همسالان ، عزت نفس و اعتماد به نفس
نام مشاور : سرکار خانم زهرا شاه حسینی
پرسش
یک پسر سه ساله ونیمه دارم خیلی کم رو وخجالتی است خیلی دوست نداره بیرون بریم یا جاهای شلوغ .حتی گریه میکنه که بیرون نریم جاهایی که نمیاد مثلا مسجد .هیئت .حتی بازار میگه من حوصله ام سر میره چون خجالتی هست واز کنار من تکون نمیخوره به خاطر همین با بچه ها وارد بازی نمیشه .تنها جایی که با اشتیاق میاد کوه وصحراست یعنی جایی که کمتر آدم هست .من خیلی تلاش میکنم با خوراکی ووسیله بازی ببرمش ولی هر بار با کلی گریه راضی شده ورفتیم حتی تعطیلات حرم امام رضا نمیومد ومن واقعا نگرانم البته وقتی کسی خونمون میاد مشکلی نداره وبازی میکنه ولی جایی که میریم چون خجالت میکشه وپا نمیشه این باعث شده حوصله اش سر بره ونیاد حتی ما تو مجتمع زندگی میکنیم که محوطه پارک داره هر روز بهش میگم ببرمت میگه اونجا کیا هستن اگه دوست خودش باشه میاد اگه نباشه نمیاد ….ازتون خواهش میکنم منو راهنمایی کنید از الان نگران مدرسه رفتنش هستم. خیلی خیلی ممنونم واقعا مستاصل شدم خودم هم محدود شدم هیج جا با من نمیاد میگه توام نباید بری.
توصیف مسئله
پسرتان به خاطر کمرو بودن حاضر به رفتن به محیطهای شلوغ نیست. این موضوع شما را مستاصل کرده است.
ریشه
- بچه ها در این سن معمولا کم رو هستند. پسر شما کمی بیش از اندازه خجالتی است ولی این مهم است که بدانیم چه حدی از این خجالتی بودن غیر طبیعی است و فقط نگران قسمت غیرطبیعی ماجرا باشیم.
- در صحبتهایتان اشاره نشده بود ولی مهم است که بچه ها در این سن و سنین بالاتر زیاد درگیر تلویزیون؛ موبایل و … نباشند. سر و کار داشتن زیاد بچه ها با این وسایل کم کم آنها را تبدیل به بچه هایی منزوی و بعضا پرخاشگر میکند.
- حساسیت نشان دادن و ابراز ناراحتی به صورت مستقیم و صحبت کردن راجع به بچه ها در حضور آنها با دیگران، کار را خراب تر میکند.
- یکی از ریشههای کمرو بودن بیش از حد، ضعف اعتماد به نفس است که ریشهاش بها ندادن ما به آنهاست. یعنی ما معمولا خیلی به آنها ایراد می گیریم و انتقاد میکنیم و به طور کلی بکن نکن و امر و نهیمان زیاد است. در نتیجه آنها دچار خودکمبینی میشوند و دوست ندارند در جمع حاضر باشند.
- ریشه دیگر میتواند توجهات همه جانبه افراد بعد از ورود کودک به جمع باشد و انتظارات بیش از حدی که همه از او دارند. مثل: سلام کردن، صحبت کردن و …
راهکارها
- برای کاهش میزان تلویزیون دیدن بچه ها نباید به صورت مستقیم منع کنیم. حتیالامکان باید با بازی اوقات کودک را پر کنیم
بازیهای این رده سنی هم شن بازی؛ خمیر بازی؛ آرد بازی؛ آب بازی و بدوبدو، پریدن، پرتاب کردن توپ کاغذی به هم و… است. - پیشنهاد می کنیم یک دوست را همراه خودتان بکنید. کسی که بچه هم سن پسرتان دارد و با فرهنگ شما همخوانی دارد. با آن بچه رفت و آمد کنید. به مرور که پسرتان کنار آمد بچه دیگری را به این جمع اضافه کنید. این بچه ها نمیتوانند با جمعی از بچهها یا آدمها ارتباط بگیرند باید به مرور و با اضافه کردن دوست روند اجتماعی شدن در آنها اتفاق بیفتد.
- بهتر است در منزل حتیالامکان شرایط آزادانه جهت بازی برایش مهیا باشد تا بتواند بدون نگرانی از کثیف شدن،شکستن یا … بازی کند.
- امر و نهی و بکن نکن را کنار بگذارید تا اعتماد به نفس پیدا کند. کارهای خوبش را ببینید و کمتر از او ایراد بگیرید و کمتر نکات منفی اش را بیان کنید.
- لطفا انتظار سلام کردن و دست دادن و پاسخ دادن به سؤالات دیگران را از فرزندتان نداشته باشید. بهتر است در جمع نقش یک مترجم را ایفا کنید. هر جا پسرتان مایل به صحبت کردن نبود شما به جای او پاسخ دهید و به نوعی کارش را توجیه کنید.
- بهتر است از این به بعد اصلا در مورد رفتارش تذکر ندهید و کاملا شرایط را عادی جلوه دهید.
توجه داشته باشید مسائل بچه ها با صبوری و گذر زمان و حساسیت نشان ندادن حل خواهد شد.