قصه گویی
عمواعلایی
به مناسبت
محرم
برای بچه های زیر ۷ سال
مقدمه
برای کسب مهارت های بیشتر در مورد قصه گویی در قالب کارگاه ها و ایبوک ها، می توانید به سایت کاچی (محصولات چمرانی) مراجعه کنید.
قصه برای آشنایی کودکان با محرم و امام حسین
آی قصه قصه قصه، نون و پنیر و پسته، بازم کتاب قصه کنارمون نشسته، عجب کتاب نابی، چه قصه های نازی، بابام برام خریده، به به چه انتخابی، باز میکنم با شادی، صفحه ی اولش را، مثل نویسنده ها اول میگم بسم الله.
قصه ما از این جا شروع میشه که یه سری آدم ها نوشتن به امام حسین که ما میخوایم دوست شما باشیم و بریم با دشمن ها بجنگیم و شعارشون لبیک یا حسین بود.نامه هاشون را که بار گنده ای بود سوار اسب کردند و اسب رفت پیش امام حسین و امام حسین دونه دونه نامه ها را باز می کرد و می دید توش نوشتن لبیک یا حسین.
امام حسین هم خیلی خوشحال شد که چقدر آدم های خوب زیادن و رفت یکی از بهترین یارهاش را به نام مسلم فرستاد به اون جا که آدم ها نامه فرستاده بودند و مسلم رسید و دید همه میگن لبیک یا حسین. از اون طرف، یک آدم بدجنس، دشمن امام حسین را فرستاد که با آدم هایی که میخواستن دوست امام حسین باشن، یه کارهایی کرد، بعضی هاشون را ترسوند و به بعضی هاشون خوراکی های خوشمزه داد و یک سری هم قایم کرد که نذاره به امام حسین برسند. تا این که همه ی اون هایی که قرار بود به امام حسین کمک کنند، زدند زیر قولشون و نامه هاشون را کنار گذاشتند و لبیک یا حسین نگفتن. کاش اونجا شما بودید. رفتند به جنگ مسلم که یار خوب امام حسین بود و اونو شهید کردند حالا همه با هم بگیم:
یا حسین غریب
یا حسین تنها
یا حسین شهید
حالا همه سوار اسب هامون بشیم و بریم کربلا. رسیدیم. ای وای اشتباهی اومدیم مشهد یه سلام به امام رضا بدیم و خداحافظی کنیم و بریم. دوباره سوار اسب هامون بشیم. ای وای اشتباهی اومدیم شمال، یک کم شنا کنیم و تا قبل از این که بچه ها غرق بشن سوار اسب ها بشیم. حالا واقعا رسیدیم کربلا، چقدر هوای این جا گرمه، بریم تو حرم سلام بدیم به امام حسین.
سلام بر حسین شهید
سلام بر علی اکبر شهید
سلام بر کودکان کربلا
سلام بر یاران باوفا
برای مشاهده ی قصه گویی های دیگر عمو اعلایی با موضوع آشنایی کودکان با محرم و امام حسین و موضوعات دیگر به صفحه ی باقچه (باغی پر از قصه) مراجعه کنید.