تغییر احساسات
مشاور: فاطمه مزارعی
پرسش:
پسر بزرگترم که پنج سالش تازه تموم شده، چند روزی هست که کارتونهای شبکه پویا رو که میبینه، بعدش هی میگه خیلی گریه آور بود، و حالت بغض و ترس داره، یه ذره بعدشم شروع میکنه به گریه.
قبلا هم این برنامهها رو دیده بود و خیلی هم دوستشون داشت، مثل ماشا و آقا خرسه، یا اتل متل یه جنگل، موچولوها.
دو سه ساعت هم روزی نگاه میکرد پویا رو!
الان به حدی شده که بهش میگم پس میخوای خاموش کنیم، میگه آره، امروز که حتی تا دو ساعت بعد از خاموش شدن هم همون حالت بغض و ترس رو داشت. آخر سر هم بغل که میکردمش گریه کرد دو سه بار.
تو این چند روزه هم چیزی تغییر نکرده تو خونمون، یا فیلم و برنامه وحشتناکی ندیده، ما اصلا سریال و … نگاه نمیکنیم.
حتی قبلا خونه پدر و مادر که میرفتیم اونا شبکه نهال رو میذاشتن و برنامه نهال رو که خیلی خشن و گاها ترسناک هست رو میدید، و ما تازه کلی تلاش میکردیم که یه فعالیت جذاب بذاریم که اونا رو ول کنه. ولی الان نزدیک دوماهه اونجا نرفتیم و نهال هم ندیده (اون موقع یه بار بعد از دیدن بینوایان که کوزت هی از مادرش میگفت همین حس بهش دست داد و گریه کرد و ناراحت شد) ولی این روزا برنامه ها خیلی معمولی بودن، یعنی همون روند قبلشون و داشتن
مثلا تو اتل متل یه جنگل ،پیشا دوست داشت خیلی بزرگ بشه ،بعد نشون داد که خیلی بزرگ شده و کاراشو نمیتونه انجام بده و حتی آهنگ ترسناک یا ناراحت کننده هم نداشت، از این گریه اش گرفت.
یا امروز تو موچولوها آخرش یه مورچه ای که از کار کردن بدش میومد و تنبل بود و همش وسایل کهنه بقیه رو جمع میکرد اومد یه دوچرخه خراب برد، از این ترسید ولی نمیگه ترسیدم میگه ناراحت کننده بود
منم عکس العملی که داشتم این بود که اول پرسیدم چیش ناراحت کننده بود؟ بعد یا اون میگفت یا نمیگفت ،بغل میکردم میگفتم منم بعضی موقعا از یه چیزایی ناراحت میشم، یا میترسم
یا سعی کردم به چیزای خوب فک کنه گفتم آره منم بعضی موقعا میترسم ولی به اون بافتنی هام فکـر میکنم میرم میبافمشون، خیلی خوشگل میشن و … اونم میخندید و حالش عوض میشد، ولی دوباره میگفت: ولی خیلی ناراحت کننده بود.
توصیف:
پسر پنج ساله شما به تازگی با دیدن بعضی از برنامه های معمولی تلویزیون ، گریه میکند و ابراز ترس میکند هر چند جدیدا اتفاق غیرعادی در زندگی تان نیفتاده که او متأثر شود. حال شما به دنبال راهکار میگردید.
ریشه:
۱. احساسات کودکان در این سن بسیار سیال است و ممکن است زود تغییر کند. آنها در این رده سنی احتیاج زیادی به بغل گرفته شدن و ابراز احساسات دارند. همچنین دوست دارند والدین آنها را نوازش کنند و ببوسند.
۲. با توجه به شرایط کرونا و خانه نشین شدن همه، کلافگی و خستگی روحی برای خیلی از ما دور از انتظار نیست.
همینطور روحیه و حالت روانی والدین به خصوص مادر خیلی موثر است.
۳. عدم داشتن برنامه مناسب برای ایجاد تنوع و نشاط در منزل، یکی از ریشه های این مسئله است.
۴. گاهی اتفاق جدید مثل اسباب کشی یا ورود فرزند جدید و یا … میتواند باعث ناآرامی کودکان شود و آنان احتیاج به توجه بیشتری از جانب ما داشته باشند.
راهکارها:
1.اجازه دهید کودکتان در مورد احساساتش با شما صحبت کند و شما هم فعالانه به او گوش دهید و تاییدش کنید.
مثلا اگر دوباره گریه کرد بگویید: آها حتما ناراحت شدی درسته؟ دلت میخواد اون خوشحال باشه؟
خب دوست داری چه طوری خوشحال بشه؟ بیا با هم نقاشی کاری که خوشحالش میکنه رو بکشیم.
2.سعی کنید در مواقع ناراحتی، کمی بعد از همدلی و پذیرش احساسش، جو را عوض کنید و قضیه را فانتزی و طنز کنید.
همچنین موضوع را در نظر او بحرانی جلوه ندهید.
مثلا بگویید:
الان اون مورچه کوچولو منم که دنبال غذا میگردم (ادای مورچه را دربیاورید ).
تو بیا به من غذا بده. چی بهم میدی؟
3.سعی کنید امر و نهیها را هر چند کوچک و پیش پا افتاده باشد کم کنید.
حساسیت نشان دادن نسبت به رفتار فرزندتان را کنار بگذارید تا استرس از فرزندتان برداشته شود.
مثلا: اینکه گریه نداره!
چرا بچه بازی درمیاری!
این اتفاق اصلا هم ناراحت کننده نیستش!
4.جو عمومی منزلتان را تغییر دهید.
برای همین با پسرتان بازی های هیجانی و شاد انجام بدهید و از ظرفیت بالکن، حیاط، پشتبام غافل نشوید.
بازی هایی مثل: آب بازی های مختلف، گل بازی، رنگ بازی به طوری که دست و پایتان رنگی شود، پرتاب توپ رنگی به هم دیگر و … .
(برای اطلاع از ابزارهای بازی میتوانید به کانال هاچین مراجعه کنید @haachin )
5.کارهایی که دوست دارد را انجام بدهید مثلا با هم یک غذایی را آماده کنید، کیک بپزید البته از کودکتان در حد توانش کمک بخواهید و همانطور که دوست دارد اجازه دهید کارش را انجام دهد.
کتاب الکترونیکی آشپزی و خیاطی با مزهی کودکی، می تواند ایدههایی به شما برای این فعالیت بدهد.
kachi.chamraniha.com/prod
uct/cooking-sewing-e-book
6.گاهی با هم تلویزیون تماشا کنید و اتفاقات داستان را با تخیل و طنز بازپروری کنید و با پسرتان در موردش صحبت کنید .
مثلا :
فک کنم پیشا اگه اندازه یک درخت کاج شده باشه، باید یه خونه دراز برا خودش درست کنه. چه جالب میشه دیگه دستش به همه کابینتهای خونهشون میرسه و میتونه هر چی خواست برداره.
7.گاهی با رعایت بهداشت عمومی، شرایط دیدار با دوستانش را فراهم کنید و با هم به پارکی که خلوت باشد بروید تا با هم بازی کنند.
می توانید در سایت چمرانی در مورد کارهایی که می توانید در پارک انجام دهید، بیشتر بخوانید:
kachi.chamraniha.com/girls-school/camp/#طبیعت