امروزه، محاله که یکی از نوجوانهای اطرافتون تحت تاثیر خوانندههای کرهای و فرهنگ کره، نباشن!
هدفشون اینه که بچهها از اونها به طور کورکورانه، الگوبرداری کنن.
با ما همراه باشید.
مقدمه
کودکان مثل بذرهای کوچکی هستند که در خاک زندگی جوانه میزنند. رشد و پرورش آنها وابسته به عواملی مثل محیط، رفتار اطرافیان و کیفیت آموزش است. یکی از مهمترین شیوههای یادگیری کودکان، الگوپذیری یا الگو برداری است؛ یعنی آنها با تقلید از رفتار و گفتار بزرگترها، دنیای اطرافشان را میشناسند و شخصیت خود را شکل میدهند. مطمئنا برای یک مربی، مهم است که بچهها چطور الگو برداری میکنند.
در این مقاله به بررسی مفهوم الگوبرداری کودکان از دیدگاه روانشناسی و دینی، نقش والدین و معلمان، سیستمهای آموزشی مختلف، و چالشها و خطرات موجود در مسیر الگوپذیری میپردازیم.
الگوبرداری چیست و چرا برای مربیها اهمیت دارد؟
الگوپذیری فرآیندی است که طی آن کودک، رفتار فردی را که برایش جذاب یا قابل اعتماد است، دیده و تلاش میکند همان رفتار را تکرار کند. این روند، یکی از اولین و قویترین ابزارهای یادگیری در کودکان است و اغلب بدون آموزش مستقیم صورت میگیرد.
مراحل الگوبرداری در کودکان
- توجه: کودک به فردی که برایش جالب یا مهم است توجه میکند.
- تقلید و اجرا: کودک رفتار مشاهدهشده را تکرار میکند.
- تثبیت و نهادینهسازی: با تکرار رفتار و واکنشهای تشویقی یا تنبیهی، آن رفتار به بخشی از شخصیت کودک تبدیل میشود.
نگاه روانشناسی به الگو
در روانشناسی، الگو کسی است که رفتار او برانگیزاننده است و موجب تقلید میشود. بهویژه در دوران کودکی، رفتار والدین و بزرگترها بهشدت بر کودک اثر میگذارد و حتی بدون آموزش، به رفتار غالب کودک تبدیل میشود.
چگونه الگوهای مثبت بسازیم؟
محبت پایهایترین ابزار تأثیرگذاری است. کودک با والدینی که رابطهی عاطفی قوی دارند، بیشتر همهویت میشود و از آنها الگوبرداری میکند.
- محیط اجتماعی
والدین باید نسبت به فضای مجازی، برنامههای تلویزیونی و محیط اطراف کودک آگاه باشند. رسانهها برخی افراد را در جایگاه الگو قرار میدهند، پس باید آگاهانه فضا را مدیریت کرد.
- معرفی الگوهای موفق
با معرفی شخصیتهای مثبت مانند پیامبر (ص)، امامان، امام موسی صدر، یا حتی چهرههای موفق علمی، ورزشی و فرهنگی، کودک الگوهای سازندهای پیدا میکند.
- الگوبرداری در بزرگسالان
الگوبرداری تنها مختص کودکان نیست. افراد در روابط زناشویی، دوستی یا حتی مسیر شغلی، با دیدن الگوهای مثبت و مؤثر، میتوانند تغییر کنند و رشد یابند.
نگاه دینی به الگو
در دین اسلام، الگو (اسوه یا مقتدا) جایگاه ویژهای دارد. خداوند پیامبران و امامان را الگوهایی از جنس انسان قرار داده تا انسانها ببینند که رشد معنوی ممکن است.
امام موسی صدر تعبیر زیبایی دارد: «امام ترازویی برای سنجش انسانهاست.» بدون این ترازو، هیچ معیاری برای خوب و بد باقی نمیماند.
خطرات الگوبرداری ناآگاهانه
- در معرض بودن بیش از حد
در هفت سال اول زندگی، کودک هر چیزی را تقلید میکند؛ حتی رفتارهای نامناسب را. کنترل محیط و ارائهی الگوهای مطلوب در این سن بسیار حیاتی است.
- واکنش افراطی والدین
گاهی کودک از شخصی در مدرسه تعریف میکند که ناسزا گفته، و والدین با واکنش افراطی باعث میشوند آن فرد برای کودک جذابتر شود.
- تضاد درونی الگو
وقتی والد یا معلم کاری را از کودک میخواهد که خودش انجام نمیدهد، تضاد رفتاری باعث سردرگمی کودک میشود. خودسازی پیش از الگو شدن ضروری است.
- تضاد الگوهای بیرونی
کودک ممکن است بین ارزشهای خانه، مدرسه و جامعه دچار تضاد شود. راهکار مناسب، تقویت تفکر تحلیلی کودک و گفتوگو دربارهی خوبیها و بدیهای هر الگو است.
- نداشتن تفکر در انتخاب الگو
تقلید کورکورانه آسیبزاست. حتی در دین نیز در برخی موارد، انتخاب مرجع بر عهدهی فرد گذاشته شده. کودک هم باید یاد بگیرد که تفکر کند، نه فقط تقلید.
جمعبندی
الگوپذیری یکی از بنیادیترین بخشهای تربیت دینی و روانی کودک است. کودک از لحظهای که «دیگری» را درک میکند، در حال الگوبرداری است. ما نمیتوانیم جلوی این روند را بگیریم، اما میتوانیم آن را هدایت، مدیریت و آگاهانه طراحی کنیم. با ارائهی الگوهای سالم، مدیریت محیط، تلفیق تعقل و تقلید، و پرورش قدرت تحلیل در کودک، میتوانیم نسلی متعادل، مؤمن و هدفمند پرورش دهیم.