بازی

مشاور: زهرا مهدیان

پرسش:

دخترم سه سال و نیمه هست.
خیلی باهاش رفتار عقلانی و توقعات عقلانی داشتم و الان مدتیه که سعی بر ترک رفتارغلطم دارم، علاوه براینکه خیلی نگرانم که تاحالا باهاش چه کردم، سوالم اینه که علاقه ای نداره با خودش بازی کنه و اگر بیکار باشه همینطور دراز کش روی زمین میخوابه… ترجیحش اینه که از صبح تا شب با من بازی کنه و به بازی کلامی هم حتی راضیه و یکسره میگه مثلا تو مامان بودی دکتر بودی معلم بودی و…. همین که در این نقش ها باهاش حرف بزنم و بکارام برسم راضیه که این نوع بازی چون من رو خسته و کلافه میکنه از کیفیت بازی کردن من در روز باهاش میکاهه و خیلی وقتا فقط سرسری یجوابی بهش میدم و….
اینکه بهش بگم من الان بازی نیستم و… اصلا برنمیتابه و شروع به جیغ و گریه میکنه و میگه همینطور که کارتو میکنی خب…
بااین شیوه یکی اینکه بازیمون کیفیت نداره و دو اینکه یدختر یک ماهه دارم که احساس میکنم تا چند وقت دیگه نتونم اینطور یکسره برا دختر بزرگم وقت بذارم و زمان هایی نیاز خواهد بود که خودش سرگرم باشه و من به خوابوندن یا کارهای دیگه دومی برسم.چه کنم؟

توصیف:

تغیر رفتار مادر تاثیری بر کودک دارد؟وابستگی کودک در بازی کردن طبیعی است یا خیر؟

ریشه:

1. هر زمانی که نیت کنیم و بخواهیم روش تربیتی مان را اصلاح کنیم، می توانیم انتظار نتیجه ی مثبتی داشته باشیم. از طرفی خدا روشکر هنوز چندسالی از هفت سال اول زندگی فرزندتان باقی مانده و جای جبران هست.
2.بچه ها تا حدود چهارسالگی، بلد نیستند که به تنهایی بازی کنند. نیاز است ما همبازی آنها شویم تا بازی کردن را یاد بگیرند.
3.صحبت کردن منطقی با کودک باعث می‌شود ذهن کودک از قالب کودکی خارج شود و قالب بزرگسال پیدا کند. یکی از دلایلی که کودک شما کمتر اهل بازی‌های حرکتی و … است و صرفا به یک نوع بازی اکتفا کرده است همین است.
4. به دنیا آمدن فرزند دوم هم کودک اول را معمولا دچار بحران می‌کند، چرا که کودک فکر می‌کند که جایگاه خود را از دست داده است برای همین سعی می‌کند جلب توجه کند.

بخوانید  مامان من نمی تونم تو انجام بده

راهکارها:

1.از همین امروز شروع کنید. منطق کلامی را کنار بگذارید. خودتان را یک دختر سه ساله تصور کنید و مثل او فکر کنید. تخیل را در بازی و قصه بیاورید. ممکن است چند وقت، کودک نپذیرد اما به مرور او هم وارد دنیای تخیل می شود.

2.مدتی به پیشنهاد خود و خودجوش با کودک هم بازی شوید. مثلا خمیر بازی، پرتاب توپ در سبد، نقاشی روی رول و پاره کردن آن. بعد از مدتی بازی، به او بگویید تا شما این توپ هارو درست کنی، من برم یه کارم رو انجام بدم و بیام. از زمان کم شروع کنید. مثلا پنج دقیقه و سر پنج دقیقه هم برگردید. به تدریج این زمان ها را بیشتر کنید.

3.بستر بازی ثابت در خانه ایجاد کنید. مثلا یک رول برای نقاشی به دیوار بزنید. با کارتن یک خانه درست کنید. استخر توپ و … . بسترهایی که کودک می تواند در آن تنهایی بازی کند.

4.بعد از چهارسالگی باهم برای روزتان برنامه ریزی کنید. مثلا الان با هم قایم باشک بازی می کنیم، بعد شما نقاشی بکش، من برم خواهر رو بخوابونم.

5.حتما زمان هایی را در هفته برای خودتان خالی کنید. فرزندانتان را نزد پدر یا مادر یا همسرتان بگذارید و خودتان کار مورد علاقه ی تان را انجام دهید. ورزش، تفریح، کتاب خوانی و …

6.حتما به فرزندتان محبت کنید و ببوسیدش تا خیالش بابت جایگاهش راحت شود.

7.لطفا اصلا کودکتان را نسبت به این کارش حساس نکنید. هرگونه ابراز ناراحتی، دعوا کردن یا … کودک را حساس می‌کند.