حذف حیاط، یک ظلم بزرگ در حق کودکان

خانواده بزرگ شهید چمران حذف حیاط، یک ظلم بزرگ در حق کودکانشما برای انتخاب خانه ای که در آن می خواهید زندگی کنید، چه ملاک هایی در نظر دارید؟ متراژش فلان قدر باشد. آسانسور و پارکینگ داشته باشد. نورگیر باشد و … . داشتن حیاط برایتان ملاک است؟ مثلا اگر خانه ای پیدا کنید که همه ی ویژگی های مطلوب تان را داشته باشد اما حیاط نداشته باشد، باز هم آن را انتخاب می کنید؟

نویسنده: زهرا مهدیان

از نظر من یکی از بزرگترین ظلم هایی که در حق بچه ها دهه ی هشتاد و نود شده، گرفتن حیاط خانه هاست. در معماری های امروزی و اولویت دادن به آپارتمان ها، برج های چند طبقه و استفاده حداکثری از زمین مسکونی، دیگر جایی برای حیاط نمی ماند. داشتن دو یا حتی سه پارکینگ برای هر واحد خیلی مهم تر از وجود چند متر حیاط است.
اما حواسمان هست حیاط چه تاثیری می تواند روی رشد کودک و حتی خودمان به عنوان پدر یا مادر داشته باشد؟

می خواهیم باهم بررسی کنیم وجود حیاط در خانه چه آثاری می تواند داشته باشد؛ پس باهم می خوانیم:

  • حیاط دروازه ای برای ارتباط با طبیعت
  • حیاط و تاثیر آن در رشد خودمان
  • بازی هایی که می توانیم در حیاط انجام دهیم؟
  • حالا که حیاط نداریم، چه کنیم؟

 

حیاط دروازه ای برای ارتباط با طبیعت

شاید خیلی شنیده باشید ارتباط و انس کودکان با طبیعت چه تاثیرات شگرفی در سلامت روحی و جسمی کودک دارد.
گردش در طبیعت چنان برای کودکان مهم است که دکتر ریچارد لوو مفهومی به‌نام «اختلال کمبود طبیعت» را مطرح می‌کند. البته این مفهوم تشخیصی پزشکی نیست و ربطی به اختلالات روانی و رفتاری کودکان ندارد. دکتر لوو از این مفهوم استفاده می‌کند که توضیح بدهد دوری از طبیعت چقدر برای کودکان مضر است و گردش چقدر برایشان اهمیت دارد.
و اگر نشنیده اید هم می توانید در مقاله ی طبیعت گردی با کودک چه مزایایی دارد؟ دارد بخوانید.

برگردیم به بحث اصلی مان؛ حالا این حیاط کوچک خانه ی ما می تواند دروازه ای باشد برای ورود به طبیعتی که هزاران هزار فایده دارد.
فضای باز و استفاده از هوای آزاد، دسترسی به آب و امکان استفاده از آن، وجود خاک در گلدان و باغچه همه اجزایی از طبیعت هستند که در حیاط های خانه ی مان پیدا می شود.
پس بهتر است زندگی شهر نشینی و دوری از دشت و جنگل را بهانه نکنیم و نگذاریم کودکانمان فرصت لمس طبیعت و استفاده از این نعمت زیبای الهی را از دست بدهند.

 

حیاط و تاثیر آن در رشد خودمان

وقتی یک محیط جذاب و آزاد مثل حیاط در خانه داشته باشید، کودک ناخودآگاه آنجا را برای بازی ها و فعالیت هایش انتخاب می کند. فضایی باز که می تواند آزادانه بدود و بازی هایی که در خانه به خاطر انبوه وسایل منزل و ترس از همسایه ی طبقه ی پایین دارد را به راحتی انجام دهد؛ این حیاط رفتن ها قبل از آنکه برای کودک فایده داشته باشد، برای خودمان به عنوان مادر یا پدر تاثیر گذار است. اینجا برایتان 5 آثار حیاط رفتن بچه ها را می شماریم:

1. درگیری و کش مکش کمتر

معمولا وقتی بچه ها کاری برای انجام دادن نداشته باشند و حوصله ی شان سر رفته باشد، مدام بهانه گیری می کنند و یا سراغ تلویزیون و بازی های موبایلی می روند که هردو می تواند زمینه ی خوبی برای دعوا با پدر و مادر باشد.
کودک بهانه گیر قابلیت این را دارد که به پرواز مگس در هوا هم اشکال بگیرد و داد و فریاد راه بیاندازد. اگر هم پای تلویزیون و موبایل بنشیند بهانه ای دست مادر می دهد که مدام کودک را سرزنش کند که چقدر پای موبایل نشستی و نگران باشد که کودکش با موبایل چه کار می کند یا کارتنی که مناسبش نیست را ببیند.
حالا تصور کنید، خانه ای که حیاط دارد، کودک می تواند ساعات زیادی از روز را در در حیاط مشغول شود و دیگر فرصتی برای بهانه گیری پیش نمی آید. در نتیجه کش مکش و درگیری با کودک به حداقل می رسد و مادر اعصاب آرام تری خواهد داشت.

 

2. زمانی برای خود داشتن

سرگرم شدن کودک در یک فضای امن و پویا که قابلیت های زیادی برای خلق موقعیت های بازی دارد، به معنی ایجاد زمان شخصی برای مادر است. مادر در این زمان که کودک به او کاری ندارد، می تواند به انجام کارهای مورد علاقه اش برسد. کتاب بخواند، کارهای شغلی اش را انجام دهد، به کارهای هنری مشغول شود و یا هر کاری که با وجود کودک به سختی می تواند از عهده ی آن برآید. داشتن زمانی برای خود به شدت در ایجاد حال خوب مادر، موثر است.

 

3. ارتباط مستقیم با طبیعت

مادر یا پدر هم می توانند در کنار کودک از لمس و ارتباط با طبیعت بهره مند شود. ارتباط با طبیعت، انجام کارهایی مانند باغبانی و یا بازی با خاک و آب در کنار کودک، موجب لطافت روح و آرامش اعصاب می شود.
اینکه بتوانید فارغ از کارهای روزمره، زمانی را در طبیعت کوچک خانه تان بگذرانید، موجب می شود خستگی های کار روزانه از بین برود و انرژی برای انجام کارهای بیشتر به دست بیاورید.
درواقع همان تاثیرات مثبتی که طبیعت روی کودک دارد، روی ما بزرگتر ها هم دارد.

 

4. خانه مرتب تر

وقتی یک یا چند کودک در خانه باشند، مدام می خواهند با اسباب بازی ها و یا وسایل خانه بازی کنند و اگر بخواهید آزادی های زیر هفت سال کودکانه را هم رعایت کنید، خانه ای به هم ریخته و پر از ابزار و وسایل خواهید داشت. اگر به آزادی های کودکانه اعتقادی ندارید و یا می خواهید در مورد آن بیشتر بدانید، پیشنهاد می کنم کارگاه حد و مرز آزادی های کودکان را از دست ندهید.
از طرفی دیگر، داشتن خانه ای مرتب و تمیز، آرزوی اکثر مادران می باشد. حال کودکی که ساعات زیادی را در حیاط می گذراند، فرصتی برای به هم ریختن خانه نخواهد داشت.
امتیاز دیگر هم این است که بسیاری از فعالیت هایی که کثیف کاری زیادی دارد، به جای خانه، می توان در حیاط انجام داد. فعالیت هایی مثل گل بازی، رنگ بازی و بازی هیجانی.
با وجود حیاط دیگر نگران شکستن وسایل خانه و حتی اعتراض های همسایه ی پایینی نخواهیم بود.

 

5. افزایش ارتباط و تعاملات اجتماعی

حیاط معمولا فضای اشتراکی خانه هاست. شما با وجود حیاط این فرصت را دارید که در یک بستر ساده و به دور از تشریفات و زحمت با همسایگانتان ارتباط و تعامل داشته باشید.
این ارتباط ها می تواند فواید بسیاری داشته باشد مثلا هم بازی شدن فرزندانتان، ایجاد دوستی های بیشتر، کمک گرفتن در مواقع گرفتاری و بیماری و … .

 

بازی هایی که می توانیم در حیاط انجام دهیم؟

الف) بازی های هیجانی:

1. انواع بازی ها با توپ مثل وسطی، استوپ هوایی، والیبال و … که خودتان بهتر بلدید و اگر هم خدایی نکرده نمی دانید این بازی ها چگونه انجام می شود کافیست اسم آن را یک جستجو ساده در گوگل کنید.
2. بازی های کلاسیک مثل دنبال بازی، قایم باشک، گرگم به هوا و … که حتما تجربه ی بازی اش را در کودکی داشته اید و بیشتر توضیح نمی دهیم.
3. انواع آب بازی های ساده مثل جنگ آبی با استفاده از بطری های شیشه شور یا آب پاش، حمل آب در کاسه روی سر بدون ریختن آن، پر کردن بادکنک با آب و سعی در ترکاندن آن بازی هایی است که با ابزار ساده می توانید در حیاط انجام دهید. اگر آب بازی های پیشرفته تر بخواهید می توانید با مطالعه ی ایبوک آب بازی، انواع بازی ها را یاد بگیرید.

ب) فعالیت های دست ورزی

4. خاک بازی که هرچه از فوایدش بنویسیم کم است. اگر بخواهید تخصصی تر بدانید، فواید خاک بازی برای کودکان را بخوانید.
کافیست یک بیلچه کوچک و یا حتی یک قاشق یک بار مصرف یا قاشقی که دیگر برای غذا از آن استفاده نمی کنید را به کودک دهید و ببینید با خاک چه بازی هایی انجام می دهد. زیر و رو کردن خاک برای پیدا کردن حیوانات، کندن چاله برای رسیدن به گنج های خاکی، درست کردن خانه برای مورچه ها یا جوی آب و ده فعالیت دیگر را می توان با خاک انجام داد.
5. رنگ بازی فعالیتی بسیار جذاب برای کودکان که کمتر می توان آن را در محیط خانه انجام داد. حیاط به دلیل داشتن آب و چاه و هم چنین فضای باز این امکان را به شما می دهد که هر چقدر خواستید رنگ بازی کنید و بعد با مقداری آب و یک فرچه یا جارو آن جا را تمیز کنید که این فعالیت تمیز کاری هم خودش یک بازی جذاب برای بچه ها به حساب می آید.
یک کاغذ رولی پهن کنید؛ می توانید با چیزهایی که در باغچه پیدا می کنید مثل انواع برگ، سنگ و شاخه درختان روی کاغذ چاپ بزنید. می توانید این فعالیت چاپ را با دست یا پا انجام دهید.
6. بازی با آتش: فضای باز حیاط بستری مناسب برای روشن کردن آتش و افزایش ریسک پذیری کودکان است. طبیعتا روشن کردن آتش بدون حضور و کمک بزرگتر ها توصیه نمی شود.
یک نظارت و همراهی کوچک از طرف شما می تواند تجربه دلنشینی برای کودکان رقم بزند.
در آتش بازی علاوه بر روشن کردن آتش، می توانید فعالیت آشپزی های مختلف را انجام دهید مثل سیب زمینی کبابی یا املت آتشی.

ج) کشف طبیعت

7. پیدا کردن و دیدن حشرات داخل باغچه می تواند یکی از جذاب ترین بازی های حیاط باشد. باغچه ها پر از انواع حشرات گوناگون است. با کمی زیر و رو کردن خاک می توانید آن ها را پیدا کنید.
یک دفتر یادداشت بردارید. هر بار که یک حشره دیدید همراه بچه ها به آن خوب نگاه کنید و از بچه ها بخواهید نقاشی آن را در دفتر بکشند. بچه های بزرگتر می توانند درباره ی آن حشره تحقیق کنند و اطلاعات مربوط به آن را یعنی اسم، غذایی که می خورد، محل زندگی و اطلاعات دیگر را در دفترش یادداشت کند. بعد از مدتی شما یک دایره المعارف مصور از حشرات خواهید داشت.
8. بازی با برگ ها
برگ درختان و گل ها انواع و اشکال مختلفی دارد. در پاییز می توانید برگ ی ریخته شده را در یکجا جمع کنید. روی آن ها بپرید، برگ ها را روی سرتان بریزید و از صدای خش خش برگ ها لذت ببرید.
با برگ ها می توانید انواع کلاژ و فعالیت های چاپی و هنری را می توان انجام داد. یک تابلو از طبیعت می تواند یک یادگاری جذاب از حیاط خانه ی تان باشد.
9. نقاشی روی سطوح مختلف
طبیعت پر از انواع سطوح مختلف است. تنه ی درختان، برگ ها، سنگ ها و زمین حیاط می تواند دفتر نقاشی بچه ها باشد. با گچ انواع نقاشی ها و حتی بازی هایی مثل لی لی را روی زمین بکشید.
کاغذ را روی تنه درختان بگذارید و با پاستل، بافت های درختان را بکشید.
برگ ها و سنگ ها هم تابلوهای جذابی است که می توان روی آن نقاشی کشید و آن را به دیگران هدیه داد.
10. باغبانی و کاشت گیاه و رسیدگی روزانه به آن
فعالیت های باغبانی برای کودک خصوصا کودکان بالای 5 سال مفید و البته جذاب است. رسیدگی به یک گلدان خاص، علاوه بر آشنایی آنها با مفاهیم علوم، مسئولیت پذیری را در کودکان تقویت می کند.

حالا که حیاط نداریم، چه کنیم؟

خب اگر حیاط دارید که خوشا به سعادتتان، همین الان بلند شوید و قدر این نعمتتان را بدانید و همراه بچه ها برای بازی و فعالیت به حیاط بروید. دیگر با شما کاری نداریم اما اگر دلتان آب شده و با خود گفته اید کاش ما هم حیاط داشتیم بقیه ی این نوشته را بخوانید.

کجا برویم؟

پشت بام! بله همین یک یا چند طبقه بالای سرتان می تواند جایگزین خوبی برای حیاط باشد. کافیست از ایمنی آن با نصب نرده و حفاظ مطمئن شوید.
اگر امکانش هست می توانید باغچه ایجاد کنید و اگر مستاجر بودید و یا شرایطش نبود، می توانید از گلدان های بزرگ و کوچک برای کاشت گل و گیاه استفاده کنید.
چه بسا بچه ها از این مشارکت آماده کردن حیاط پشت بامی تان بیشتر خوششان بیاید تا یک حیاط آماده.
اگر پشت بام شرایط مناسبی نداشت باز جای چاره هست. کافیست نزدیک ترین پارک به خانه تان را شناسایی کنید و همراه بچه ها به آنجا بروید.

قبول دارم که مدل و سبک زندگی های امروزی، ما را از طبیعت دور کرده اما برای هر دردی، درمانی است. دوری از طبیعت را جدی بگیرید و این نعمت زییای خداوند را از بچه ها دریغ نکنید.

نویسنده: زهرا مهدیان

بازی فکری چرا و چگونه ؟

بررسی بازی فکری و هفت سال دوم زندگی
خانواده بزرگ شهید چمران بازی فکری چرا و چگونه ؟

نویسنده: مهدیه ولیخانی

بازی نقش محوری را در زندگی کودک بازی می‌کند. زندگی روزمره کودکان به بازی می‌گذرد. البته بازی مختص کودکان نیست بلکه در هر سنی به فراخور حال آن نوعی از بازی در جریان است. حتی گاهی نقش ضروری در زندگی بزرگسالان پیدا می‌کند زیرا یکی از مواردی که شادابی انسان را تامین می‌کند بازی است. منتها نوع بازی و مدت زمانی که افراد در سنین مختلف به آن اختصاص می دهند متفاوت است.

بازی بزرگ و کوچک نمی‌شناسد و می‌تواند مانند غذای روح، حال و هوای زندگی‌تان را از چیزی که هست، بهتر کند.

با اینکه بازی به عنوان بخش پذیرفته شده ای از زندگی کودک، از اهمیت ویژه ای برخوردار است اما گاهی ضرورت آن فراموش می‌شود و بازی به عنوان عامل وقت گذرانی تلقی می‌شود و این نوع نگاه در مورد دانش‌آموزان بیشتر جلب توجه می‌کند. و از آنها خواسته می‌شود که به جای بازی درس بخوانند. اما به این نکته توجه نمی‌کنند که بازی یکی از بهترین روش‌ها برای یادگیری است.

با توجه به این رویکرد نقش بازی فکری پررنگ‌تر می‌شود. و نیاز است که بیشتر به آن بپردازیم.

مقاله‌ی پیش‌رو مطالب زیر را پوشش خواهد داد:

  • تعریف بازی فکری
  • اهمیت بازی فکری
  • معایت و مزایا
  • آَشنایی با مدل‌‌های بازی فکری

 

تعریف بازی فکری

برای بازی فکری تعاریف گوناگونی وجود دارد. به طور مثال:

  • بازی‌های فکری، بازی‌هایی هستند که نیاز به اطلاعات معنی‌دار و تلاش‌های شناختی دارند. بازی‌های فکری ممکن است تا حد زیادی براساس یک دانش عمیق و گسترده باشد در حالی که آزمون اصلی فقط به توانایی فرد در به یاد آوردن و فراخواندن اطلاعات تمرکز داشته باشند. بازی‌های فکری در انواع مختلفی وجود دارد که قابلیت بازی به صورت فردی، دو به دو و تیمی را دارا هستند.
  • یک تعریف ساده و عامه‌پسند این است که بازی فکری، تمرین و ورزشی برای مغز است.
  • بازیهای فکری چاله هایی هستند که انسان را برای حرکت در مسیر ناهموار و پر پیچ و خم زندگی آماده می کند. وقتی کودک در زمان مناسب بتواند در این چاله ها قرار گرفته و خودش آنها را حل کند ، آمادگی روبرو شدن با مشکلات و مسائل مختلفی که در زندگی رخ می دهد ، دارد.

تعریف موردنظر ما به این شرح است:

” بازی فکری به یک فعالیت ذهنی هدفدار گفته‌می‌شود که به صورت فردی یا گروهی انجام می‌شود و همراه با نشاط و سرگرمی است و تاثیرات مثبت قابل قبولی در ذهن، روحیه، شخصیت و زندگی هر انسانی ایجاد کند.”

بحث نشاط و سرگرمی در تعریف ما جایگاه مهمی دارد، شاید تعاریف دیگر خیلی به این قسمت اهمیت نداده باشند، اما چون ما در مورد بازی فکری صحبت می‌کنیم اگر این فعالیت ذهنی هدف دار، با نشاط همراه نباشد اصلا  از نظر ما بازی نیست. چون ما در مورد چیزی حرف میزنیم که برای کودک جذاب باشد.

 

اهمیت بازی فکری

لازم است که به این نکته توجه کنید که این مقاله در مورد جایگاه و اهمیت بازی فکری برای بالای هفت سال است. به طور کلی از نظر محققان، همچنین تجربه‌ی کاری گروه چمرانی‌ها نشان داده است که بازی فکری برای زیر هفت سال نباید نقش پررنگی داشته باشد. در این سن نیاز اصلی تکاپو، جنبش و حرکت است. و نهایت بازی فکری که آن هم نه به صورت افراطی در اختیار کودک قرار می‌دهیم بازی‌های ساخت و ساز ساده مانند انواع لگوها و انواع چفتوها و پازل‌های ساده است.

اما در بالای هفت سال بازی‌های فکری سهم بزرگی در یادگیری دارند که آن را جالب و آسان‌تر کرده و مفاهیم را با بیان ساده‌تر به کودکان می‌آموزند. در حقیقت هنگامی که کودکان یا حتی بزرگسالان برای یادگیری یک موضوع مبتدی باشند، ممکن است از ترسِ کوچکی برای برخورد با مفاهیم جدید رنج ببرند. با کمک بازی‌های فکری طراحی شده بر اساس یک مفهوم، بسیاری از موضوعات جدید به سادگی یاد گرفته می‌شوند؛ به همین دلیل است که عده زیادی از محققان آموزش و پرورش، این بازی‌ها را به عنوان یک ابزار آموزشی معرفی کرده و از اهمیت بازی‌های فکری سخن می‌گویند.

 

مزایای بازی فکری

  • افزایش مهارت‌های کودکان
  • اجتماعی شدن
  • گسترش تفکر منطقی و حل مشکلات
  • مدیریت اوقات فراغت و ایجاد لحظه‌های شاد
  • تقویت مهارت صحبت کردن با دیگران به واسطه شرح اتفاقات بازی
  • افزایش قدرت کنکاش کردن و جستجو برای حل مسائل
  • پرورش ذهن آموزشی کودک و تاثیر روی یادگیری سریع
  • درک سریع مطلب و عدم نیاز به توضیحات اضافه برای مسائل گوناگون
  • افزایش قدرت تخیل و ایجاد خلاقیت
  • افزایش یادگیری در زمینه‌های مختلف فنی

 

بازی نگرانی و استرس را کاهش می‌دهد

شاید برای شما هم این سوال پیش بیاید که چگونه بازی باعث کاهش استرس می‌شود؟
در جواب این سوال باید گفت: ما در زندگی با نگرانی و استرس های بی شماری درگیر هستیم. وقتی بازی فکری می‌کنید ذهن به حرکت در می آید و شروع به پردازش و تحرک می‌کند.
به طور کلی بازی باعث تخلیه انرژی و استرس می‌شود. فارغ از اینکه شما چه نوع بازی می‌کنید. خود این بازی کردن انرژی را تخلیه می‌کند. این مقوله باعث می شود اضطراب و نگرانی های هجوم برده، با پویایی ذهن از بین برود و استرس نداشته باشید.

برای آشنایی بیشتر با بازی‌های فکری و مزایای آن می‌توانید به کارگاه بازی فکری رجوع کنید.

 

معایب بازی فکری

در کنار مزایای بازی های فکری، ممکن است معایب محدودی نیز وجود داشته باشد. در ادامه به بررسی این نکات می‌پردازیم:

  • بازهای فکری می‌توانند اعتیادآور باشند:

ممکن است به علت جذابیت‌های بازی‌های فکری، انجام آنها برای برخی اعتیادآور باشد. آنها همچنین می‌توانند باعث حواس‌پرتی افراد شوند؛ مخصوصا هنگامی که دیگر مشغول بازی نیستند. کودکان و بزرگسالان ممکن است تا مدت‌ها بعد از اتمام بازی، به این فکر کنند که برای برد یا باخت چه کار بهتری می‌توانستند انجام دهند.

  • بازی‌های فکری می‌توانند زمان‌بر باشند:

بازی‌های فکری بسیاری وجود دارند که نیازمند زمان طولانی هستند و ممکن است ساعت‌ها افراد را سرگرم نگه دارند. اگر شناختی از بازی فکری مورد نظر ندارید و توجه‌تان به زمان محدود است، این امکان وجود دارد که در تمام طول روز بدون این که حتی متوجه گذر زمان شده باشید، مشغول بازی شوید.

 

انواع بازی های فکری

  • بازی‌های صفحه‌ای یا رومیزی
  • پازلی
  • اتاق فرار
  • بازی های کارتی
  • بازی های نقش آفرینی
  • بازی‌های کاغذی و نوشتاری
  • بازی های مهارتی- حرکتی
  • بازی های ساخت و ساز
  • بازی‌های رایانه‌ای و موبایلی

این موارد دسته‌بندی کلی هستند که هر کدام به زیرشاخه‌های متعددی تقسیم می‌شوند. حتی گاهی یک بازی بنا به تعریف هر کدام از این دسته‌ها در بیش از یک خانواده قرار بگیرد.

به طور مثال

  • بازی‌های صفحه‌ای یا رومیزی:

به بازی‌هایی گفته می‌شود که به اصطلاح boardgame هستند. یک صفحه بازی دارند و وسایلی که بازی با آنها انجام می‌شود بازی هایی مثل جالیز از این دست بازی‌ها می‌باشند.

  • بازی های کارتی:

بازی هایی هستند که نقش اصلی را در آن‌ها کارت ایفا می‌کند.

  • بازی های نقش آفرینی:

به بازی‌هایی گفته‌می‌شود که خود فرد در آن یک نقش یا موضوعیتی پیدا می‌کند. کاراکتر او قابل ارتقا است و همه‌ی اجزای دیگر بازی بنا به نوع تفکر و ایفای نقش آنها وابسته هستند. که می‌تواند با توجه به خلاقیت و ذهنیت خودش این کاراکتر را ارتقا بدهد. بازی‌هایی مثل پانتومیم و مافیا جزء این دسته از بازی‌ها محسوب می‌شوند.

 

که ما در کارگاه  بازی فکری به صورت جامع تری به هر کدام از این موارد پرداختیم و مثال زدیم . و برای تهیه‌ی آن می‌توانید به سایت چمرانی‌ها مراجعه بفرمایید.

 

نویسنده: مهدیه ولیخانی

نقش تربیتی انیمیشن؛ این رسانه‌ی تصویریِ جذاب!

انیمیشن؛ از دیروز تا امروز!

نویسنده: مائده مرادی

خانواده بزرگ شهید چمران نقش تربیتی انیمیشن؛ این رسانه‌ی تصویریِ جذاب!گالیور، بچه‌های مدرسه والت، فوتبالیست‌ها، ملوان زبل، مهاجران، حنا دختری در مزرعه، رامکال، ایکیوسان، خانواده دکتر ارنست، پسر شجاع، بل و سباستین و… این نام‌های آشنا، رفیق دوران کودکی ما بودند!

اگر همه را به یاد نیاوریم، برخی از آنها، بخش اعظمی از دنیای کودکی ما را ساختند؛ صحنه شوت سوباسا به سمت دروازه و انتظار برای گل شدن توپ، مثل خوردن هندوانه وسط تابستان برایمان شیرین و لذت بخش بود! با چادر مشکی مادربزرگ در نقش زورو فرو می‌رفتیم و در دنیای قصه‌های مجید با او زندگی می‌کردیم.

همه چیز ساده بود، شبیه به دنیای صاف و ساده کودکی ما. کارتون‌ها بار محتوایی داشتند؛ خانواده در آن‌ها نقش پررنگی داشت و مفاهیم ارزشمندی مانند انسان‌دوستی، کمک به هم‌نوع، مهربانی، مسئولیت‌پذیری، عاقبت‌اندیشی، احترام، مبارزه با مشکلات، شکرگزاری و… را به ما می‌آموختند.

«رسانه» معنا و مفهوم امروزی پیدا نکرده بود و سهم ما از دنیای دیجیتال به قاب چند اینچی تلویزیون محدود می‌شد که پس از انجام تکالیف درسی اجازه داشتیم ساعاتی را به دیدن آن اختصاص دهیم. شاید والدین ما به نقش تربیتی رسانه‌ آگاه نبودند اما با آسیب‌های حداقلی آن آشنا بوده و ما را از زیاده‌روی در مصرف آن منع می‌کردند.
امروزه رسانه‌ها تا عمق جان خانه و خانواده‌ها رسوخ کردند و مصرف رسانه‌ای نیز در مقایسه با گذشته به گستردگی موبایل‌ها، لپ‌تاپ‌ها، تبلت‌ها، رایانه‌ها و… ده‌ها اینچ افزایش یافته است!

این روزها از هر طرف پیامی از سوی رسانه‌ها به سمت انسان روانه می‌شود. رسانه‌ای که آنچه را می‌خواهد، خواه واقعی یا غیرواقعی یا تلفیقی از هر دو در بسته‌بندی جذاب و موردپسند برای ما می‌فرستد و اگر ما گیرنده‌ها‌ی خوبی نباشیم و پیام فرستنده را به درستی پردازش نکنیم، رفته رفته تبدیل به چیزی می‌شویم که کیلومترها از خودمان فاصله دارد!

اینجاست که با اندکی دخل و تصرف می‌توان گفت: «گیرنده باید عاقل باشه!»

`

البته قصد داریم به صورت اختصاصی درباره «انیمیشن» صحبت کنیم؛ رسانه‌ای که بیشترین تاثیر را روی کودکان و نوجوانان دارد و می‌تواند دنیای آنها را متحول کند.

آنچه می‌خوانیم:

  • مواد تشکیل دهنده انیمیشن!
  • چرا انیمیشن مهم است؟
  • فرستنده پیام را بشناسیم.
  • محتوای پیام چیست؟
  • گیرنده پیام را بشناسیم.
  • شناخت فرستنده و محتوای پیام تنها با یک کلیک!
  • کودکان و نوجوانان در گروه‌های سنی مختلف چه دریافتی از پیام‌های رسانه‌ای ]انیمیشن[ دارند؟
  • بخورید و بیاشامید ولی اسراف نکنید!
  • چگونه مصرف رسانه‌ای کودکان را مدیریت کنیم؟!
  • چگونه مصرف رسانه‌ای نوجوانان را مدیریت کنیم؟!
    کمی درباره سواد رسانه‌ای…

 

مواد تشکیل دهنده یک انیمیشن!

به نظر شما انیمیشن از چه بخش‌هایی تشکیل شده است؟

ایده؟ طرح داستان؟ شخصیت‌ها؟ تصاویر متحرک؟ موسیقی؟ کلام؟
بله درست است اما منظور ما چیزی فراتر از شکل ظاهری انیمیشن است. انیمیشن هم مانند هر رسانه‌ی دیگری سه بخش اصلی دارد که لازم است با آن آشنا شویم.

1) فرستنده پیام؛

یعنی کسی که محتوا را طراحی می‌کند. به عبارت ساده‌تر همان شرکت‌هایی که انیمیشن‌ها را می‌سازند و تصمیم می‌گیرند چه چیزی را چگونه به بیننده منتقل کنند.

2) محتوای پیام؛

همان چیزی است که انیمیشن قصد دارد به صورت مستقیم یا پنهان به گوش و چشم ]سمع و نظر[ شنونده و بیننده‌ی خود برساند.

3) گیرنده پیام؛

کودک و نوجوانی که مخاطب اصلی انیمیشن است و میزان درک و آگاهی او تعیین می‌کند پیام فرستنده را چگونه دریافت کند.

شاید این سوال در ذهن شما ایجاد شده باشد که چرا باید به انیمیشن (به عنوان یک سرگرمی ساده کودکان) تا این اندازه اهمیت دهیم و آن را بشناسیم؟
پیش از آشنایی بیشتر با بخش‌های مختلف انیمیشن، خوب است به این سوال پاسخ دهیم.

چرا انیمیشن‌ها مهم هستند؟!

1. انیمیشن‌ها جزء اولین رسانه‌های تصویری هستند که به دنیای کودک وارد می‌شوند و مورد توجه او قرار می‌گیرند. کودک مانند یک زمین خالی آماده بذرافشانی است و هرچه در این دوره در این زمین کاشته شود، روزگاری قابل برداشت خواهد بود. کودک از آنچه از طریق بازی، داستان، کارتون و… از محیط پیرامون دریافت می‌کند تاثیر می‌پذیرد.

پس مهم است چه بذری در سرزمین وجود کودک کاشته می‌شود.

2. کودک به علت تلقین‌پذیری بالا، قدرت تعقل، تجزیه و تحلیل پایین در مقابل پیام‌های رسانه‌ای که در قالب انیمیشن، بازی، داستان، نمایش و… دریافت می‌کند، منفعل است و هر آنچه را دریافت می‌کند می‌پذیرد. پس گزینش پیام‌های دریافتی کودک برعهده ماست تا شاکله شخصیت او به درستی شکل بگیرد.

3. جذابیت حرکات، حالات چهره، نوع پوشش، ویژگی‌های ظاهری، رفتار، گفتار، اخلاق و… شخصیت‌های انیمیشنی موجب می‌شود کودک بیشترین میزان تاثیرپذیری را از آنها داشته باشد و سلیقه و ذائقه او مطابق آنچه از آنها دریافت می‌کند، شکل بگیرد. درواقع کودک شخصیت‌های مورد علاقه خود را به الگوهای رفتاری تبدیل می‌کند. از این رو وظیفه داریم الگوهای صحیحی به او معرفی کنیم.

4. کودک نمی‌تواند تفاوت دنیای واقعی و خیال را درک کند و با شخصیت‌های داستانی هم‌ذات‌پنداری می‌کند. رفتارهای آنان را همانندسازی کرده و اصول و شیوه زندگی کردن را از آنها یاد می‌گیرد. پس مهم است سبک زندگی که کودک از طریق انیمیشن‌ها می‌آموزد مطابق ارزش‌های ما باشد. فرهنگ زیستی نسل آینده از همین دوران در حال شکل‌گیری است.

5. انیمیشن‌ها می‌توانند روی مهارت‌های اجتماعی، رشد شناختی، سلامت هیجانی کودک تاثیر داشته باشند و اگر برنامه صحیحی برای آن نداشته باشیم می‌تواند روی هرکدام از حوزه‌های رشدی کودک اثرات منفی و مخرب بر جای بگذارد.

 

فرستنده پیام را بهتر بشناسیم!

فرض کنید پستچی بسته پستی را تحویل شما می‌دهد که از طرف فردی ناشناس به دست‌تان رسیده‌ است و از محتوای آن اطلاعی ندارید. طبیعی است که در این حالت برای باز کردن بسته دچار تردید و نگرانی هستید و اطمینان خاطر کمتری نسبت به محتوای آن دارید. اگر بدانید بسته از طرف یک فروشگاه فرهنگی برای شما ارسال شده، راحت‌تر می‌توانید محتوای آن را حدس بزنید و با اطمینان بیشتری بسته را باز می‌کنید.
در دنیای رسانه نیز شناخت فرستنده و افرادی که محتوایی را برای ما تولید، بسته‌بندی و ارسال می‌کنند مهم است. هنگامی که با سازندگان انیمیشن آشنا شویم بهتر می‌توانیم حدس بزنیم هر انیمیشن را چه تفکراتی پشتیبانی می‌کند و هر یک مامور انتقال چه پیامی به ما هستند. درواقع فرستندگان پیام روی محتوای پیام اثر می‌گذارند.
حتما نام شرکت‌های معروف انیمیشن‌سازی پیکسار و والت دیزنی را شنیده‌اید. شرکت‌های دیگری مانند دریم ورکس، نیکلودئون، برادران وارنر، سونی پیکچرز و… نیز جزء بزرگترین شرکت‌های تولید انیمیشن آمریکایی هستند و شرکت‌های جیبلی، نیپون انیمیشن و تویی انیمیشن نیز به تولید انیمه‌های ژاپنی می‌پردازند.
البته قصد نداریم در این زمینه برای شما حساسیت افراطی ایجاد کنیم تا شجره نامه هر انیمیشن را دربیاورید! همین‌ که با تولیدکنندگان محتوای‌ انیمیشن‌ها آشنایی کلی داشته باشید بهتر می‌توانید درباره پیام‌ها و پیامدهای هر انیمیشن به جمع‌بندی برسید و انتخاب بهتری خواهید داشت.

 

منظور از محتوای پیام چیست؟

محتوای انیمیشن را می‌توان مهم‌ترین بخش آن دانست زیرا شاکله اصلی انیمیشن است در تاثیرپذیری روی مخاطب، نقش بسیار تعیین کننده‌ای ایفا می‌کند.
منظور از محتوا، همان شکل ساختاری انیمیشن مانند ویژگی‌های ظاهری، طراحی شخصیت‌ها، حالات چهره، رنگ‌ها، موسیقی و به طور کلی روابط بین اجزای تشکیل دهنده انیمیشن برای انتقال پیام است. همچنین محتوا شامل پیام‌های پنهانی که در ذیل گفتگوها، ویژگی‌های شخصیتی قهرمان‌های داستان، سبک زندگی و… در ذهن مخاطب شکل می‌گیرد نیز می‌شود. لازم است برای دسترسی بهتر به محتوای هر انیمیشن هم به ویژگی‌های ظاهری و هم به محتوای درونی آن توجه داشته باشیم. هرچند تحلیل محتوای انیمیشن‌ها یک کار تخصصی است اما شما هم به راحتی می‌توانید به نقد محتوایی انیمیشن‌ها دسترسی داشته باشید که در ادامه به آن خواهیم پرداخت.
مصرف کودک از انیمیشن‌ها بدون توجه به پیامدها و محتوای آن روی توان یادگیری، مهارت اجتماعی و پرخاشگری آنها تاثیرات نامطلوبی دارد زیرا آنها علاوه بر بینندگان و شنوندگان پیام، عاملِ آن نیز هستند و رسانه به عنوان یک عامل اکتسابی در تغییر خلق و خو و نگرش آنها اثرگذار است.

 

گیرنده پیام را بهتر بشناسیم!

حال که می‌دانید منظور از گیرندگان پیام، بینندگان انیمیشن‌ها یعنی کودکان و نوجوانان هستند شاید با خود بگویید من در نقش پدر یا مادر فرزندم را بهتر از هرکسی می‌شناسم و می‌دانم سلیقه او در انتخاب انیمیشن چیست! اما شناخت گیرنده پیام به این معناست که مخاطب کودک یا نوجوان در هر بازه سنی به چه سطحی از آگاهی و شناخت رسیده و چه درکی از چیزهایی که می‌بیند و می‌شنود دارد. مخاطب‌شناسی به ما کمک می‌کند تا از میزان اثرپذیری کودک از پیام‌های موجود در رسانه‌ها آگاه شویم و هنگام چینش انیمیشن‌ها در سبد مصرف رسانه‌ای کودک انتخاب دقیق و آگاهانه‌تری داشته باشیم.

 

شناخت فرستنده و محتوای پیام تنها با یک کلیک!

همان‌طور که پیش‌تر اشاره کردیم تحلیل محتوای انیمیشن‌ها علاوه بر تخصص، نیازمند صرف زمان و انرژی بسیار است؛ اینکه هربار پیش از فرزندتان یک مرتبه همه انیمیشن‌ها را ببینید و درباره محتوای آن تصمیم بگیرید، کاری عملا دشوار و ناممکن است. نقد و بررسی انیمیشن‌ها توسط متخصصان این رشته انجام شده و شما برای کسب اطلاعات بیشتر درباره آنها، آشنایی با شرکت سازنده، پیام‌های مثبت و منفی و… راه سختی در پیش ندارید؛ کافی است سری به سایت‌ها و اپلیکیشن‌هایی که به همین منظور راه‌اندازی شده‌اند بزنید و نام انیمیشن مورد نظر خود را جستجو کنید.
سایت‌های چی خوبه، کدومو، منظوم و اپلیکیشن رامون می‌توانند اطلاعات بسیار مفیدی همچون رده سنی مناسب انیمیشن‌ها، پیام‌های آن، دلایل گرایش کودکان به دیدن انیمیشن و به طور کلی همه آنچه والدین باید درباره انیمیشن بدانند در اختیار شما قرار می‌دهد. همچنین انیمیشن‌ را از لحاظ پارامترهای مثبت مانند رشد شخصیتی، الگوسازی، آموزشی، مهارت ارتباطی، سبک زندگی و پارامترهای منفی مانند قهرمان سازی، رفتارهای نامناسب، خشونت و ترس، بدزبانی مورد ارزیابی قرار داده و به آن نمره می‌دهد که می‌تواند تصویری کلی نسبت به محتوای انیمیشن پیش روی شما قرار دهد.

 

کودکان و نوجوانان در گروه‌های سنی مختلف چه دریافتی از پیام‌های رسانه‌ای انیمیشن دارند؟

در اینجا به بررسی اجمالی میزان درک کودکان و نوجوانان از انیمیشن‌ها در 4 بازه سنی مختلف می‌پردازیم:

گروه سنی کودکان پیش از دبستان 2 – 5 سال:

1) رخدادها را به صورت مجزا از یکدیگر درک می‌کنند و قادر به پیگیری داستان‌های دنباله‌دار نیستند. انیمیشن‌هایی که در لحظه اتفاق می‌افتند مانند کارتون تام و جری، پلنگ صورتی، میگ میگ، مورچه‌خوار و… برای آنها مناسب‌تر است.

2) نگاه کلیشه‌ای به موضوعات دارند و هر آنچه در انیمیشن می‌بینند را به کل تعمیم می‌دهند. مثلا اگر در کارتونی، از کسی که لباس سیاه بر تن داشته بترسند ممکن است در دنیای واقعی با دیدن فردی که لباس تیره دارد احساس ترس کنند.

3) تمایزی بین واقعیت و دنیای خیال قائل نیستند و شخصیت‌های کارتونی را واقعی می‌پندارند. نمی‌توانند درک کنند انیمیشن‌ها واقعی نیستند یا بازنمایی از واقعیت هستند. مثلا فکر می‌کنند شخصیت‌های کارتونی در دنیای حقیقی وجود دارند یا داخل تلویزیون زندگی می‌کنند.

4) اثرپذیری آنها از تبلیغات زیاد است زیرا شیفته‌ی اصوات، رنگ‌ها، تصاویر و حرکات تبلیغ‌ها می‌شوند و به محتوای آن توجه کمتری دارند. به همین علت هنگامی که تبلیغات پخش می‌شود کمترین میزان ارتباط را با دنیای پیرامون خود دارند و احتمالا اگر آنها را صدا کنید متوجه نمی‌شوند.
درک کودکان 2 تا 5 سال از دیدن تصاویر و شخصیت‌های انیمیشن‌ها با آنچه ما تصور می‌کنیم بسیار متفاوت است و ممکن است در دنیای خیال خود چیزی را تصور کنند که به ذهن ما هم خطور نمی‌کند!

 

 گروه سنی کودکان خردسال 6 – 8 سال:

1) از اواخر 5 سالگی می‌توانند طرح داستان را پیگیری و دنبال کنند.

2) ارتباط بین بینایی و شنوایی تکامل پیدا کرده و تاثیر بیشتری روی دریافت آنها از پیام‌های انیمیشن دارد.

3) به داشتن و استفاده از وسایل شخصیت‌های کارتونی گرایش پیدا می‌کنند و دوست دارند همه لوازم آنها شبیه شخصیت مورد علاقه‌شان باشد.

4) اعتماد به تبلیغات در این سن بیشتر است زیرا کم کم علاوه بر توجه به رنگ‌ها و صداها نسبت به محتوای آنها نیز ادراک پیدا می‌کنند.

 

گروه سنی کودکان 9 تا 12 سال:

1) در این سن به علت توان به‌خاطر سپاری محتوا، کودک اثرپذیری بیشتری از انیمیشن‌ها پیدا کرده و در زندگی روزمره درگیر شخصیت‌ها می‌شوند و دوست دارند با آنها بازی کنند یا بازی‌های رایانه‌ای آنها را انجام دهند.

2) محتوای پنهان و گفته نشده در انیمیشن نیز آنها را درگیر می‌کند و قادر به درک آن هستند.

3) به شخصیت‌ها و چالش‌ها یا گره‌های آنها در طول داستان توجه ویژه‌ای دارند و ممکن است مدت‌ها به آن فکر‌ کنند یا برای حل مسائل آنها راه‌حل پیدا کنند.
4) قالب تبلیغات را از سایر قالب‌های تصویری به خوبی تشخیص می‌دهند.

 

 گروه سنی نوجوانان 13 تا 18 سال:

1) به دنبال منابع مهم اطلاعاتی هستند و با توجه به دسترسی نامحدود به فضای اطلاعاتی، دنیا را از نگاه رسانه‌ها می‌فهمند و تصویر رسانه‌ای برای آنها مهم است.

2) به پیامدهای رفتار خود توجهی ندارند و به جذابیت‌های آن اتفاق، بیشتر از سرانجام آن فکر می‌کنند. پس بعید نیست متاثر از انیمیشن‌ها دست به هر کار جالب و البته خطرناکی بزنند!

3) با توجه به تغییرات فیزیولوژیکی، پرخاشگری در این سن با تاثیرپذیری از رسانه‌ها بروز و ظهور بیشتری پیدا می‌کند.

4) می‌توانند محتوای ناگفته انیمیشن‌ها را نیز استنتاج کنند و درنتیجه آسیب‌پذیری آنها نسبت به پیام‌های جنسی بسیار زیاد است.

5) به حجم وسیعی از اطلاعات دسترسی دارند اما از آنجا که به پختگی لازم برای تجزیه و تحلیل اطلاعات نرسیده‌اند، این موضوع می‌تواند برای آنها خطرآفرین باشد و دست به تجارب خطرناکی بزنند.

 

بخورید و بیاشامید ولی اسراف نکنید!

اغلب ما توجه ویژه‌ای نسبت به تغذیه خانواده خود داریم. وقتی برای خرید به فروشگاه می‌رویم به دنبال بهترین و تازه‌ترین مواد غذایی هستیم و سعی می‌کنیم سبد مصرف غذایی خانواده را طوری انتخاب کنیم که علاوه بر داشتن تنوع و توجه به ذائقه اعضای خانواده به رشد و سلامت آنها نیز کمک کند. همان‌طور که توجه به غذای جسمی خانواده مهم است باید برای مصرف فرهنگی و غذای روحی آنها نیز برنامه داشته باشیم. شاید این جمله معروف را شنیده باشید که می‌گویند اگر ما برای خودمان برنامه نداشته باشیم، ‌دنیا برای ما برنامه‌ریزی می‌کند. واقعیت این است که دنیای امروز انسان‌ها را به سمتی سوق می‌دهد که به مصرف فرهنگی خود توجه چندانی ندارند و رفته رفته جامعه‌ تبدیل به جامعه‌ی فراغتی می‌شود که تنها به دنبال سرگرمی و سرگرم شدن است و انسانی که همواره باید در پی رشد خود و دیگران باشد به انسانِ فراغتی تبدیل می‌شود.

«اُنظُر إلی طَعامِه» تنها به خوراک جسمی اشاره ندارد. مراقبت از خوراک فکری و فرهنگی خود و خانواده نیز از وظایف ماست. اگر ما برای سبد مصرف رسانه‌ای خانواده خود برنامه نداشته باشیم؛ هر چیزی را مصرف کنیم، درست و به اندازه مصرف نکنیم، دچار سوءهاضمه فرهنگی خواهیم شد.

در اینجا به ارائه پیشنهادها و راهکارهایی برای مدیریت سبد مصرف رسانه‌ای در کودکان و نوجوانان می‌پردازیم که البته می‌توانید آنها را به صورت اختصاصی برای دیدن انیمیشن نیز به کار بگیرید.

چگونه مصرف رسانه‌ای کودکان را مدیریت کنیم؟!

1) استفاده مشروط و محدود

از سنین پایین باید با مشارکت کودک به برنامه مشخصی برای میزان استفاده روزانه از تلویزیون برسیم. کودکان باید بدانند در استفاده از رسانه‌ها محدودیت زمانی دارند همچنین تنها اجازه دارند برخی از برنامه‌های مفید را تماشا کنند.

2) جایگزین جذاب

تنوع در برنامه‌های سرگرم‌کننده کودکان موجب می‌شود، آنها به انجام یک کار خاص عادت نکنند و لذت فعالیت‌های دیگر را نیز تجربه کنند. بازی‌، نمایش‌، قصه، کتاب، ورزش، کاردستی و… می‌تواند جایگزین‌های جذابی برای انیمیشن باشد.

3) حافظه مشترک رسانه‌ای

خوب است با کودکان تجارب مشترکی در استفاده از رسانه‌ها داشته باشیم و تا حد امکان آنها را همراهی کنیم. مشاهده انیمیشن‌های نوستالژیک یک راه جذاب برای این تجربه مشترک است که کمک می‌کند مدیریت بهتری روی محتوای مصرفی کودک داشته باشیم.

4) تعریف هویت مستقل خانوادگی

از سن 7 سالگی می‌توان درباره سبک زندگی خانواده با کودک وارد گفتگو شد. کودک باید بداند در خانواده چه چیزهایی به عنوان ارزش رعایت می‌شود و کم کم با هویت مستقل خانوادگی آشنا شود. مثلا می‌توان با او درباره اینکه چه کارهایی را در چارچوب خانواده می‌توان انجام داد و چه چیزهایی را می‌توان دید گفتگو کرد که خود مقدمه آشنایی با سواد رسانه‌ای است.

5) گفتگو

علاوه بر اینکه درباره میزان استفاده از تلویزیون و سایر رسانه‌ها، نحوه دیدن انیمیشن، بایدها و نبایدهای مصرف، زمان استفاده و… می‌توان با توجه به سن کودک با او گفتگو کرد، پس از دیدن انیمیشن‌ها و برنامه‌های تلویزیونی نیز می‌توان درباره محتوای آنها با کودک صحبت کرد. گفتگو باید صمیمی، جذاب و به زبان کودک باشد و با توجه به میزان کشش و علاقه او به ادامه آن تنظیم شود تا خسته کننده نباشد. چنین گفتگویی موجب می‌شود:

  •  از آسیب‌های احتمالی که ممکن است به کودک وارد شود جلوگیری کنید.
  •  وقتی با کودک درباره چالش‌های شخصیت‌ها صحبت می‌کنید و به راهکار مشترک می‌رسید مهارت حل مسئله در او تقویت می‌شود.
  •  دسترسی به افکار کودک و برداشت او از انیمیشن برای شما فراهم می‌شود.
  •  وقتی کودک درباره آنچه از انیمیشن آموخته صحبت می‌کند، میزان اثرپذیری او از آنچه دیده مشخص می‌شود.

چگونه مصرف رسانه‌ای نوجوانان را مدیریت کنیم؟!

بدیهی است که اگر از دوره کودکی به فکر مصرف رسانه‌ای فرزند خود باشیم در دوره نوجوانی و آستانه ورود به دوره بزرگسالی راه آسان‌تری را در پیش خواهیم داشت. اما ممکن است اقتضائات دوره نوجوانی موجب بروز اتفاقاتی شود که آن را پیش‌بینی نمی‌کردیم و برای آن برنامه‌ای نداشته‌ایم؛ به طور کلی هرگونه اقدام ضربتی به معنای منع مصرف در این دوره می‌تواند آسیب‌های جدی به نوجوان وارد کند و موجب مخفی‌کاری، دروغ، لجبازی و… شود.

1) حفظ ارتباط عاطفی

اولین و مهم‌ترین راهکار، حفظ ارتباط عاطفی با نوجوان است به‌طوری که ما را امین‌ترین و بهترین دوست خود بداند. نوجوانی که با والدین خود ارتباط عاطفی نزدیک و صمیمانه‌ای دارد، گفتگوپذیرتر است و انعطاف بیشتری برای شنیدن حرف‌های آنها دارد.

2) نداشتن حیاط خلوت رسانه‌ای

حیاط خلوت رسانه‌ای و داشتن اکانت مستقل تا پیش از سن 15 سالگی برای نوجوانان توصیه نمی‌شود. والدین باید از دوره کودکی فضای رسانه‌ای مشترک را برای تمام اعضای خانواده ایجاد کنند تا همه در کنار یکدیگر از فضای مجازی و استفاده از رسانه‌ها لذت ببرند و خاطره مشترک بسازند. اگر فضای گفتگو در زمان‌های خاص مانند ساعت بعد از شام ایجاد شود، تبادل و هم‌فکری در بین اعضای خانواده به فهم رسانه‌ای مشترک منجر می‌شود.

3) تعادل یا توازن دیجیتال

اگر والدین برای استفاده از رسانه‌ها برنامه‌ریزی مشخصی داشته باشند، همه اعضای خانواده نیز مدیریت زمان در مصرف رسانه‌های دیجیتال و فضای مجازی را یاد می‌گیرند. نوجوانان در سنی هستند که باید تعادل مصرف دیجیتال را تمرین کنند و برای استفاده صحیح و بهینه از فضای مجازی برنامه داشته باشند.

4) جایگزین جذاب

اگر نوجوانان جایگزین‌های جذابی برای رسانه‌های دیجیتال مثل انیمیشن، بازی‌ها و… داشته باشند، راحت‌تر می‌توانند استفاده از آن را مدیریت کنند. با ایجاد فضاهای کاری سرگرم‌کننده، شرکت در دوره‌های یادگیری مهارت‌، استفاده مفید از فضای مجازی مانند داشتن کانال آموزشی یا تولیدمحتوای رسانه‌ای می‌توان احساس ارزشمندی را در نوجوان تقویت کرد که این امر می‌تواند روی استفاده بی‌رویه یا بدون هدف از رسانه‌ها نقش موثری داشته باشد. همچنین فعالیت فیزیکی مانند ورزش یا استفاده از فضاهای طبیعی و مصنوعی برای انجام بازی‌های هیجانی حتما باید در برنامه سرگرمی خانواده گنجانده شود.

5) آشنایی با قهرمان‌های واقعی

رسانه‌های تصویری به خصوص انیمیشن و بازی‌ها به دنبال قهرمان‌سازی و ایجاد الگو برای کودکان و نوجوانان هستند. ژانر ابرقهرمانی یک ژانر مستقل در تولیدات رسانه‌ای است که آسیب‌های جدی را به همراه دارد. نمایش قهرمان‌های پوشالی با قدرت‌های ماورایی که به عنوان الگو به ما معرفی می‌شوند و با ارزش‌های ما فاصله دارند. قهرمان‌های واقعی از اسطوره‌های ایرانی باستانی و قهرمان‌های ملی مذهبی در دوره‌های مختلف تاریخ انقلاب، دفاع مقدس و قهرمان‌های معاصر می‌تواند به عنوان بهترین الگوها به نوجوانان معرفی شوند. قهرمان‌های واقعی الگوهای رفتاری دست‌یافتنی برای نوجوانان هستند که می‌توانند به او بیاموزند با تکیه بر توانایی‌های فردی می‌تواند بهترین قهرمان زندگی خود باشد.

6) آشنایی با سواد رسانه‌ای

نوجوان باید کم کم بیاموزد که پیش از استفاده از هر رسانه‌ای به سه پرسش اساسی درباره آن پاسخ دهد. آشنایی با سواد رسانه‌ای مهم‌ترین اصل برای زندگی در دنیای دیجیتال است و نوجوان حتی‌المقدور باید خودش بتواند درباره این سوالات تصمیم بگیرد.

کمی درباره سواد رسانه‌ای… پاسخ سه پرسش اساسی!

چرا ببینیم؟!

دیدن این انیمیشن یا فیلم چه تاثیری در زندگی من دارد؟! چه چیزی به من اضافه می‌کند؟! الان چه نیازی به دیدن آن دارم؟! چه کار مفید دیگری به جای آن می‌توانم انجام دهم؟ و…. سوالاتی از این قبیل که کمک می‌کند لزوم استفاده از یک رسانه ]که در اینجا انیمیشن است[ به خوبی مشخص شود و به تصمیم‌گیری و انتخاب بهتر نوجوان منجر می‌شود.

چه چیزی ببینیم؟!

همان‌طور که اشاره کردیم شناخت سازندگان فیلم و انیمیشن به ما کمک می‌کند درباره محتوای آن حدس بزنیم. فیلم‌ها و انیمیشن‌های هالیوودی و آمریکایی تلاشی برای القای فرهنگ غربی به دنیاست و باید حساسیت بیشتری در انتخاب آنها داشته باشیم. می‌توانیم انیمیشن‌ها را به لحاظ محتوایی به سه دسته تقسیم کنیم:
محتوای سبز: محتوایی که برای ما مفید است و به رشد ما کمک می‌کند. یعنی صرفاً سرگرمی نیست و پیام‌های مثبت آن موجب یادگیری و پندگیری می‌شود. اگر در تربیت کودک بستری برای او فراهم کرده باشیم که همواره به فکر رشد خود باشد، به انجام فعالیت‌هایی که او را از این مسیر دور می‌کند رغبتی نشان نخواهد داد.

محتوای زرد: محتوایی که آسیب جدی ندارد یعنی مغایر با ارزش‌ها نیست اما دیدن آن چیزی به ما اضافه نمی‌کند و صرفاً برای سرگرم شدن است و رشدی به همراه ندارد.
اگر محتوای زرد گاهی صرفاً برای سرگرمی در سبد مصرف رسانه‌ای باشد آسیب جدی تربیتی ندارد اما مصرف آن نباید تبدیل به عادت همیشگی شود. بزرگترین آسیب مصرف دائم محتوای سرگرم‌کننده، تبدیل انسان به انسانِ فراغتی است که هیچ برنامه‌ای برای رشد خود ندارد و برای رفتن به سمت جاده خاکی مستعدتر است!

محتوای قرمز: محتوایی که به علت استفاده از الفاظ نامناسب، بالا بودن جنبه‌های ترسناک، استفاده از موضوعات جنسی و مغایرت با ارزش‌ها، خط قرمز محسوب می‌شود و نباید آن را مصرف کرد. نوجوان باید بداند همان‌طور که نمی‌توانیم هر غذایی را وارد جسم خود کنیم باید مراقب غذای فکری خود نیز باشیم.

چگونه ببینیم؟!

تنها یا در جمع خانواده؟ با رایانه شخصی یا خانوادگی و تلویزیون؟ با کدام دوبله؟
تا پیش از رسیدن به سن جوانی، کودک و نوجوان باید یاد بگیرد که تنها می‌توانند از طریق تلویزیون یا رایانه خانوادگی و در جمع خانواده انیمیشن ببیند یا بازی کند. همچنین دوبله انیمیشن‌ها و سایتی که از آن دانلود انجام می‌شود در سلامت محتوایی آن بسیار موثر است. سعی کنیم از سایت‌های معتبر و دوبله‌های تاییدشده که قابلیت پخش در تلویزیون را دارند استفاده کنیم.

برای ارتباط موثر با کودکان و تعامل با نوجوانان نیاز است قالب‌های ذهنی خودمان را کنار بگذاریم، کارگاه شکستن قالب‌های ذهنی می‌تواند گزینه مناسبی در این زمینه باشد که کمک می‌کند به دنیای ذهنی فرزندتان نزدیک‌تر شوید.

اگر به کسب اطلاعات تخصصی‌تری درباره انیمیشن‌ها علاقه داشتید می‌توانید کتاب دانش فنی تخصصی رشته پویانمایی (انیمیشن) پایه دوازدهم شاخه فنی و حرفه‌ای را دانلود کنید.
کتاب کودکان و نوجوانان عصر هزاره ترجمه آقای فرج حسینیان و خانم نزاکتی از انتشارات علمی فرهنگی نیز به به آگاهی شما در زمینه رابطه خانواده و رسانه‌های جمعی، سواد رسانه‌ای، دریافت مخاطب و… کمک می‌کند.

برای اینکه مناسب‌ترین راه گفت و شنود با کودکان و نوجوانان را بیاموزید خواندن کتاب‌های به بچه‌ها گفتن از بچه‌ها شنیدن و به نوجوانان گفتن از نوجوانان شنیدن اثر آدل فابر و الین مازلیش را از دست ندهید.

 

نویسنده: مائده مرادی

اجبار دوست داشتنی؛ والد مجبورکننده یا تذکردهنده در دینداری؟

خانواده بزرگ شهید چمران اجبار دوست داشتنی؛ والد مجبورکننده یا تذکردهنده در دینداری؟نویسنده: مهدیه ولیخانی

لا اِكْراه فِی الدّینِ قَدْ تَبَینَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَی فَمَنْ یكْفُر بِالطاّغُوتِ وَ یؤمِنْ بِاللهِ فَقَدْ اِسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقی لاَنْفِصامَ لَها وَ اللّهُ سَمیعٌ عَلیمٌ.
وَأْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلاَةِ وَاصْطَبِرْ عَلَیْهَا؛ خانواده‏ات را به نماز فرمان ده و بر انجام آن شکیبا باش» (طه، 132)
در منابع اسلامی، گزاره‌هایی بیان می‌شود که به در مورد آنها اختلاف‌نظرهای زیادی وجود دارد.
در آیه اول بر آزادی در دین تاکید می‌کند و از طرفی دیگر در آیه بعدی به الزام کردن در دینداری توجه می‌دهد. ممکن است که این سوال پیش بیاید که چطور می‌شود که از سویى بر آزادى فرد در گزینش و پذیرش دین تأکید مى‏شود و از سوى دیگر والدین موظف به واداشتن کودکانشان به رعایت تکالیف دینى مى‏شوند؟
هدف اصلی آیه اول بیان این نکته است، که ما در حوزه‌ی اعتقادات نمی‌توانیم فردی را مجبور به اعتقاد داشتن کنیم. به طور مثال نمی‌توان فردی را که قورمه سبزی دوست ندارد مجبورکنیم قورمه سبزی دوست داشته باشد. می‌توانیم مجبور کنیم آن را بخورد ولی نمی‌توانیم مجبور کنیم که آن را دوست داشته باشد.
دین هم به همین صورت است ما می‌توانیم بچه‌ها را مجبور کنیم نماز بخوانند، روزه بگیرند، حجاب داشته باشند، ولی در لایه اعتقادات نمی‌توانیم. نمی‌توانیم بچه‌ها را مجبور کنیم نماز را دوست داشته باشند یا حتماً قبول داشته باشند و این مسئله، خودش مسئله حساسی است و دوگانگی‌هایی را در زمینه‌ی تربیت دینی ایجاد می‌کند.
با توجه به آیه دوم، این الزام و تکلیف به سبب حقّى است که فرزند بر والدین خود براى تربیت شایسته‏اش دارد؛ از جمله حقوق فرزندان بر والدین این است که آنها باید بکوشند تا موجبات هدایت و سلامت جسمى و روحى فرزندان خود را فراهم آورند و نسبت به سرنوشت او احساس مسئولیت نمایند. این مسئولیتى است که خداوند نیز آن را پذیرفته و شرعا متوجه والدین ساخته است. بدیهى است لازمه‏ى اعطاى چنین مسئولیتى، در اختیار نهادن ابزارها و روش‏ها و قواعدى است که والدین بتوانند با به کارگیرى صحیح آنها از ایفاى مسئولیت خویش برآیند.

در ادامه به بررسی مطالب زیر می‌پردازیم:

• تعریف اجبار
• زمینه‌های مؤثر در اجبار
• اصول و روش اجبار خوب(معیارهاى لازم در به کارگیری اجبار)

 

تعریف اجبار و لزوم آن

الزام نه تنها در حوزه ‏ى تربیت دینى، که در دیگر حوزه ‏هاى تربیتى و به ویژه تربیت اخلاقى نیز مورد نظر برخى از اندیشمندان و صاحب‏ نظران تعلیم و تربیت بوده است. ایمانوئل کانت، فیلسوف آلمانى، از جمله کسانى است که على رغم تأکیدى که بر لزوم توجه به انتخابگرى انسان و میل و اراده ‏ى او در فرآیند تربیت داشت، استفاده از الزام را نیز مجاز و بلکه لازم می ‏دانست:
«بسا می ‏شنویم که می گویند هر کارى را باید چنان در برابر کودکان بگذاریم که از روى میل به آن عمل کنند. این سخن، گاه بسیار درست و خوب است، ولى چیزى هایى هم هستند که باید چون تکلیف روبه‏ رویشان بگذاریم و این چیزى است که در همه‏ ى زندگانى برایشان سودمند خواهد بود» (نقیب‏ زاده، 1368، ص140).
در تعریف اجبار چیزی غیر از خود فرد مطرح است. گاهی خود فرد، خودش را اجبار می‌کند تا کاری را انجام دهد، اما گاهی کسی غیر از خود فرد اجبار را ایجاد می‌کند و سلب اختیار می‌نماید.
فرد انتخابی دیگری ندارد و این سلب اختیار با عدم رضایت نیز همراه است.
باید در نظر داشته باشیم واقعیت اجبار این است که با عدم رضایت و سختی همراه است، حال اینکه چه ساز و کارهایی را پیش ببریم تا اجبار را نرم کنیم تا عدم رضایت کاهش پیدا کند بحث دیگری است. اما واقعیت این است که در اجبار این اتفاق می‌افتد که رضایت نداریم و این عدم رضایتمندی مؤلفه‌ی پررنگی است.
عقلانیت جایگاه ویژه ‏اى در تربیت اخلاقى دارد و فرد باید از خوب یا بد بودن امور و حُسن و قبح آنها آگاه باشد تا آنها را بپذیرد و در رفتار خود بروز دهد؛ ولى این مسئله، تربیت اخلاقى را متوقف نمی کند و آن را به دوره ‏ایی که توانایی عقلی خود فرد به آن برسد به تعویق نمی‌اندازند؛ به همین دلیل است که نمی توان کودک را آزاد گذاشت تا هر رفتارى، ولو ضد اخلاقى و قبیح، را انجام دهد و تنها در دوره‏ ى درک عقلی، با شناخت و اطلاعاتى که از یک مکتب اخلاقى به دست می آورد و در صورتى که خواست، تربیت اخلاقى را بپذیرد. اگر کسى کم‏ترین مسئولیت اخلاقى را براى خود در قبال سعادت فرزندان و جامعه ‏ى خویش قائل باشد، چنین دیدگاهى را نمی ‏پذیرد، بلکه تلاش می‌کند تا به تناسب ویژگى شخصیتىِ کودک از استعدادها و قابلیت‏هاى او در تربیتش استفاده کند. بنابراین، ضرورى است که در هر دوره از رشد انسان، تربیتى فراخور مقتضیات رشد وى طراحى شود و اجرا شود تا شخصیت او به خوبى شکل گیرد؛ و به همین خاطر است که، تلقین، القا و عادت دادن نیز در فرآیند تربیت، امورى به کلى باطل نیستند. همچنین، تربیتى که تنها بر پایه ‏ى یکى از این امور باشد، تربیتى نادرست است.

عوامل مؤثر در به کار نگرفتن اجبار

هر جامعه‏ اى هر چند صداى آزادى ‏خواهى و عقلانیت او عرش‏ گستر باشد، به خود اجازه نمى ‏دهد که در برابر بی توجهی به دینداری منفعل باشد. دکتر اوئن کلن، رییس بخش مطالعات مذهبى انیستیتو سالسکن انگلستان، در این باره گفتار جالبى دارد؛ او در کنفرانس «آموزش دینى در بستر تعامل ادیان» مى‏گوید:
«ما درباره ‏ى امور دیگر مثل مطالعه‏ ى روزنامه، مشاهده‏ ى تلویزیون، لباس، غذا و کاربرد زبان دلخواه و دیدگاه سیاسى، در زندگى کودکان مداخله مى ‏کنیم، چگونه درباره‏ ى مذهب، این دخالت را نپذیریم؟!» (صبورى، 1376، ص162).

عواملی موثر در به کارنگرفتن اجبار عبارتند از:

1-رویکرد خود والدین نسبت به اجبار:

گاهی ما خودمان به عنوان والد با اجبار مشکل داریم و خود بچه مشکلی ندارد. این والدین هستند که بیان می‌کنند با اجبار کردن فرزندشان در انجام تکالیف دینی مشکل دارند و خود بچه با سختی این فضا مشکلی ندارد و قسمتی از ریشه این مسئله به گذشته ما والدین برمی‌گردد.

2-دلسوزی بیش از حد والدین:

عامل بعدی که نسل امروز را به افراط در آزادی دادن سوق داده‌است، دلسوزی بیش از حد والدین است.کودک در جامعه‌ی ‌امروز ما موضوع‌ پررنگی‌ شده‌است. والدین همواره این ترس را دارند که والدگری درستی نداشته باشند و از طرفی هم دائم می‌گویند: نمی‌خواهیم فرزندم اذیت شود. دلمان برایش می‌سوزد. در نتیجه ما اجبار را در مسیر تربیت بچه‌ها دلسوزانه حذف می‌کنیم.

3-فضای رسانه:

تبلیغات زیادی وجود دارد که محدودیت‌ها، اجبار و چهارچوب‌ها را مانع رشد و خلاقیت معرفی می‌کند. بارها شاهد این جملات هستیم که گفته می‌شود: «می‌خواهید فرزندتان رشدکند، کارآفرین یا خلاق شود. نباید او را محدود کنید.» انیمیشن‌های بسیاری مانند انیمیشن غارنشین‌ها حاوی این مدل پیام‌ها هستند.

زمینه های موثر در به کارگیری اجبار

1. شرایط رشدی :

توجه به این نکته که بچه‌ها در چه دوره‌ی رشدی هستند می تواند کمک کند که با توجه به آن درصد و اندازه اجبار را تعیین کنیم.

حس دینی مانند سایر نیازها و فرایندهای روانی، طی مراحلی خاص در انسان شکل می‌گیرد. این مراحل به سن انسان نیز بستگی دارد. انطباق تکالیف دینی با توان ذهنی و روحی کودکان و نوجوانان به والدین کمک می‌کند که بتوانند رشد دینی آن‌ها را پایدار و بالنده به‌پیش ببرند.

کودکان در ابتدا طبیعتی دین پذیر دارند. اگر راه‌های پرورش این استعداد، با ‌آسیب همراه باشد، حس دین پذیری به احساس دین‌گریزی تبدیل می‌شود. یافته‌های پژوهشی در مورد تربیت دینی نشان داده است که سخت‌گیری بیش‌ازحد و سهل گیری بیش‌ازاندازه در فرایند تربیت دینی، به نتیجه‌ای نامطلوب می‌انجامد.

خانواده‌هایی که به‌ دور از نیازهای واقعی و ظرفیت‌های روان‌شناختی کودکان، اقدام به تحمیل آداب دینی به فرزندان می‌کنند، درواقع از تربیت دینی فاصله می‌گیرند.
منظور این است که کودک، نوجوان یا جوان مسلمان به گونه ای آموزش ببیند و تربیت شود که شخصیت او با اهداف دینی مطرح شده در قرآن شریف و روایات، هم خوانی داشته باشد و نهایتاً آن گونه باشد که بتوان او را مسلمان به معنای واقعی کلمه دانست.
در مورد تربیت دینی در هفت سال اول گرایش ها هستند که اهمیّت دارند.
در این بازه‌ی سنی ایجاد گرایش مثبت نسبت به هر چیزی مانند علاقه به خوراکی‌های مفید، مفاهیم دینی نسبت به رفتارسازی در این زمینه‌ها اولویت دارد. چنانچه در آیه لا اکراه فی الدین بررسی کردیم نمی‌توانیم به زور گرایش ایجادکنیم.
اما در هفت سال دوم رفتارسازی است که اولویت دارد.
این نوع تفکر که بچه من خودش باید به این برسد که چرا حجاب داشته باشد، چرا نماز بخواند بیهوده است. بچه‌ها نمی توانند در این سن پاسخ این سؤال‌ها برسند یا اینکه حتی نماز را دوست داشته باشد.
در کارگاه تربیت دینی به صورت کامل‌تری به این موضوع پرداخته شده که می‌توانید آن را از سایت خریداری کنید.

2. اجبار محیطی:

یکی ازبسترهایی که تربیت در آن شکل می گیرد، جامعه است. شرایط و اوضاع احوال جامعه در روند تربیت مؤثر است. بنابراین زمینه‌ی موثر دیگر در مبحث اجبار بحث محیطی است که در آن حضور داریم. قدرت زور و اجبار آن بسیار زیاد است در عین حال می‌تواند خیلی راحت، نرم عمل کند.

3. تفریح:

فضای تفریح، فضایی است که قدرت بسیار زیادی دارد. امروز هم ما با تفریح‌های زیادی در چالش هستیم. از جمله تفریح‌های رایانه‌ای. و در مقابل تفریح سالم در فضای عمومی و پارک و گردش که خود بسترهای مهمی در اجبار سالم هستند را داریم. ما باید برای فضای تفریح بچه ها تدبیر داشته باشیم. هرچند که اجبار ذاتا ناخوشایند است، با تفریح می توان یک مدل اجبار دوست داشتنی ایجاد کرد.

اصول و روش اجبار خوب

1. اعتماد به خدا:

رکن اصلی در دینداری و انتقال آن اعتماد به خداوند است. خیلی مواقع دچار افراط در اجبار می‌شویم چون تصور می‌کنیم، خداوند کارش را بلد نیست. گاهی ما از نماز نخواندن بچه‌ها به این دلیل ناراحت می‌شویم که حرف ما را گوش نکرده‌است، نه این که اگر فرد نماز نخواند حرف خدا را گوش نکرده‌است. شما باید توجه کنید که شما به عنوان والدین مانند پیامبر تنها تذکردهنده هستید. خداوند به پیامبر در قرآن تذکر می‌دهد ” سَبِّحِ اسمَ رَبَّکَ الاَعلَی، الَّذِی خَلَقَ فَسَوِّی” خداوند بلند مرتبه است و برای مخلوقش به عنوان یک رب برنامه دارد. بستر آماده دارد. اما گاهی ما فکر می‌کنیم این من هستم که یک بستر را آماده کردم.

2. اعتماد به کودک:

رکن بعدی اعتماد به خود کودک است من زمانی می‌توانم به او مسئولیت بدهم که بتوانم به او اعتماد کنم. اگر من دائم تذکر بدهم دائم او را پایش کنم، این من هستم که به او یاد داده‌ام، من مسئول زندگی تو هستم. حسی که منتقل می‌کنیم هم همین است و آن این است که پدر یا مادر من هنوز به من اعتماد ندارند و من نسبت به این کار مسئول نیستم، والدین مسئول هستند.

3. دادن قدرت انتخاب و تصمیم:

عامل بعدی این است که بچه‌ها را در تصمیم‌گیری‌ها و فکرها شریک کنیم. ما نباید به عنوان والدین آرزوها و علایق خودمان را به آنها تحمیل کنیم. گاهی من هستم که درس خواندن را دوست دارم، من کلاس قرآن و تدبر را دوست دارم. گاهی بچه‌ها به اجبار والدین وارد فضایی می‌شوند که بسیار آسیب‌زننده است. گاهی والدین استعدادی را در کودک خود می‌بینند و دائم اصرار می‌کنند که در همان فضا جلو برود.

اصول و روش اجبار خوب(معیارهاى لازم در به کارگیری اجبار)

• رعایت طاقت و توان جسمى کودک و نوجوان

این معیار، گذشته از آن که از کریمه ‏ى شریفه‏ ى «لاَ یُکَلِّفُ اللّه‏ُ نَفْسا إِلاَّ وُسْعَهَا» (بقره، 286) استفاده مى‏شود، در روایاتى داریم که امام صادق علیه‏السلام مى‏ فرماید «انّا نأمرصبیاننا بالصیام… بما اطاقوا؛ ما به میزان طاقت و توان فرزندانمان آنها را به روزه داشتن ملزم مى ‏کنیم»
و در روایتى که از امام على علیه‏السلام نیز تصریح شده است که الزام ما به روزه داشتن کودکانمان متناسب با میزان توان و طاقت بدنى آنهاست؛ لذا اگر گرسنگى یا تشنگى شدید به آنها روى آورد، اجازه‏ ى افطار کردن را به آنها مى ‏دهیم. این همه، حکایت از حاکمیت معیار «رعایت توان و طاقت متربى» در به کارگیری اجبار دارد. بدیهى است افراط در اجبار به گونه ‏اى که نوجوان را در معرض ضعف شدید بدنى قرار دهد و یا موجب اختلالات جسمى یا روانى او گردد، به هیچ ‏وجه مورد رضایت شارع مقدس نیست؛ هم‏چنان که سهل‏ انگارى و ترک هر گونه اجباری، به بهانه‏ ى این که توان نوجوان بسیار اندک است و نباید تا رسیدن به سن تکلیف، تلاشی در انجام اعمال دینى داشته باشد، مورد پذیرش نیست.

• رعایت نشاط و رغبت‏ هاى روحى و روانى نوجوان

به همان میزان که رعایت طاقت جسمى نوجوان ضرورت دارد، رعایت نشاط روحى و فراهم آوردن زمینه‏ هاى رغبت و تمایل نوجوان به امور دینى هم ضرورت دارد. امام على علیه‏ السلام مى‏فرماید:
«ان للقلوب شهوة و اقبالاً و ادباراً فأتوها من قبل شهوتها و اقبالها فان القلب اذا اکره عمى؛ همانا دل‏ها را روى آوردن و پشت کردنى است، پس دل‏ها را آن‏گاه به کار وادارید که تمایل و روى‏آوردنى دارند؛ چون اگر دل را به اجبار به کاری وادارى کور مى‏گردد» (نهج‏البلاغه، کلمات قصار، 193 )

امام باقر علیه‏السلام نیز از پیامبر اکرم صلى ‏الله ‏علیه ‏و ‏آله نقل مى‏ کند که حضرت فرمودند: «انَّ هذا الدین متین فاوغلوا فیه برفق و لا تکرهوا عبادة الله الى عباد الله فتکونوا کالراکب المنبت الذى لاسفراً قطع و لا ظهراً أبقى؛ همانا این دین استوار است، پس با ملایمت در آن وارد شوید و عبادت خداوند را بر بندگان تحمیل نکنید که در آن صورت به سواردرمانده‏اى مى‏مانید که نه سفرى را پیموده و نه مرکبى (با نشاط) به جا گذاشته است» (کلینى، ج 2، ص137)

رعایت این معیار، از دو جهت لازم است: اول این که اساساً دین اسلام دین یسر و آسان است (علامه حلى، 1414، ج2، ص355) و قفل ایمان رفق و مداراست (حر عاملى، ج 15، ص 269، روایت 20479).
دوم این‏که اساساً انسان به امورى که رغبت نداشته باشد، پاسخ دائمی و مثبت نمى‏ دهد. با توجه به سیره ‏ى معصومین علیهم‏السلام نیز این مفهوم فهمیده‌ می شود؛ مثلاً، در سیره‏ ى پیامبر اکرم صلى ‏الله ‏علیه ‏و ‏آله آمده است که پیامبر هر گاه با اصحاب خود درباره ‏ى اوضاع قیامت و وضعیت انسان در آن روز آخر سخن مى‏ گفت، با دیدن خستگى در چهره‌ی آنان، سخن خود را قطع مى ‏کرد و از امور دنیایى با آنها سخن مى‏ گفت تا نشاطى در ایشان ایجاد شود و اقبالى به سخن و گفتار او به وجود بیاید (الصالحى، ج9، ص 383).
شاید بتوان سیره‏ ى امام سجاد علیه‏السلام را که نوجوانانِ خود را به جمع فریضه ‏ى مغرب و عشا وامى ‏داشت و این کار را بهتر از آن مى ‏دانست که به خواب روند و براى نماز عشا به زحمت بیدارشان کند، در همین راستا تبیین کرد؛ زیرا بیدارکردن نوجوان، آن هم پس از فعالیت در طول روز، سخت است.

• توجه بیشتر به واجبات و پرهیز از الزام به مستحبات

امام على علیه‏ السلام مى‏ فرماید:
«اصل الامور فى الدین ان یعتمد على الصلوات و یجتنب الکبائر و الزم ذلک ما لا غنى عنه طرفة عین و ان حرمته هلک فان جاوزته الى الفقه و العبادة فهو حظ؛ ریشه‏ى کارها در دین، تکیه کردن به نمازها و دورى نمودن از گناهان کبیره است. از این امور لحظه‏اى بى‏نیاز نیستى؛ پس، از آنها غفلت مکن که محرومیت از آنها مایه‏ى هلاکت است و اگر پیش‏تر رفتى و به فقه (دین فهمى) و عبادت پرداختى، کمال بخت و بهره‏مندى توست» (محمدى رى شهرى ، ج 4، ص 1798، ح 6202)

• متهم کردن:

آنجایی که ما سریع بچه‌ها را متهم می‌کنیم: «تو خیلی بی‌خیالی»
یعنی کودک یک کاستی در یک رفتار دینی دارد که تازه آن هم هنوز به سن تکلیف نرسیده یا تازه رسیده است و آن هم در این سن تحملش سخت است. و والدین به جای همراهی مدام برچسب می‌زنند.

• سرزنش‌کردن

«چرا تو نماز نمیخونی»، «چرا با دوستت این رفتار را کردی؟». فضای بازخواست دائم در جریان است.

• امر ونهی مداوم :

یا دائم امر و نهی میکنیم. «نمازتو بخون»، «نماز قضا شد»، «این کارو بکن، آن کار را نکن».

والدین خودشان این قضاوت را ندارند و تصور می‌کنند که اصلاً چیزی به بچه‌ها نمی‌گویند، اما وقتی که دقت می‌کنند می بینند که در طول روز چقدر امر و نهی به بچه‌ها می‌کنند.

• پیش‌گویی‌های دلسردکننده:

عامل بعدی پیش‌گویی‌های دلسردکننده است. مخصوص نسل ما مدام با اصطلاحاتی روبه‌رو بود، که سرکوب و دلسرد می‌کرد. معلمانی که دائم می‌گفتند: «شماها چیزی نمی‌شوید. ما که این بودیم از شهدا جا ماندیم، شما که دیگر هیچ»

• تهدید:

در روایات مى ‏خوانیم که در مخاطب خود نفرت از دین ایجاد نکنید (کنزالعمال، ج3، ص37، ح5360) و مردم را به نرمى و ملاطفت به دین خدا دعوت کنید (کلینى، ج 2، ص 86) و…
ایمانوئل کانت نیز در تشریح الزام مورد نظر خود مى‏گفت: «با آن که تربیت باید با الزام همراه باشد، هیچ گاه نباید وحشیانه صورت گیرد» (نقیب زاده، همان، ص 137). رفتار خشن و اجبار وحشیانه مى‏ تواند ارتباط عاطفى بین مربى و متربى و پدر و فرزند را که پیش‏ شرط و زمینه ‏ى اصلى کار تربیتى است از بین ببرد.

خداوند متعال به پیامبر گرامى خویش حضرت محمد صلى‏ الله ‏علیه ‏و ‏آله مى‏ فرماید: «فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنْ اللّه‏ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ کُنْتَ فَظّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ؛ پس به سبب رحمت خداست که تو با آنها چنین نرم هستى، اگر تند خو و سخت دل مى‏بودى از گرد تو پراکنده مى‏شدند» (آل عمران 151). بدیهى است آنچه مى ‏تواند دشوارى تکلیف و سختى الزام را تا حدى کم کند و راه را براى عمل به آن هموار نماید.

• ندادن حق انتخاب

عامل بعدی این گونه است که به آنها پیشنهاد بدهیم به طور مثال «قبل از نماز، ناهار میخوری یا بعد از آن».« اول افطار می‌کنیم بعد نماز می‌خوانیم یا برعکس.» کاری کنیم که خود بچه‌ها به تدبیر بیافتند و یک مدلی را برای خودشان انتخاب کنند که خودشان به آن پایبند باشند.

 

نتیجه‌گیری:

در نتیجه در مرحله‌ی اول باید اجبار و عدم رضایت همراه آن را بپذیریم. در مرحله‌ی بعد برای انتقال ارزش‌ها صبر و پایداری با همدلی را به عنوان راهبرد اصلی در نظر بگیریم. و این را همیشه به خودمان یادآوری کنیم ما به عنوان والدین یا مربی تنها نقش تذکردهنده را به عهده داریم. و برای اینکه تذکر دهنده‌ی مقتدر و مهربان باشیم، باید از بسترها و روش‌هایی که سختی و تیزی اجبار را کم می‌کند، استفاده کنیم.

 

شما می‌توانید در همین راستا کارگاه حد و مرز اجبار در دین را از سایت خریداری کنید.

نویسنده: مهدیه ولیخانی