مهدکودک خوب مثل حسینیه کودک شهید چمران
مقدمه
مهد کودک اولین محیط اجتماعی رسمی است که کودک وارد آن میشود. تجربهای که در این محیط کسب میکند بهشدت میتواند روی آیندهی او تأثیرگذار باشد. ایجاد یک حس بد در کودک میتواند در انگیزه و علاقهی او برای ورود به سایر محیطهای اجتماعی مثل مدرسه مؤثر باشد.
شاید شما هم دنبال یک مهد کودک خوب با ویژگیهای یک مهدک ودک ایدهآل میگردید، یا پدر و مادری هستید که فرزند مهد کودکی دارید، یا مربی مهد هستید که دنبال ارتقای کیفیت کارتان هستید.
در این مقاله قصد دارم بهصورت مفصل این سرفصلها را بررسی کنیم:
- ویژگیهای یک مهد کودک خوب چیست؟
- سن مناسب برای ورود به مهد کودک، چه سنی است؟
- کدام ویژگیهای رشدی کودک در سن مهدکودک باید موردتوجه قرار گیرد؟
- حسینیه کودک چگونه به وجود آمد؟
- مزیتهای آموزش باز
- تفاوتها و شباهت های حسینیه کودک با شیوهها دیگر
- چند نکته طلایی برای کسانی که میخواهند یک مهدکودک یا مدرسه راه بی اندازند!
- چالشهای ایده حسینیه کودک چه بوده؟
- آیا با دستخالی میتوان این مدل ایده را اجرا کرد؟
هرکدام از این سرفصلها، جزییاتی دارد که توصیه میکنم آن را از دست ندهید!
ویژگیهای یک مهد کودک خوب چیست؟
باور رایج این است که مهد کودکی خوب است که اولاً فضای شاد و شیکی داشته باشد. دوم هرچه آموزش بیشتر باشد، بهتر خواهد بود. پس آموزش زبان دوم، قرآن، چرتکه، موسیقی، خلاقیت و … اگر جز سرفصلهای آموزشی یک مهدکودک باشد، یعنی خوب است.
شیک و شاد بودن فضا میتواند یکی از معیارها باشد اما باید دید میزان شیک بودن، چقدر آزادی کودک را در بازی و تجربه کردن، محدود میکند. اما از نظر ما، مهد کودک خوب 3 ویژگی مهم و اساسی باید داشته باشد:
1. مربی خوب چه ویژگی دارد؟
خلاق و دغدغهمند باشد: یعنی از زاویه کودک به دنیا نگاه کند. وقتی بزرگسال به صندلی نگاه میکند، آن را جایی برای نشستن میبیند؛ اما صندلی برای کودک معنی متفاوتی دارد. صندلی میتواند یک سکوی پرش یا پناهگاه و خانه باشد. مربی خوب باید قالبهای ذهنی خود را بشکند و مانند یک کودک فکر کند. اگر میخواهید بهعنوان یک مربی، قالبهای ذهنی خود را بشکنید، کارگاه شکستن قالبهای ذهنی را از دست ندهید.
انعطافپذیر و صبور باشد: صبر شاید جز اولین ویژگیهای فردی است که با کودک سروکار دارد. چه پدر و مادر باشد و چه مربی. اگر صبور باشیم، شاهد شکوفایی خلاقیت و پرورش استقلال او خواهیم بود. مثلا اگر نمیتواند درست کاغذ را قیچی کند، کافی است بهجای آنکه خودش کاغذ را برای او ببرد، کمی صبر کند تا بتواند خودش این کار را انجام دهد.
نسبت به کودک شناخت کافی داشته باشد: انسان همیشه موجودی پیچیده بوده و هست. کودک هم از این قاعده مستثنا نیست. از طرف دیگر با توجه به بمباران اطلاعاتی که کودک امروزه با آن مواجه هستند، باید علم و اطلاعات خود را بهروز نگاه داریم. اولین کاری که مربی باید انجام دهد، مطالعه است. در بخش بعدی چند کتاب معرفی کردهایم.
نگاه مادرانه داشته باشد: مربیگری صرفاً یک شغل نیست. اگر مربی بخواهد به مربی بودن مانند شغل کارمندی نگاه کند، نمیتواند در کارش موفق باشد.
2. محیط ایمن و آزاد مهد کودک خوب
محیط مهد کودک باید دارای استانداردهایی باشد که در همهجای دنیا تعریفشده است. اگر یک ساختمان را برای مهد کودک از ابتدا بسازی بهراحتی میتوان این استانداردها را اجرایی کرد اما معمولاً در ایران یک خانه یا ساختمان را بعداً برای مهدکودک در نظر میگیرند که باید آن را ایمنسازی کرد.
شناسایی خطرات و ایمنسازی محیط: گوشههای دیوار، کمد، میزها، اپن آشپزخانه ازجمله مکانهای پرخطر است که میتوان با استفاده از فومهای رنگی آن را ایمن کرد.
تمامی پریزهای برق نیازمند محافظ هستند. استفاده از بخاری بههیچوجه توصیه نمیشود و تا حد امکان باید از استفاده از آن جلوگیری کرد. اگر از شوفاژ بهعنوان منبع گرمایش در مهدکودک خوب و اصولی استفاده میشود باید جلوی آن را ایمنسازی کرد. در همه جا به کپسول آتشنشانی و جعبهی کمکهای اولیه نیاز هست.
اصول ایمنی به زبان دیگر:
مهمترین ملاکهای ارزیابی ایمنی در مهد کودکها، سطح فضای بازی، طراحی وسایل، مراقبت و نگهداری از وسایل هست.
سطح زمینبازی:
سطح زیر وسایل بازی باید بهاندازه کافی نرم و حجیم باشد تا هنگام سقوط بچهها مانع آسیبدیدگی شود. سیمان، آسفالت، سنگفرش غیر ایمن و غیرقابلقبول هستند. چمن، خاک و خاک فشرده نیز نامناسب هستند؛ چراکه آبوهوا و نوع پوشش بچهها باعث کم شدن قابلیت این مواد در محافظت از بچهها میشوند.
سطح بازی باید عاری از آب و نخالههای مختلف نظیر صخره، شاخه ریشه درخت باشد تا باعث زمین خوردن بچهها نشود همچنین این سطح باید فاقد موادی نظیر چوب شکسته و آهن زنگزده باشد.
سطح محوطه بازی باید از مواد نرمیمانند خاکاره، شن، ماسه نرم، کائوچوی نرم شده پرشده باشد. سنگفرش ساختهشده از مواد کائوچوئی که ازنظر ایمنی تستشده باشد نیز مناسب است. سطح زیر وسایلی که کمتر از ۵.۲ متر ارتفاع دارند باید حداقل ۰۳ سانتیمتر از مواد نرم ذکرشده پرشده باشد. در ضمن مواد نباید بهصورت بستهبندی مورداستفاده قرار گیرند چون خاصیت نرم بودن و انعطافپذیری آنها کم میشود.
اگر ارتفاع بچهها و سطح (مثلاً پریدن از سکو) بالاتر از ۷.۳ باشد، این سطح مناسب و ایمن نیست و باید از هرگونه پریدن و با استفاده از تجهیزات با ارتفاع بلند خودداری کرد. تا ۲ متر پشت تجهیزات نیز باید از مواد نرم استفاده کرد با توجه به بلندی سرسره و تاب استفاده از مواد نرم در اطراف وسایل قابلافزایش هست.
طراحی و فضا:
تجهیزات مهد کودک برای دو گروه سنی متفاوت باید طراحی شوند ۲ الی ۵ سال (پیشدبستانی) و ۵ الی 12 سال (کودکان مدرسهای).
در مهدکودکهای استاندارد و ایمن فضای محیط بازی این در گروه سنی، کاملاً متمایز از یکدیگر هست. بهمنظور جلوگیری از اغتشاش، بچههای کوچک نباید از تجهیزات بچههای بزرگتر استفاده کنند؛ چراکه ممکن است منجر به آسیبدیدگی آنها شود. بهعلاوه بچههای بزرگتر نیز نباید از وسایل بچههای کوچکتر استفاده کنند.
نگهداری و مراقبت
فرقی نمیکند که بچه درخانهبازی کند یا در یک مهد کودک یا پارک، تمیز بودن و ایمن بودن وسایل جزء نکات ضروری میباشند. هیچ وسیلهای نباید شکسته یا خراب باشد وسایل فلزی نباید زنگار داشته باشند، وسایل چوبی نباید ترک داشته باشند یا تراشه ریز باشند.
حصار اطراف محوطه باید مرتب باشد تا مبادا بچهها بهطور ناگهان از آن خارج یا وارد آن شوند. (باحالت دو)
مواد پوشاننده سطح محیط بازی (علیالخصوص اطراف تاب، سرسره، چرخوفلک، باید بهطور مرتب کنترل شوند تا حالت نرمی خود را حفظ کنند.)
تجهیزات مهدکودک باید از مواد بادوام ساختهشده باشند که از هم جدا نشوند و در اثر تغییرات آبوهوا خراب نشوند. بخشهایی نظیر قسمتهای سفت، قسمتهای قلاب مانند، پیچها و یا لبههای تیز و انتهایی را کنترل کنید و مراقب باشید مبادا لباس بچهها به آنها گیر کند.
این بخشها باید دائماً کنترل شوند:
اگر در مهدکودک زمین شن دارد، باید دائماً جعبه را ازنظر وجود اشیاء خارجی نظیر وسایل تیز، شیشه شکسته، سنگریزه و کنترل کنند. روی جعبه شن با یکلایه محافظ هنگام شب پوشیده شود تا مانع نفوذ حیوانات و حشرات به داخل آن شود.
فضای مهد را همیشه تمیز نگهدارید. تجهیزات را ازنظر سالم بودن چک کنید و مشکلات را بلافاصله به مسئول فنی مهد گزارش کنید. اگر بخشی از تجهیزات خراب یا ناقص هستند و یا بد کار میکند بچهها را از استفاده از آن منع کنید و بلافاصله به مسئول خدمات یا تأسیسات مهد اطلاع دهید.
تاب و ایمنی
بیشترین جراحت در مهد کودکها، هنگام استفاده از تاب صورت میگیرد اما رعایت چند نکته ساده احتمال خطر را هنگام استفاده از این وسیله کاهش میدهد.
۱. تاب باید از وسایلی نظیر کانوچو و پلاستیک ساخته شود نه فلز و چوب.
۲. بچهها همواره باید روی تاب بنشینند و ایستادن روی پا یا زانو هنگام تاببازی خطرناک است.
۳. سایر بچهها نیز باید از تاب فاصله بگیرند. از راه رفتن و دویدن اطراف تاب خودداری کنند.
۴. استفاده همزمان از تاب توسط ۲ نفر غیرمجاز است. مگر اینکه تاب برای دو یا چند نفر طراحیشده باشد.
ایمنی و الاکلنگ
ازآنجاکه این وسیله حداقل نیاز به دو نفر دارد و هر دفعه بخشی از آن با شدت به زمین برخورد میکند، استفاده از آن در مهدهای کودک توصیه نمیشود؛ مگر اینکه دارای فنر محافظ و ضربهگیر باشند. برای استفاده از این وسیله موارد زیر توصیه میشود.
- الاکلنگ دو صندلی دارد. هر صندلی برای یک بچه. اگر بچهای سبک است نباید در طرف دیگر دو نفر را نشاند بلکه باید بچه هموزن او را پیدا کنیم.
- هنگام بازی بچهها باید روبروی هم بنشیند و نباید به هم پشت کنند.
- بچهها باید وسیله محافظ را محکم نگهدارند و از لمس کردن زمین خودداری کنند.
- سایر بچهها نیز نباید پشت یا کنار الاکلنگ همبازی کنند.
ایمنی در سرسره سواری
- سرسره میتواند یک وسیله ایمن باشد، اگر درست استفاده شود.
- نباید از خود سطح سرسره برای بالا رفتن استفاده کنند.
- پایین آمدن با سر یا شکم کاری بس خطرناک و غیرمنطقی است.
- هر بار باید یک نفر روی سطح سرسره باشد و استفاده گروهی از سطح سرسره خطرناک است.
- خود بچهها باید سطح سرسره و قسمت خود را کنترل کنند تا کثیف، خیس یا نامناسب نباشد.
وسایلی که استفاده از آنها در مهد کودک جایز نیست
- تابهای زنجیری
- تاب با ارتفاع بالا
- حلقههای آموزش ژیمناستیک
- وسایلی که امکان سقوط دارد مانند جانگل جیم و چرخوفلک بلند
فضای باز و حیاط
امروزه که اکثر کودکان در فضاهای کوچک آپارتمانی زندگی میکنند و از نعمت حیاط و تماس مستقیم با طبیعت محروماند، وجود حیاط و فضای باز در مهد کودک یک امتیاز خیلی عالی محسوب میشود. کودک نیاز دارد در هوای آزاد بدود و بازی کند و انرژیاش را تخلیه کند. انجام برخی بازیها مثل آببازی، شنبازی، رنگ بازی و خاکبازی در حیاط میسر هست.
ضرورت تعامل کودک با طبیعت
آرتور ریچارد لوو، روزنامهنگار و نویسندهی هفت کتاب دربارهی پیوند خانواده، طبیعت و جامعه و مدیر و یکی از بنیادگذاران شبکهی کودکان و طبیعت است. او در کتابش به نام آخرین کودک در میان درختان، نجات کودکان از اختلال کمبود ارتباط با طبیعت اشاره میکند که حس جدایی از طبیعت بهطور بنیادی در کودکان اثر میگذارد. به باور او، این جدایی بهسلامتی جسمی و ذهنی آنها آسیب میرساند. لوو، اصطلاح «اختلال کمبود ارتباط با طبیعت را برای توصیف این پدیده» بهکاربرده است.
همچنین اشاره میکند که دور نگهداشتن کودکان از طبیعت باعث اختلال رفتاری زیادی در آنها شده است. وی در این کتاب بهتفصیل، عواقب منفی پرهیز از فعالیت جسمانی و پرورش کودکان میگوید: «لمس نکردن طبیعت در کودکان امروزی بحرانی است که باید آن را جدی گرفت.»
اثرات طبیعت بر سلامت فیزیکی کودکان
- افزایش جنبوجوش، تحرک و حرکات جسمی
- بهبود دید و کاهش ابتلا به نزدیکبینی
- سلامت جسمی
- استفاده از محصولات اورگانیک موجود در طبیعت آنها را با مفهوم و ارزش غذای سالم آشنا کرده و به بهبود سلامت آنها منتج میشود.
- کاهش استرس و جلوگیری از عصبی بودن
- احساس خودکنترل بیشتری و قدرت تصمیمگیری و عملکرد منطقی بالا
- طبیعت معلم بیبدیلی است، به کودکان احترام به خود، اعتمادبهنفس و چگونگی عملکرد مستقل را میآموزد.
- درک و شناخت از پروردگار هستی
- بالا رفتن خلق و افزایش رضایت و شادی در کودکان
- توانایی تمرکز بالا و کاهش اختلال کمبود توجه (ADD)
- قوهی ادراک و توانایی استفاده از حواس پنجگانه لامسه، دیداری، شنیداری، شنوایی و بویایی و نیز خلاقیت را بالا میبرد.
- تقویت حافظه
- مهارت مدیریت و رهبری کردن در حین ارتباط دوستانه
- عشق به دوستان، قدرت همدردی، همکاری و محبت در ورای فعالیت های طبیعتمحور در کودکان
بهواسطهی دور افتادن از طبیعت شاید کودکان ما اولین نسلی باشند که به نسبت پدر و مادرهایشان از طول عمر کمتری برخوردارند. از طرفی محیطزیست ما هرروز با مشکلات و تخریب بیشتری روبهروست. شاید امروز ارتباط بیواسطه و لمس مستقیم طبیعت تنها راه نجات بشر از انقراض و تنها راه نجات زمین از نابودی است. در رابطه با اردوی های حسینیه کودک شهید چمران، بیشتر بخوانید.
زیباسازی محیط مهد کودک خوب
اکثر افراد بر این باور هستند هرچه فضای مهد کودک یعنی دیوار، سقف و کف محیط پر از تصویر و رنگ و شخصیت های کارتنی باشد برای بچهها جذابتر است.
در نگاه اول این باور صحیح است، کودکان بهسرعت جذب چنین تصاویری میشوند اما آیا اینگونه آرایش برای یک مهدکودک هم مناسب است؟
کودکان بهصورت متوسط 3 تا 5 ساعت در مهدکودک هستند که برای کودک زمان زیادی به شمار میآید. بازی کردن برای کودک در ساعات حضورش باید اولویت داشته باشد. حال اگر بخواهد بیشتر زمان را صرف نگاه کردن به تصاویر روی در و دیوار کند، نمیتواند بازی کند. از طرفی اینگونه فضاسازی میتواند محیط را بیشازحد شلوغ جلوه دهد و در طولانیمدت تمرکز کودک را کاهش دهد.
بهتر است بهجای استفاده از تصاویر مختلف، از رنگ های شاد و ساده برای فضاسازی مهد کودک استفاده شود.
3. محتوای آموزشی مهد کودک خوب
عواملی که باید در این مسئله و شناخت رویکرد آموزشی مهد کودک در نظر بگیرید:
- آموزش مستقیم
- نگهداری و کنترل کودک
- ارتباط با اجتماع
- لمس محیطهای مختلف
آموزش مستقیم
آموزش مستقیم هدفی خاص و محدود دارد که در آن کودک باید مفهومی معین را یاد بگیرد و آن را با مفاهیم قبلی ذهن خود مربوط کند و از آن در مسائلی که برایش پیش میآید بهره بگیرد. مثلاً آموزگار حرف «ن» را به کودک میآموزد؛ او باید آن را یاد بگیرد و کلماتی را که در آنها حرف «ن» بهکاررفته است بخواند و بنویسد و در همهجا آن را بازشناسد. یا از راه مشاهدههای گوناگون دریابد که گیاه از دانه میروید؛ بتواند دانه را بازبشناسد، آن را بکارد و اهمیت دانه را ازنظر زندگی گیاهی دریابد.
آموزش مستقیم یعنی:
- بچه را مجبور کنیم به یادگیری مفاهیمی که حتی شاید به آنها علاقهمند نباشد.
- بهطور مستقیم از او بخواهیم در فلان کلاس شرکت کند.
- تا آخر سال چند شعر حتی کودکانه حفظ کند.
- شهرهای مختلف ایران بعلاوه بناهای باستانی هر شهر را بشناسد.
- همسایگان شمالی، جنوبی، شرقی و غربی ایران را بشناسد.
- به کلاس های ورزشی خاصی که مطابق میل کودک نیست مثل شطرنج، ژیمناستیک و … برود.
- در کلاس های زبان برای کودکان زیر ۷ سال شرکت کرده و الفبای انگلیسی به همراه لغاتی از زبان انگلیسی یا فرانسه را فرا بگیرد.
- حتماً کتابهایی با مفاهیم خاص و درس های آموزنده بخواند.
آموزش مستقیم تا سن ۷ سالگی برای کودکان مضر و مانند سم است. آموزش مستقیم برای بچه از بدو تولد تا ۷ سالگی ممنوع است.
آموزش غیرمستقیم کودکان
در آموزش غیرمستقیم هدف، وسعت پیدا میکند و مفاهیم، متعدد و گوناگون میشوند. هر کودکی، هرچقدر که بخواهد و بتواند، کشف میکند و یاد میگیرد. محدودهای برای او تعیین نمیشود. کودک در فعالیتها، بیشتر آزادی دارد. آموزش برایش جنبه بازی و سرگرمی پیدا میکند. میتواند خود برنامهاش را تنظیم کند و پرسش های گوناگون در زمینهٔ آنچه فهمیده و کشف کرده است مطرح کند. ارزشیابی از دانسته های او نیز غیرمستقیم انجام میشود. آنچه در گفتوگو، یا فعالیت های انفرادی و گروهی از او دیده میشود کافی است. امتحان و نمرهای در کار نیست. آموزش پیش از دبستان را در بیشتر کشورهای جهان، نوعی آموزش غیرمستقیم میدانند. حتی در بسیاری از کشورها کوشش دارند آموزش دبستانی را هم بهطور کامل، یا دستکم قسمتی از آن را غیرمستقیم کنند.
بهطورکلی، آموزش غیرمستقیم باروحیه جستجوگر و کنجکاو و فعال کردن، سازگارتر است و کودک را به شوقوذوق بیشتری برای اکتشاف یادگیری برمیانگیزد؛ با رشد بدنی او نیز مناسبتر است، زیرا از نشستن بیشازاندازه او جلوگیری میکند و او را به حرکت و فعالیت وامیدارد. با یادگرفتن به معنای واقعی نیز هماهنگی بیشتر دارد، چه تنها توانایی درک و علاقهمندی کودک سبب میشود که میزان یادگیری او گسترش یابد.
در آموزش غیرمستقیم، به همه این سؤالات میتوان جواب داد. برای اینگونه آموزش میتوان برنامهی مشاهده و فعالیت تنظیم کرد و بچهها را به تفکر و مشاهده دقیقتر واداشت. بدین ترتیب، بهسادگی میتوان دید که چگونه آموزش غیرمستقیم باروحیه جستجوگر و کنجکاو و فعال کودک سازگارتر است، او را به شوقوذوق بیشتری برای اکتشاف و یادگیری برمیانگیزد؛ با رشد بدنی او نیز مناسبتر است، زیرا از نشستن بیشازاندازهی او جلوگیری میکند و او را به حرکت و فعالیت وامیدارد.
در آموزش غیرمستقیم مشاهده، فرصتی برای یادگیری وسیعتر، غنیتر و همهجانبه ایجاد میکند و از همان ابتدا ارتباط کودک را بهطور کامل با محیط اطرافش برقرار میکند.
در مهد کودکها همیشه باید از روش غیرمستقیم برای آموزش استفاده کرد.
آموزش مستقیم یا غیر مستقیم؟
دفتر سرمشق، آموزش خواندن و نوشتن و حساب کردن، نمره و تکلیف شب، تشویق و تنبیه، جریمه، گرفتن دست بچه و کمک کردن به او برای نوشتن، یا پرسیدن آموختهها بهصورت سؤال و جواب در کلاس های کودکستان از اشتباهات بزرگ است که نتیجهای منفی دارد و کودک را از یادگیری واقعی بازمیدارد و حتی کودکان فعال و جستجوگر را افسرده و خسته میکند. ممکن است عدهای از خانوادهها که خود کمتر تجربهای از آموزش غیرمستقیم دارند، روش آموزش مستقیم را بپسندند، اما مربی باید از آن بهطور کامل بپرهیزد و تا جایی که امکان دارد امتیازهای آموزش غیرمستقیم را به خانوادهها یادآور شود.
یکی از مصادیق کودکآزاری محروم کردن کودک از بازی و تفریح و ایجاد حس حقارت در کودکان است. آموزش مستقیم در برخی مواقع میتواند باعث زیر سؤال بردن حقوق اولیه کودک شود.
مثال اول: آموزشی که میتواند از طریق یک اردو علمی (آموزش غیرمستقیم) تا سالها در ذهن کودک ماندگاری داشته باشد، در قالب یک مطلب علمی در کتب درسی (بهصورت آموزش مستقیم) به کودک آموزش داده میشود، خب این خود نوعی محروم کردن کودک از بازی و تفریح است که بهترین راه آموزش غیرمستقیم است.
کودک خود را شبیه یک گل بااستعدادهای ذاتی در نظر بگیرید، اگر گل شما شاداب نباشد، بهاندازه کافی شکوفه ندهد، برگهایش زرد شوند و بریزند یا حتی رشد گیاه کم باشد اولین کاری که میکنید محیط گل خود را تغییر میدهید، آب، نور، کود، خاک و گرما و سرهای محیط. کودک شما هم همانند همین گل است اگر مشکلی برای کودک شما پیش میآید حتماً باید قبل از همهچیز محیط کودک شما بررسی شود.
سن مناسب برای ورود به مهد کودک، چه سنی است؟
در یککلام، کودک را قبل از 4 سالگی به مهد کودک نفرستیم. کودک در این سن یعنی قبل از 4 سالگی، نیازمند توجه متمرکز هستند. مربی باوجود حداقل 5 یا 6 کودک دیگر نمیتواند این توجه را به کودک داشته باشد.
از طرفی دیگر وابستگی و نیاز عاطفی کودک به مادر سن زیر 4 سال، بهشدت زیاد است. مربی مهد، نمیتواند جایگزین مادر باشد.
مهارت های ارتباطی و کلامی هنوز بهدرستی شکل نگرفته و درنتیجه نمیتواند نیازش را در مهدکودک مطرح کند و این میتواند مشکلساز شود.
مهارت های خودیاری مثل غذا خوردن، لباس پوشیدن، دستشویی رفتن و … در این سن بهصورت کامل شکل نگرفته. اگرچه ممکن است در سن چهار و پنجسالگی هم کودک نیاز به کمک داشته باشد اما توانایی انجام آن را دارد.
از 4 سالگی به بعد، علاوه بر کاهش وابستگی به مادر و افزایش استقلال کودک، نیاز به بازی و ارتباط با گروه همسالان مهد کودک ضروری میکند. خصوصاً در جامعهی امروز که اکثر بچهها همبازی در خانواده ندارند.
تحقیقات علمی در خصوص سن شروع مهد و نسبت آن با موفقیت در بزرگسالی
طبق تحقیقات انجامشده، در حدود ۴ تا ۶ درصد از بچهها دیرتر از دیگران به مهد کودک میروند. بسیاری از والدین که تصمیم دارند زمان شروع مهد بچهها را به تعویق بیندازند. میخواهند مطمئن شوند که بچهها ازنظر احساسی آمادگی شروع مدرسه را دارند.
بیشک، نتیجه قطعی در این زمینه وجود ندارد. دراین باره تحقیقی با نظارت محققان دانشگاه استنفورد در مورد بیش از ۹۰ هزار خانواده در دانمارک انجام شد. در این تحقیق، مشخص شد که به تعویق انداختن یکسالۀ شروع مهد باعث میشود که بیتوجهی و بیشفعالی در میان کودکان بهشکل قابلتوجه کاهش یابد و اثر آن تا ۱۱ سالگی باقی بماند. در تحقیقی مشابه روی بچههای مهدکودکی آمریکایی، مشخص شد بچههایی که دیرتر به مهدکودک رفتهاند تواناییهای احساسی و رشد اجتماعی بیشتری داشتهاند. بااینحال، اثر این مزایا تا سالهای دوره اول و دوم متوسطه در مدرسه بیشتر دوام نداشته است.
محققان کانادایی نیز دریافتهاند که شروع مهد با یک سال تأخیر، امکان مردود شدن در کلاس سوم را در میان آن دانشآموزان کاهش داده و نمرههای ریاضی و خواندن در بین کلاس دهمیها افزایش چشمگیری داشته است.
در سال ۲۰۰۸، متخصصان دانشگاه میشیگان تحقیقی منتشر کردند که نشان میداد دانشآموزانی که دیرتر به مهد رفتهاند احتمال ترک مدرسه، گرفتن نمرههای پایین و پایین بودن نتایج تست هوش آنها در بزرگسالی بیشتر بوده است.
چند نکته که باید به آنها توجه کرد:
حفاظ و نردههای ایمنی باید برای وسایلی که در ارتفاع قرار دارند مانند سکو نصب شود.
وسایل با ارتفاع بالاتر Cm۶۷ باید حداقل ۰۷.۲ از یکدیگر فاصله داشته باشند.
تاب، الاکلنگ و دیگر تجهیزات دارای حرکت باید در فضای جدای از محل بازی بچهها قرار داده شوند.
تاب باید حداقل ۲ حفاظ داشته باشد.
هر تاب باید حفاظ مخصوص به خود را داشته باشد.
هر تاب باید حداقل ۰۶ سانتیمتر از دیگری فاصله داشته باشد و حداقل ۶۷ سانتیمتر از فضای سایر وسایل و نرده ایمنی فاصله داشته باشد.
این وسایل نباید دارای قسمتی باشند که خدایناکرده سر، دست، پا، عضو دیگر آنها داخل وسیله گیر کند.
کلیه منافذ و جاهای باز (مثلاً پلههای نردبان سرسره) باید کمتر از ۹ سانتیمتر باشند یا اینکه بیشتر از ۳۲ سانتیمتر باشند.
وسایلی با قسمتهای متحرک نظیر تاب، الاکلنگ نباید دارای قسمتی باشند که دست یا سایر قسمتهای بدن بچهها را اصطلاحاً گاز بگیرند.
معرفی کتاب برای مربیان مهد کودک خوب و اصولی
- مجموعه 7 جلدی من دیگر ما
- کتاب به بچهها گفتن از بچهها شنیدن
- کتاب توتوچان
- کتاب تیستو سبز انگشتی
- کتاب کودک انسان خانواده
- کتاب آقای صفایی حائری
از طرف دیگر برای بهروز بودن اطلاعات و آشنایی با دیدگاههای جدید، شرکت مداوم در کارگاههای تربیتی هم برای یک مربی ضروری است. کارگاههای ارتباط و تعامل با کودک، کارگاههای آشنایی با بازی و قصه، کارگاههای مهارتی و کارگاههای تئوری تربیتی ازجمله کارگاههایی است که یک مربی باید آن را بگذراند.
بسته کارگاههای تربیت مربی مهد کودک، میتواند راهنمای جامع و کاملی در این زمینه باشد.
کدام ویژگیهای رشدی کودک در سن مهد کودک باید موردتوجه قرار گیرد؟
سه عامل در کل زندگی موضوعیت دارند اما در 7 سال اول از اهمیت بیشتری برخوردارند. چون با مداخلههایی که در آنها صورت میگیرد، کودک تا پایان عمر دچار مشکل خواهد شد. این سه عامل عبارتاند از:
- انگیزه و علاقه
- انعطافپذیری
- تجربه پذیری
در هر یک از سه عامل مطرحشده، نشانهها، ریشهها و نتایج و راهکارها (فراهم آوری بسترها) بررسی میشود.
1. انگیزه و علاقه
نشانهها در انگیزه و علاقه بالا و پایین
بچههایی که خودانگیختگی (انگیزه و علاقه) پایین دارند، پالسهای منفی میدهند و غر میزنند. این بچهها بهسختی از محیط خود راضی میشوند. مثلاً در موقعیت های مختلف میگویند: من این غذا را دوست ندارم، من از این بازیها خوشم نمیاد، من از اینجا خوشم نمیاد، حوصلهام سر رفته و…
اما بچههای باانگیزه بالا بهطورکلی انرژی مثبت دارند و نقطه مقابل اینها هستند.
در مورد ریشههای انگیزه و علاقه پایین میتوان به این موارد اشاره کرد:
- شرایط جسمی (کمخونی، سردمزاجی، بیماری های بچه و غیره)
- وضعیت روحی والدین بهخصوص مادر
- امرونهی بیشازحد که باعث میشود بچه کودکی نکند
- عوامل دیگر مثل: انگیزه های بیرونی زیاد، زندگی خیلی لوکس، امکانات و اسباببازی های زیاد.
نتایج انگیزه پایین
- کمتحرکی
- کنجکاوی جنسی
- کم تمرکزی: در مورد بچههای کم تمرکز و بیشفعال باید انگیزهها را چک کرد.
راهکارهایی برای رفع انگیزه پایین در بچهها
- خودشناسی و اصلاح نگرشها و خودسازی
- بازی های حرکتی و هیجانی
- ابراز احساسات مثبت: به بچههای خود نیز ابراز احساسات مثبت داشته باشید. در همه ابعاد زندگی باید مثبتها را دید.
- آزادی: میدان دادن به آدمها و حذف دیکتاتوری انگیزه آفرین است.
2. انعطافپذیری
انعطافپذیری مهمترین اصل است. اگرچه انگیختگی برای کودک از همه مهمتر است اما الآن چالش محوری، انعطافپذیری و عدم تعادل در میزان آن است. تفاوت انعطافپذیری با خودانگیختگی این است که طیف مثبت و منفی دارد. بعضی از افراد در مواجهه با کوچکترین چالشی خود را میبازند و انعطاف کمی دارند. گویی مثل ظرف سفالی و چینی لب پر میشوند و برخی دیگر زیادی منعطف هستند و هر حرفی را وحی منزل میبینند.
انعطافپذیری یعنی پذیرش تغییر. آنچه انتظارش را دارم کنار بگذارم و آنچه پیش میآید را بپذیرم. نقطه مقابل انعطافپذیری، جزماندیشی است.
نشانههای انعطاف پایین در بچهها:
- خوب حرف میزند و مثل آدمبزرگها استدلال میکند.
- جزئیات را بهخوبی به خاطر میسپارند.
- اسباببازی خود را در اختیار بچههای دیگر قرار نمیدهد.
- بیشتر به بازی فکری علاقه دارد.
- وسایل خود را بهخوبی نگهداری میکند و منظم است.
- نسبت به نجس و پاکی حساس است.
- دلش نمیخواهد کسی او را ببوسد یا بغل کند.
- سروصدا و شلوغی او را اذیت میکند.
نشانه های انعطاف بالا در بچهها:
- خیلی بچه است.
- کلینگر است.
- کثیف کاری را دوست دارد.
- وسایلش را به بچههای دیگر میدهد.
- شلخته و نامنظم است.
- به بازی های حرکتی علاقه بیشتری دارد.
نشانه های انعطاف افراطی در بچهها:
- خیلی حرفگوشکن و مطیع
- تقلید سریع از رفتار بچههای دیگر
- بهراحتی کنار آمدن با دیگران
- اصلاً باکسی دعوا نمیکند و سریع کوتاه میآید و نمیتواند از خود دفاع کند
- بهراحتی وسایلش را به دیگران میدهد.
- ریشه های انعطافپذیری پایین
- منطق بزرگ سالانه: بچهها بچهاند و نه بزرگسال کوچک. منطقهای بزرگ سالانه خود را تحمیل نکنید. در روایات آمده با بچهها بچگانه رفتار کنید یعنی با منطق بچگانه.
- آموزش مستقیم و دادن اطلاعات زیاد: چون بچه ظرفیت تحلیل ندارد مغز او دستکاری میشود و منطقی و چارچوبمند شده و تمرکز افراطی پیدا میکند
- وسواس یا نظم زیاد والدین: مثلاً والدینی که سعی میکنند رنگ لباس بچهها را ست کنند.
نتایج جزماندیشی یا انعطاف پایین
- وسواس
- زودرنجی
- عجولی
راهکارها در زمینهٔ انعطاف:
- خودشناسی و اصلاح نگرشها و خودسازی
- کظم غیظ و حلم و صبر
- رفق و سازش و مدارا: به میزانی که انعطاف دارید میتوانید در مورد بچه خود نیز منعطف باشید و به او هم یاد دهید.
- بازیهای هیجانی خطرناک: دومین بحث جنس بازیهاست. بازیهایی که مدام خراب و درست کنیم مثل گل و شنبازی یا پاره کردن کاغذ و غیره.
- تغییر برنامه زندگی: زندگی ما ماشینی و سفتوسخت شده و ساختارهای تکنولوژی و تمدنی در حال دامن زدن به این یکنواختیهاست؛ اما دین مثلاً با ماه رمضان یا اعتکاف یا شب قدر یا نماز و انفاق و صدقه این برنامه را تغییر میدهد.
- آزادی: برای تغییر فرمول زندگی باید همدیگر را آزاد بگذاریم. مثلاً بگوییم شما تمایل دارید به کدام هیئت برویم و…
مقایسه سیستم آموزشی فنلاند
موج سیستم آموزشی فنلاند با این فیلم آغاز شد. مایکل مور خودش یک برنده است و این فیلم را ساخته است. در این فیلم کوتاه به این نکات اشاره میشود:
اشاره به اوضاع بد مدارس آمریکا و سپس روند را با فنلاند مقایسه میکند و اینکه قبلاً مدارس فنلاند نیز افتضاح بودند. تا اینکه فنلاند شروع به امتحان کردن ایدههای جدید کرد و در مدت کوتاهی به بالاترین رتبه در دنیا رسید و دانشآموزان آن به رتبه ۱ رسیدند؛.اما چطور؟
وزیر آموزشوپرورش فنلاند میگوید: دانشآموزان ما اصلاً مشق ندارند یعنی همهچیز در مدرسه است؛ چراکه بچه ها باید بیشتر وقت داشته باشند تا از زندگی خود لذت ببرند.. بچههای کوچکتر در کل هفته ای ۲۰ ساعت در مدرسه میمانند. اگر دائم فقط و فقط کارکنید دیگر چیزی یاد نمیگیرید و این کار درازمدت هیچ فایدهای ندارد. دانشآموزان فنلاند کوتاهترین ساعت های آموزشی و کوتاهترین سال تحصیلی در تمام اروپای شرقی را دارند. آنجا آنقدر دانشآموز محور است که وقتی میخواهند زمینبازی را بازسازی کنند از نظرات بچهها ایده گرفتند.
ما در نگاه تربیتی باید بگوییم من دنبال سعادتم و جزئی از آن احساس رضایت و شادی و انگیزه و توانمندی است که متناسب با آن برنامهریزی کنم. وقتی ساعات درسی برای یادگیری محتوا را زیاد میکنیم در حال دادن این پیام به بچهها هستیم که حفظ کردن این محتواها مهم است نه شما. عملاً در این سیستم آدمها ضعیف بار میآیند. بهجای محوریت هوش و استعداد و دانش، شخصیت را محور قرار دهید. در سیستم مدرسه شکلگیری درست شخصیت بچهها بسیار مهم است تا بیشترین ظرفیت را در هر فضایی که وارد میشوند (پزشکی، معماری، طلبگی و.) داشته باشند.
3. تجربه پذیری
تجربه پذیری یعنی علاقه به تجربه های متفاوت و گاهی پر ریسک. تجربه پذیری روی دیگر انعطافپذیری است. تفاوتش با انعطافپذیری این است که در آنجا با اتفاقی برخلاف توقعش مواجه میشود و با آن کنار میآید. مثلاً توقع پیروزی دارد اما شکست میخورد و ناامید نمیشود. مثلاً میبیند زندگی مشترک چیزی که فکر میکرده نبوده. این انعطاف است. ولی کسی که تجربه پذیری بالایی دارد، میداند که این کار خطر زیادی دارد و احتمال زیاد شکست میخورد اما انجام میدهد.
در پژوهشی که دانشگاه هاروارد برای یافتن ۱۰۰ آدم برتر قرن انجام داد، ویژگی مشترک در بین همه آنان تجربه پذیری بود. یعنی برهههایی شکستهای جدی داشتهاند. مثلاً طراح اینستاگرام چندین استارتآپ داشته که زمین میخورند، اما ناامید نمیشود. امروزه مردم بیشتر عافیتطلباند تا تجربه پذیر تا مبادا آب در دل آنها تکان بخورد.
نشانههای تجربه پذیری پایین در کودکان
• وابستگی زیاد و افراطی
• ترس و اضطراب زیاد دارد.
• شبها بهسختی تنها میخوابد.
• ترسیدن و ترساندن برایش لذتبخش است.
• با آدمهای جدید سخت ارتباط میگیرد.
• بازیهای هیجانی دوست ندارد.
• از غافلگیری خوشش نمیآید.
• تمایلی به تجربه غذاهای جدید ندارد.
نشانه های تجربه پذیری بالا در کودکان
- استقلال دارد.
- همهچیز را راحت تجربه میکند.
- آببازی و گل بازی و بدو بدو را دوست دارد.
ریشه های تجربه پذیری پایین در کودکان
- تحرک و هیجان پایین
- بچهها دیگر دنبال بازی های محلی و فوتبال و غیره نیستند.
- ایزوله سازی افراطی: ما دائماً در مسیر زندگی در حال صاف کردن دستاندازها و موانع زندگی کودکمان هستیم و این یعنی ایزوله سازی. این مسئله تا حدی لازم است اما نه افراطی و با سوق دادن به سمت پرورش گلخانهای.
- سوءظنهای والدین
نتایج تجربه پذیری پایین و محافظهکاری
- ترس
- اضطراب: این محافظهکاریها ترس و اضطراب را زیاد میکند
- خساست: خساست یکی از ریشههایش همین محافظهکاری است؛ یعنی دائم نگرانیم که از دست بدهیم و فقیر شویم.
راهکارها برای تجربه پذیری پایین
- خودشناسی و اصلاح نگرشها و خودسازی: شجاعت، سخاوت، بخل، حرص… اینها کلیدواژههای روایات برای پیدا کردن این موضوع است.
- بازی های خطرناک و هیجانی: ارائه تد در مورد مدرسهای تابستانه که همه ابزارهای صنعتی را دارد و بچهها به شیوه پروژه محور کارهایی را انجام میدهند بسیار جالب است. ارتفاع، سیل، آتش، چاقو، موجودات چندشآور همه میتوانند به فهم درستی از این عالم کمک کنند. اگر بهجای ترس در دل آنها برویم.
- تجربه کنید و توکل کنید. روایت امام علی علیهالسلام: از چیزی که میترسی خودت را درون آن بینداز. در قرآن هم آمده که مادر حضرت موسی توکل کرد و تجربه کرد ندا آمد اِنّا رآدّوهُ اِلَیکِ وَ جاعِلوهُ مِنَ المُرسَلین (7 قصص).
- آزادی: آزادی باعث کسب تجربههای مختلف میشود.
آیا حسینیه کودک شهید چمران یک مهد کودک خوب و ایدهآل است؟
در یک کلمه؛ هنوز خیر! اما برای ایده آل شدن در تلاشیم. شناخت دقیق نیاز های کودک همیشه جز دغدغه های اصلی حسینیه کودک شهید چمران بوده و خواهد بود.
ایدهآل بودن مفهوم نسبی است و می تواند برای هرکس متفاوت باشد. پاسخ منفی بالا از نگاه خودمان بود. شما به عنوان پدر، مادر برای انتخاب یک مهد کودک معیار ها و ملاک هایی دارید. ما سعی کردیم در این مقاله برخی ملاک ها را روشن کنیم. حال این شمایید که باید با توجه به اهداف، معیار ها، سلیقه و خیلی چیز های دیگر به این سوال پاسخ دهید که آیا به نظر شما حسینیه کودک شهید چمران، یک مهد کودک ایده آل است؟
حسینیه کودک چگونه به وجود آمد؟
مجتمع آموزشی شهید چمران، با تلاش شبانهروزی يک خانوادهی دو نفره، شکل گرفت. احمدرضا اعلايی، ليسانس نمايش عروسکی و فوقلیسانس کارگردانی تئاتر دارد و بعد از تحصيلات دانشگاهی، در حوزه علميه مشکات، تحصيلات حوزوی را دنبال کرده است. زهرا شاهحسینی نيز تدوين فيلم و روانشناسی خوانده است.
جرقهی اولیه
جرقهی اولیه تشکیل حسینیه کودک، از سفر به لبنان در سال 88، ایجاد شد. سفر با گروهی از بچههای دانشگاه هنر به مسئولیت آقای پناهیان برگزار میشد. در این سفر قرار بود هرکس مطلبی بنویسد و از تجربیات سفر بگوید. آقای اعلایی و خانم شاهحسینی تصمیم گرفتند مستندی درباره مدرسه شهید چمران در که در جنوب لبنان بود، بسازند. اسم مستند را هم بچههای مدرسه جبل عامل گذاشتند. به همین دلیل یکبار دیگر برای تکمیل فیلم به لبنان سفر کردند. با فیلمبرداری از فضای مدرسه، مصاحبه با شاگردان قدیمی شهید چمران، مستند بچههای جبل عامل ساخته و از تلویزیون پخش شد.
فعالیتهای بعد از سفر
بعد از بازگشت از لبنان، اين فکر به ذهنشان رسيد که کاري در تهران راه بيندازند. اولين اولويت، مدرسه بود.
پس از بررسي وضعيت موجود، به اين نتيجه رسيدند که تقریباً هيچ مدل مناسبی براي پيش از دبستان در فضای مذهبی وجود ندارد. چراکه فضای اجتماعی، ارتباط حداقلی ميان خانوادهها و محدودیتهای زندگی شهری برای بچههای زير 7 سال، فضاهای ارتباطی زيادی بين همسالان ايجاد نمیکند.
شروع کار با کودک
اوايل، مکان مناسبی برای شروع کار پيدا نکردند. دفتري را در خيابان شريعتی، چند ماهی قرض گرفتند و فعالیتهای فرهنگی را از همان زمان شروع کردند. در کنار آن فعالیتها، يک برنامه به نام «اردو بازي» براي کودکان، دریکی از مناطق محروم در تهران، با کمک تيمی که جمع کرده بودند، اجرا کردند. برنامه به اين صورت بود که يک روز در هفته، يک سری فعاليتها مانند نقاشي، گل بازي، رنگ بازی و… با بچهها انجام میدادند. مربیها در همين مدت براي بازديد به مدرسهها، مهدها و گروهايی که کارهای آموزشی متفاوت انجام میدادند رفتند؛ مجموعههایی مثل دبستان پسرانه مفيد، پيشدبستانی روشنگر، گروه فرهنگی مسجد صفا، مجموعۀ همنوا و مدرسه حکمت در بابلسر.
هیئت کودک
محرم 1390، کارآموزشی با کودکان متوقف شد. آقای اعلایی و خانم شاهحسینی میخواستند کاری در دههی محرم، برای بچهها انجام دهند. بهطور اتفاقی هيئت دانشگاه شريف، در جريان طرح قرار گرفت و از گروه دعوت به کار کرد.
اسم کار را، هيئت کودک گذاشتند. 13 شب برنامه برگزار شد؛ يک تجربه خوب و سخت. شب تاسوعا و عاشورا همه عزاداری میکردند ولی در هيئت کودک، فضای شادی برقرار بود. گلبازی، نذری درست کردن و بازیهای ديگر ازجمله فعالیتهای هيئت کودک بود. کمکم اين مدل کار تکرار شد و برای بزرگترها جا افتاد که کنار هيئت بزرگترها، يک هيئت بچهگانه هم باشد.
مهد کودک خوب؛ مثل حسینیه کودک شهید چمران
موسسان حسینه کودک، هدفشان اين بود که مانند مدل شهيد چمران، براي بچه هاي بيبضاعت، کار کنند. منطقۀ هدف، يکي از محلات جنوب تهران بود که آنجا «اردو بازی» را برگزار کرده بودند. محلهی نسبتاً مشکلداري بود. يک نفر هم حاضرشده بود 200 ميليون هزينه بدهد و ساختمان را به اسم خودشان بخرند. خانههای زيادی بررسی شد اما هر بار يک اتفاقی افتاد و به معامله نهايی نرسيد.
با آقای مجيدی (مدير مدرسه حکمت)، مشورت کردند که اصلاً مکان ثابت نداشته باشند و کار را بهطور سيار انجام دهند؛ يعني يک مکاني براي وسايل داشته باشند و هرروز يک جايی برنامه برگزار کنند. آقاي مجيدي گفتند: «اصلاً يک چنين کاری نکنيد. اين گروه پختگی لازم را دارد. هر طوری شده جايی را پيدا کنيد، کارتان را شروع کنيد. تا وارد کار نشويد، از پس مشکلات برنمیآیید.»
خريد مکان را کنار گذاشتيم و دنبال رهن و اجاره در محلههایی که ازلحاظ فرهنگی مناسبتر باشد، رفتيم. به لطف خدا مکان فعلی را در ميدان خراسان پيدا کردند.
ماه رمضان سال 92 کار را با بازسازي محل حسينيه کودک شروع کردند. در مسجد امام صادق هر شب مراسم احيا برگزار میشد. يک هفته از ماه رمضان گذشته بود، از طرف مسجد تماس گرفتند و قرار شد کارهای حسینیه انجام شود.
کارهای فضاسازی حسینیه کودک هنوز خیلی مانده بوده؛ اما پیشنهاد هیئت کودک را هم نمیتوانستند رد کنند. به برکت هيئتهای کودک، اکثر بچههايی که اولين ورودیها به حسينيه کودک بودند، جذب شدند. باعث افتخار است که با بچهها در هيئت آشنا شديم. سال اول تعداد بچهها خیلی زیاد نبود؛ اما کمکم رویکرد آموزشی متفاوت حسینیه کودک شهید چمران، سر زبانها افتاد. تبلیغات با پیامک شروع شد و کمی بعد هم پیج اینستاگرامی راهاندازی شد. خانوادههایی که در هیئت کودک یا خود حسینیه کودک میآمدند خودشان، مهد کودک شهید چمران را به دیگران معرفی میکردند.
کمکم حسینیه کودک شهید چمران بهعنوان یک مهد کودک متفاوت که آزادی و بازی کودک را اولویت برنامههایش میداند، شناخته شد. در حال حاضر در دو مقطع سنی چهار و پنج سال، پذیرای کودکان در حسینیه کودک شهید چمران هستیم.
در حال حاضر برنامه حسینیه کودک چیست؟
در حال حاضر ساختار آموزشی حسینیه کودک شهید چمران برای گروه آموزشی ۴ و ۵ سال است و محور برنامهها فقط بازی است. در واقع هدف اصلی در حسینیه کودک این است که بازی را تمام زندگی بچهها ببینیم. وقتی هدف بازی کردن میشود، همۀ فعالیتها بر اساس بازی تعریف میشود. فقط مهم است بچهها بازی های مختلف را تجربه کنند و از بستر بازیهای مختلف، به رشد شخصیت برسند.
در واقع در این ردۀ سنی، انتظار هیچگونه آموزشی درزمینهٔ حفظ شعر، اجرای نمایش و یا مهارتهایی که در سایر مهد کودکها مطرح میشود. با نگاه به شخصیت بچهها، فعالیتها را در نظر میگیریم. شخصیت کودکان، سه محور اصلی دارد که ما با در نظر گرفتن این ۳ محور، فعالیتها و بازیها را تعریف میکنیم:
- با انگیزه و بانشاط بودن: این اصلیترین موضوعی است که در سن ۴ و ۵ سالگی از بچهها انتظار داریم. بچههایی که حوصلۀ انجام کارهای مختلف را داشته باشند، بیانگیزه نباشند و بتوانند بازیها و فعالیت های مختلف را انجام دهند.
- انعطافپذیری: کودک باید بین طیف عدم انعطافپذیری و انعطافپذیری افراطی قرار بگیرد. در یک سری موارد انعطافپذیری خیلی بالاست مثلاً سازهای که ساخته را بتواند خراب کند. در یک سری موارد ممکن است انعطافپذیری پایینی داشته باشد؛ مثل در دعوای با همسالان، سریع گریه کند و نتواند خودش را کنترل کند. البته حدی از این موارد در این سن مطلوب است.
- ریسکپذیری: بچهها قدرت تمییز ندارند و همین امر باعث شده بتوانند تجربههای جدید را انجام دهند. بچههایی که محتاطانه عمل میکنند مشخص است چهارچوب های زیاده به آنها دادهشده است.
برنامهریزی آموزشی حسینیه کودک شهید چمران
در اینجا بهجای کلاس بستر فعالیت داریم. بهجای آنکه زمینه آموزش را در قالب کلاس ایجاد کنیم بسترهایی را فراهم میکنیم تا بچهها بازی کردن در این بسترها تجربه کنند.
انواع بازیهایی که بچهها انجام میدهند: شامل بازیهای حرکتی، بازیهای تعاملی، بازی های دست ورزی، بازیهای گروهی، ابزار بازی خام مثل بطریها، دکمهها، کش، نخ، سوزن پلاستیکی. تأکید ما در این گروه سنی این است که حداقل بین ۵۰ تا ۶۰ درصد زمان بازیهای حرکتی پوشش بدهند و فعالیت در هوای باز و آزاد.
مزیتهای آموزش باز
- حفظ آزادی کودکان: در 7 سال ابتدایی زندگی مهمترین کارکرد روش آموزشی باز است. چراکه کودکان در این سن با شدت زیادی خودمحور هستند و سیستمهای آموزشی بسته برای «خود» و فردیت انسان ارزشی قائل نیستند.
- افزایش انگیزه: از گمشدههای اصلی نظام تعلیم و تربیت رسمی امروزی است. زمانی که انسان به میل خودکاری را انجام میدهد باانگیزۀ زیادی در برنامهها شرکت میکنند. برای مثال شاید کودکی اگر به میل خود با گل بازی کند، ساعتها به این کار بپردازد. اما اگر همین کار با اجبار و در قالب کلاس گل بازی باشد، در کمتر از یک ساعت خسته میشود.
- تابآوری و انعطاف کودکان: انعطاف در ادبیات دینی با عباراتی مثل حلم، صبر، سعهصدر، کرامت و… به آن اشارهشده است. یکی از مشکلات زندگی مدرن افزایش قواعد و ساختارهای بسته و پیچیده است. درحالیکه برنامۀ آموزشی باز به دلیل اینکه بر مبنای تخیل شکل میگیرد، از انعطاف بالایی برخوردار است.
- سادگی: عامل انعطاف در برنامههاست. کودکان در سنین پایین علاقه به تخریب دارند و طراحیهای پیچیده برای آنها کاربرد چندانی ندارد. تعامل کودک با ابزار و محیط ساده و کمهزینه هم آسانتر است هم از تنوع بالایی برخوردار است. مثلاً ماشین کنترلی فقط یک استفاده دارد؛ ولی جعبه دستمالکاغذی بازیافتی قابلیت تبدیل به ماشین یا هزاران ابزار بازی را دارد.
- فرآیند محوری بهجای نتیجه محوری: در برنامه فرآیند هدف است نه نتیجه. برنامۀ باز میپذیرد که بچهها باید بسازند و خراب کنند. در برنامۀ بسته نتیجه مهم است. همچنین یادگیری و افزایش دریافت و احساس وی از دنیای اطرافش اهمیت دارد. ما با گل بازی میکنیم و خراب میکنیم تا دست قوی شود، نه اینکه بسازیم و به خانه ببریم.
تفاوتها و شباهت های حسینیه کودک با شیوه مونته سوری یا سایر مدلهای غربی مشابه
نخستین مسئلهای که در مواجهه با نظریات غربی اهمیت دارد این است که بدانیم مبنای تفکر دانشمندان غربی چیست. برای مثال مونتهسوری تا حد زیادی متأثر از نگاه طبیعتگرایان است. ما هم نه با آن مبنا، بلکه با نگاه توحیدی قرآن که امر به تفکر و تدبر در طبیعت میکند اهمیت ویژهای برای طبیعت قائل هستیم.
از جهت جایگاه متربی در فرآیند تربیت هم تفکرات افرادی مانند مونتهسوری و والدورف به مخاطب بهای بیشتری میدهد. کار ما نیز از این حیث به والدورف نزدیکتر است؛ از این حیث که او برای معنویت، نقش مربی، جایگاه هنر، طبیعت، مهارت، ذائقه و قریحه اهمیت خاصی قائل است.
یکی از مواردی که در مجموعه حسینیۀ کودک شهید چمران هم بهشدت پررنگ است، مهارتآموزی است. ما معتقدیم مدارس ما باید مهارت واقعی زندگی را بیاموزد، زنانگی و مردانگی کودک شکل بگیرد.
از مهمترین تفاوتهای ما با آنها نیز نظام ارزشی ماست. مثلاً آنها بر اساس دیدگاه خود به جهانیشدن و پذیرش تنوع اعتقادی و فرهنگی میپردازند که در 2030 هم به آن اشارهشده؛ اما نظام ارزشی ما با آنها متفاوت است. گاهی برخی از خانوادهها به ما انتقاد میکنند. اما ما قصد نداریم به پیروی از سند 2030 ارزشهای خود را نادیده بگیریم و از همان ابتدا هم این را برای خانواده تبیین میکنیم. برای مثال جهاد برای ما ارزش است و این ارزش در سیستم و برنامهها خود را نشان میدهد؛ اما آنها جهاد و شهادت را مصداق افراطیگری و خشونت میدانند. اعتقاد ما این است که برخی مسائل باید فراتر از انتخاب واقع شود. بهخصوص در هفت سال دوم به خاطر مسئولیتپذیری باید جدیتر با مفاهیم دینی آشنا شود.
البته در هفت سال اول شباهتهای ما بیشتر است؛ چون بسیاری از قواعد غریزی است نه هنجاری. حتی در دین هم احکام کودک غیرممیز متفاوت از کودک ممیز است.
سایر ویژگیهای متمایز حسینیه کودک شهید چمران از دیگر مهدهای موجود
ابتدا باید اشارهکنم که مهدهای دیگری هم هستند که در همین راستا تجربیات خوبی دارند؛ اما به نسبت طیف و جریان کلی مهدها ویژگیهایی را بهعنوان وجوه متمایز میتوان ذکر کرد:
جنس مربیان متفاوت ما یکی از وجوه تمایز حسینیۀ کودک شهید چمران هست که غیر از آموزش و تربیت کودکان در مشاوره و ارتباط با خانواده، بازی کودک مشارکت میکنند. تمایز بعدی ما مشارکت جدی اولیاء مدرسه با مربیان و کادر آموزشی و اجرایی است، برخی از اولیاء اکنون احساس قرابت خانوادگی با یکدیگر دارند و هویت جمعی «خانواده چمرانی» بهصورت واقعی محقق شده؛ خانوادهها با یکدیگر در تظاهرات شرکت میکنند، مسافرت میروند، در مهمانی شرکت میکنند و ازاینجهت متفاوت از مجموعههای دیگر هستند.
جنسیت مربیان نیز کاملاً متناسب با جنسیت متربی تعیینشده اسنت. مربیان دختران ما بهطور کامل خانم هستند و آموزش دانشآموزان پسر هم از پیشدبستانی بهطور کامل بر عهدۀ آقایان است که کمتر در مدارس شاهد حضور مربی مرد در مقطع پیشدبستانی هستیم. البته ویژگیهای دورۀ سنی پیشدبستانی سبب میشود که برخی مربیان مرد مشکلاتی را تجربه کنند؛ اما درنهایت برای متربی بهتر است. ضمن اینکه این مربی از همان پیشدبستانی تا پایه آخر همراه و مسئول همین گروه خواهد بود و خود او با دانشآموز رشد میکند.
اگر میخواهید یک مهد کودک خوب یا مدرسۀ اصولی راه بیاندازید، خوب است بدانید که:
نخستین کار این است که طرح خود را مکتوب کنید، اهداف خود را بنویسید، شاید راه حصول نتیجه برای شما اساساً تأسیس مدرسه نباشد.
مرحلۀ دوم این است که نمونههای گذشته و حال را بررسی کنید و سعی کنید این تجربیات را با طرح اولیه خود مقایسه کنید.
نکتۀ بعدی که اهمیت زیادی دارد، تیم سازی است. برای اجرای چنین ایدهای یا باید تیم کاری از ابتدا داشته باشید یا با اجرای کار بسیار کوچکتر گروه را در کنار هم جمع کنید. این اتفاق به شناخت واقعیت عرصه عمل کمک میکند تا فرد دچار تناقض بین تصورات نظری و عملی نشود.
نقطهضعف بعدی که باید رفع شود، افزایش توانمندیهای مدیریتی است. مدرسه داشتن و ادارۀ یک مدرسه با ادارۀ یک کانون مسجد تفاوت زیادی دارد. ساختار مدرسه داری اقتضائاتی بسیار متفاوت دارد؛ از بخشنامه، سرویس، حقوق کادر و مالیات تا سروکله زدن با اولیا و آموزشوپرورش و… . این مهارت صرفاً بامطالعۀ آثار علمی و مبنایی به دست نمیآید. یکی از راههای رفع آن تعامل با افراد باتجربه در این حوزه است. بهعلاوه داشتن مشاور مدیریتی و اقتصادی این امکان را برای شما میدهد که پیشرفت کنید. ما همین مسیر را ابتدا با آزمونوخطا طی کردیم و با مشورت از افراد کارکشته توانستیم این پیشرفت کنیم.
چالشهای ایده حسینیه کودک چه بوده؟
- سختی طراحی و نبود برنامه: زمانیکه از بیرون به فعالیت مینگرید به نظر کار آسانی میآید. اما زمانی که وارد عمل میشوید، شاهد دانشآموزانی هستید که برای امور خود برنامهای ندارند و این کار را سخت میکند. برای مثال در مرحله مطالعات با مدل مهد «های اسکوپ» مواجه شدیم که میزهای مختلفی برای بچهها طراحی کرده بودند و قدرت انتخاب به دانشآموز واگذارشده بود که از کدام میز و برنامه و چگونه استفاده کند. در این فرآیند کودک در قالب گفتگو با یک کرم به انتخاب میرسید.
- تنوع سلیقهها و انتخابها: مربی توان و امکانات محدودی دارد و هر دانشآموز هم انتخاب مجزایی برای خود دارد. در این روش مربی باید مهارت داشته باشد که برنامه بچهها را به نحوی هدایت کند که یک اتصال و ارتباطی با یکدیگر داشته باشد تا بهصورت غیرمستقیم برنامههای مختلف همگرا بشوند.
- یکی از چالشهای اصلی اجرای برنامۀ باز خود مربی است: بهتر است همهفنحریف باشد و مهارتهای ویژۀ عملی و نظری مختلفی داشته باشد. مربی در این سیستم باید هوشمندانه متناسب با زمان، نقشهای مختلفی بازی کند؛ نقش همبازی، نقش مشوق، نقش تسهیلگر، نقش ناظم و… . صبر لازمه دیگر این مربی است، کار تربیتی در بلندمدت به نتیجه میرسد.
- محیط و ابزار و ظرفیت آنها: محیط آموزشی باید ظرفیت اجرای برنامۀ باز را داشته باشد. لازمۀ اجرای این برنامه پذیرش این موضوع است که آزادی کودکان همراه با نامرتب شدن فضاست. اگر جایی وارد شدید و مشاهده کردید که بسیار مرتب است بهاحتمال زیاد آزادی کودکان در این محیط فراهم نمیشود.
- نگرانی بیجای برخی خانوادهها نسبت به ادب کودک: مطابق تجربه بنده بچههایی که در خانوادههای سختگیرتری تربیتشدهاند با مشکلات بیشتری روبهرو هستند. آزادی که ما به بچه میدهیم به معنای ولنگار بار آوردن وی نیست، در برنامه باز برای کودک برنامه وجود دارد. بر اساس روایات روند تربیتی باید بهتدریج جدی شود و سختگیریها بر او افزایش پیدا کند. ادوار 7 ساله تربیتی هم با یک شیبی باید طی شود، نه ناگهانی.
آیا با دستخالی میتوان ایدۀ مهد کودک خوب اجرا کرد؟
اگر نیت الهی و خالصی وجود داشته باشد، امکان اجرای این ایدهها وجود دارد. امام خمینی (ره) در رأس افراد آرمانگرا قرار دارد که صرفاً با نیت خالص و دستخالی یکی از بزرگترین تحولات قرن را رقم زد. انگیزۀ فرد هم اهمیت زیادی دارد که سبب میشود در برابر سختیها تسلیم نشود. البته یک حداقلهایی باید وجود داشته باشد یا کسب شود. امروز شاید برای تأسیس یک مدرسه حدود یک میلیارد تومان هزینه احتیاج است. حتی اگر چنین رقمی را در اختیار ندارید برای تأمین آن برنامهریزی داشته باشید. مسائلی مانند بیمه، مالیات و… باید در نظر گرفته شود.
منابع
1. قرآن کریم
3. سند بنیادین مجموعه ی شهید چمران
4. ارائه حجت الاسلام اعلایی در موسسه ژرفا
5. ویستا
6. بیتونه
7. پایگاه خبری تحلیلی دنیای سفر
8. رادیو کودک
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.