ما در چمران، اردوهای صبح تا ظهرِ هفتگی را برای ردههای سنی مختلف، به این شکل داریم:
- ادبستان پسرانه: چهارشنبهها
- ادبستان دخترانه: سهشنبهها
- حسینیه کودک: دوشنبهها (به صورت اردوی خانگی)
چرا هر هفته خطر ریسک اردوی هفتگی را به جان میخریم؟
ما هر هفته بچهها را سه مرتبه از مدرسه خارج میکنیم. این کار مطمئناً چالشها و مشکلات زیادی را به همراه دارد؛ اما تا امروز، این چالشها را به جان خریدهایم. به جز موزه حیات وحش، موزه دفاع مقدس، مدرسه دار الفنون و مکانهای انقلابی، بچهها را به دل طبیعت هم بردهایم. چندین مرتبه هم اتفاق افتاده که دست بچهها شکسته یا در مسیر، آدمها حرفهای بیربطی به بچهها زدهاند. سوال اینجا است که چرا این ریسک را میکنیم؟
زمانی که بخواهیم یک انسان غیرمعمولیِ جامعهساز تربیت کنیم، باید در دل جامعه تربیت شود. زمانی میتوان یک فرد دغدغهمند تربیت کرد که چالشها و ناکارامدیها را از نزدیک ببیند. مثلاً در صف اتوبوس چند دقیقه بایستد… با این کار به فکر بهبود حمل و نقل عمومی شهر میوفتد. هرچند ایدهها سادهانگارانه باشد؛ اما در همین سطح کفایت میکند.
حمل و نقل در اردوهای هفتگی چگونه است؟
بچهها با مترو و بیآرتی به اردو میروند. این کار باعث میشود تا با معضلات و سختیها رو در رو شوند. اگر بچهها به راحتی به اردو بروند و با خیال راحت هم برگردند، هیچ وقت با چالشهای در مسیر و آدمهای جامعه روبرو نمیشوند. حتی دغدغۀ هیچ مسئلهای هم به ذهنشان نمیرسد. مواجهات طبیعی کمک میکند تا انسان به چالش کشیده شود و تجربههای جدیدی کسب کند.
اردوها محل تربیتی برای ساختن انسانهای اثرگذار و مفید جامعه است.