبت ولی اولویت نداشتن این ایده در مسیر تحول
کارشناسانی که نظر مثبتی نسبت به این ایده دارند بر این باورندکه این ایده در صورتی موفق خواهد بود که حیاط خلوتی ایجاد شود تا مدارس مورد حمایت بتوانند شکل دیگری داشته باشند و با استاندارد های تحولی که دارند به سمت طراحی مدل های جدید سوق پیدا کنند. [7] لازم به ذکر است که از جمله دلایلی که این ایده را از اولویت خارج می کند این است که اولویت اول نبود فکر و نبود خلاقیت و ایده است نه مسائل مالی. [8]
از جمله نکاتی که می تواند به موفقیت این ایده کمک کند عبارتند از :
- نگاه تعاملی به مساله: یکی از راهکارهایی که می تواند به موفقیت این ایده کمک کند نگاه تعاملی به مساله است. هر کس باید از مزیت خود در این فضا استفاده کند و همه با هم تعامل کنند. [9] البته نکته ای که نباید از آن غافل شد این است که از جمله آفت های این ایده توقعات حمایت کنندگان است. این توقعات که گاها سلیقه ای اعمال می شود می تواند باعث اختلال در روند پیشرفت کار شود. [10]
- نمونهسازی و حمایت از نمونه ها باید صورت گیرد ولی با این قید که اولاً آن نمونه ها سریع تبدیل به سرمشق نشوند و دوم آن که این نمونه ها در کنار کار نظری شکل گیرند و سوم، آن که این نمونه ها مورد تجربه نگاری و مطالعه موردی قرار گیرند.[11]
- حمایت باید از عملیات ها شکل بگیرد و نه از مجموعه ها و اشخاص (مگر مجموعه های نخبگانی خاص که دلیل حمایت از آن ها مشخص باشد.). فلذا طبق این نظر حمایت از کارهای استارت آپی بر حمایت از مجموعه ها ترجیح دارد. [12]
- در این ایده معیار ارزیابی از اهمیت بالایی برخوردار است. اگر سیاست گذاری و معیار ارزیابی دقیق و شفاف نباشد، بعضا حمایت باعث تضعیف هم خواهد شد. [13]
-
نظرات مثبت و قائل به اولویت داشتن ایده
کارشناسانی که قائل به اولویت برای این ایده شده اند ، بر این باورند که این ایده وقتی می تواند اولویت داشته باشد که نهاد حمایت کننده در یک نهاد موازی آموزش و پرورش بتوانند عمل بکند و علاوه بر حمایت مالی حمایت سخت افزاری و نرم افزاری هم داشته باشد و حتی بتواند مدارک مورد نیاز را هم برای دانش آموزان صادر کند.[14]
جمع بندی نظرات
به نظر نمی رسد با توجه به روش های موجودی که مجموعه های حمایت کننده دارند و البته با نگاهی به نتایج چنین حمایت هایی، هنوز سازوکار قابل دفاعی برای حمایت طراحی شده باشد که دور از سلیقه های فردی افراد باشد یا وابسته به فرد مدیر و مسئول مجموعه نباشد.
چرا که طراحی این سازوکار وابسته به این است که مجموعه های حمایت کننده خود ایده های نظری و پشتوانه های فکری لازم را داشته باشند که در واقع تا کنون چنین نبوده است و عمدتاً این حمایت گری وابسته به پشتوانه های مالی مجموعه حمایت کننده یا نهایتاً پشتوانه ارتباطی اش است.البته مواردی هم مورد اشاره این افراد بوده که نوع حمایت گری غیر از این دو مورد بوده است. و به مجموعه هایی از جنس مجموعه های شتاب دهنده نزدیک تر شده اند.
ایده هایی هم که کم و بیش موجود است یا از اتقان کافی برخوردار نیست و محصول یک کار کارشناسی گروهی نمی باشد یا عملا در مرحله عمل و تحققش همه جوانب دیده نشده است تا به انحراف نرود؛ به عنوان مثال ایده حمایت موسسه رزمندگان از مدارس انقلابی برای تشکیل یک جبهه و تشکیلاتی می تواند قابل دفاع باشد ولی در مرحله عمل نتوانسته به دلایلی موفقیت آمیز باشد.
با ملاحظاتی که بیان شده می تواند این ایده ارتقا یابد و گستره اش بیشتر شود مثلاً با لحاظ حمایت از ایده ها و نظریات فکری، یا کمک به ایجاد نهادی موازی نهاد موجود آموزش و پرورش که البته این نهاد موازی لزوما به معنی نهاد رقیب نیست بلکه نقش کمک به نظام مستقر برای ایجاد تحول بنیادین را می تواند داشته باشد.
رهیافت ها (نسبت گیری با ایده پشتیبانی-حمایتی)
آینده ی حامیان آموزش
همانطور که در مقدمه گفته شد، حامیان ایدههای تحولی بسیار کم هستند و استمرار ندارند. هرروز سیاستهایی را پی میگیرند، خلاف سیاستهای گذشته. سلیقههای خاصی دارند که کم یا زیاد، دیر یا زود بر کار شما اثر میگذارد. متأسفانه افراد متخصص و عمیق در ساختارهایشان بسیار کم هستند و تأثیر چندانی ندارند. به سبب همین کمبود، معیار و شاخصهای سنجش هم سلیقهای و غیر شفاف هستند. حال با وجود این شرایط، باید این سؤال را از خودمان بپرسیم که امیدی به اصلاح شبکه ی حامیان هست؟
زمانی که تشکیل حکومت دادهایم، ناگزیریم که در لایههای کلان نیز تحول ایجاد کنیم. اگر سرمایههای کلان کشور، به سمت کارهای اولویتدار، ازجمله تحول بنیادین نظام تعلیم و تربیت سوق پیدا نکند، قطعاً هرز رفته است. برای جلوگیری از این هدر رفت باید تدبیری نمود.
ردیف بودجه
سیستم فعلی طوری طراحی شده است که یک بخش وقتی ارزش پیدا می کند و به حساب می آید که به آن ردیف بودجه اختصاص می دهند. فلذا سند تحول و اساساً ایده ی تحول بنیادین در آموزشوپرورش، زمانی ارزش مییابد که ردیف بودجه داشته باشد.
احیای وقف و نذورات فرهنگی
بخش مهمی از حمایت، باید مردمی بماند. اما چالش لایه ی مردمی فرهنگی است. وقف یکی از سازوکارهای اصیل دینی است که برای ایجاد زیرساختهای ماندگار در فضای فرهنگی بسیار کارآمد است اما متأسفانه، عدم اولویتگذاری درست در این فضا و عدم توجه مسئولان امر و علما در فرهنگسازی آن، سالهاست که به موارد خاصی محدودشده است و کارکرد آن بسیار حداقلی شده است.
سوگیری در هدفگذاری
یکی از چالشها در پشتیبانی، عدم وجود تصویر روشنی از نظام مسائل تعلیم و تربیت، اولویتهای آن و تحول بنیادین است. چند زیرساخت مهم میتواند به جهتگیری درست و هدفگذاری این مجموعهها کمک میکند.
اول: ارتباط دانشگاهها با مجموعههای سرمایهگذار، میتواند ضمانت اجرایی کار را بالا ببرد. از سلیقهای شدن و سیاسی شدن جلوگیری کند. ضمن اینکه کار امتداد یابد. در عین اینکه استاد امین و قابلاعتمادی بر روی این پروژهها نظارت میکند و آنان را تأیید میکند.
دوم: ضابطهمندی مدل حمایت، در سوگیری درست و هدفگذاری بسیار مؤثر است.
سوم: واسطهگرها که توضیحش خواهد آمد، نقش مهمی در قبولاندن اولویتها و جهتگیریها از لایهی بالا به لایهی پایین دارند. از طرف دیگر، به سبب اعتماد و ارتباطی که با لایهی بالا دارند، قدرت اصلاح نگرشها در لایهی سیاستگذاران و مجریان کلان را نیز دارند.
واسطهگرها
در مورد حامیان دولتی، سازوکارهایی شبیه ارتباط با دانشگاهها، ستاد تحول و … میتواند تا حد زیادی فضا را مدیریت کند. اما دو نکته به قوت خود باقی است.
اول: مجموعههای حمایتی خصوصی، مانند خیرین، واقفین، مجموعههای مردمنهاد و … نمیدانند از چه کسانی با چه اولویتهایی حمایت کنند.
دوم: مدارس یا اشخاصی که به دنبال حامی هستند، روش جذب حامی را بلد نیستند و یا حامیان را نمیشناسند.
واسطههایی در قالب شتابدهندهها، خانههای نوآوری و … میتوانند در این زمینه تسهیلگری و راهبری کنند.
علاوه بر بحث سختافزاری، این واسطهها، قابلیت پشتیبانی نرمافزاری هم میتوانند ایجاد کنند.
لازم به ذکر است که این واسطهها چند ویژگی مهم دارند: دارای اعتبار فروانی هستند، روابط گسترده ای در حیطه های مختلف دارند و از چنان ثباتی برخوردارند که تحت تاثیر دولت ها، سیاست ها و تزلزل در تصمیمات نیستند.
اصول حمایت مالی
برای جلوگیری از مشکلات احتمالی در حمایت مالی، سازوکارهایی تعریفشده است که کوتاه به بررسی آنها میپردازیم:
- فازبندی در حمایت
- ردهبندی طرحها از جهت اولویت تحولی
- راهبری اقتصادی متناسب با طرح: برخی طرحها قابلیتهای مالی دارند و حمایت از آنها، مانع رشد آنها خواهد شد. در مقابل برخی طرحها، باوجود اولویتهایی که دارند، اما بازدهی اقتصادی نداشته و اینگونه نیست که پس از چند سال به استقلال مالی برسند و انتظار سوددهی از آنها داشته باشیم.
آیندهپژوهی حامیان آموزش
با رشد ایدههای نو در فضای آموزشی و نیاز به توسعه ی این ایدهها، اهمیت حامیان بیش از پیش زیاد میشود. در آینده، با توجه به کوچک شدن قدرت نفوذ دولتها و افزایش ضریب نفوذ شبکهها و رسانهها، ایدههایی مانند ایده ای که سیاستگذاران و مجریان کلان تحول ایجاد کنند، به حاشیه رفته و بیشترین نفوذ ایشان میتواند در لایه ی حمایت از ایدههای تحولی تعریف شود. این بدین معناست که اگر دولت و بهطورکلی ساختارهای کلان، میخواهند در آینده ی آموزش نقش کلان و اساسی داشته باشند و جایگاهشان در جهتدهی ساختار تعلیم و تربیت حفظ شود، ناگزیر از تعریف زیرساختهای حمایتی از ایدههای تحولی هستند.
دلیل گسترش زیرساختهایی چون شتابدهندهها و خانههای نوآوری و حتی شبکههای اجتماعی، همین نکته است. نقشآفرینان کلان، مدلهایی را طراحی کردهاند تا آینده را نیز از آن خود کنند و غیرمستقیم با حمایت و راهبری، جهتدهی کلان را به دست بگیرند.
نکته ی مهمتر در آینده ی آموزش این است که حامیانی قدرت نفوذ بیشتری دارند که نرمافزارها را در دست گرفته باشند؛ یعنی کسی که پول و جا و امکانات میدهد، در آینده چندان نقش تعیینکنندهای ندارد. کسی که پول درآوردن و مدیریت امکانات و نیروی انسانی را آموزش میدهد، نفوذ بیشتری خواهد داشت.
نتیجه گیری
مصاحبه و تحلیل و جمع بندی نظرات صاحبنظران و فعّالان یک عرصه میتواند عصاره و نتیجه تلاشهای علمی و عملی آن عرصه را روشن ساخته و چالش ها و راهبردها را نمایان سازد. در پژوهش حاضر، پس از مصاحبه اوّلیه و دسته بندی رویکردها نسبت به موضوع تحوّل تربیتی، مصاحبه های نیمه ساختیافته با صاحبنظران انجام شد. در نهایت با بررسی این نظرات دغدغه ها و فضای کلی آن ها در زمینه حرکتهای پشتیبانی-حمایتی در عرصه تعلیم و تربیت مطرح شد. و هم چنین بیان شد که شخصیتهای فعال عرصه ی تعلیم وتربیت یا این ایده را تحولی نمی دانستند، یا آن را ایده خوبی می دانند ولی معتقند که فاقد اولویت می باشد و یا آن را هم اثرگذار و هم اولویت دار می دانند و در نهایت رهیافت های پیشنهادی برای افزایش ثمر بخشی این حرکت در دولایه آینده حامیان آمزش و آینده پژوهش ارائه شد.
سپاسگزاری
این مقاله باز تولیدی از مقاله هشتم از پژوهش « 1+8 ایده برای تحول بنیادین آموزش و پرورش» می باشد که پیشتر به همّت گروه حوزوی بنیان مرصوص با حمایت مرکز راهبری ورثه الانبیاء انجام شده است. بدینوسیله از همه بزرگوارانی که در طرح پژوهش فوق الذکر تلاش نمودهاند سپاسگزاری میگردد.
منابع
مصاحبه با آقایان سلمانی ( از مجموعه رزمندگان)،
نوروزی ( از مجموعه رزمندگان)،
تاجیک (از قرارگاه فرهنگی خاتم الاوصیاء سپاه)،
غفاری،
علی اکبریان،
صداقت زاده،
کثیری،
رحیم پور،
همتی فر،
گلردی،
ذوفن
و آزین
و خانم قربان که متن آن در پژوهش « 1+8 ایده برای تحول بنیادین آ.پ» موجود می باشد.
[1] مدیر میز تعلیم و تربیت مرکز راهبری برهان
[2] کارشناس میز تعلیم و تربیت مرکز راهبری برهان akhlaqialireza@gmail.com
[3] مصاحبه با اقای تاجیک
[4] مصاحبه با آقای تاجیک
[5] مصاحبه با آقای نوروزی
[6] مصاحبه با آقای غفاری
[7] مصاحبه با آقای میرزایی
[8] مصاحبه با آقای علی اکبریان
[9] مصاحبه با آقای صداقت زاده
[10] مصاحبه با آقای کثیری
[11] مصاحبه با آقای رحیم پور
[12] مصاحبه با آقای تاجیک
[13] مصاحب با آقای آزین
[14] مصاحبه با آقای ذوفن
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.