وابستگی کودک به مادربزرگ

مشاور: فاطمه مزارعی

پرسش:

ببخشید من با دخترم به مشکل برخوردم 4 سالشه. تازه پسرم به دنیا اومده
اومدیم بالا خونه پدر شوهرم دخترم به شدت به مادرشوهرم وابسته‌ست، از همون اول اینطور بود
وقتی مادرشوهرم باشه دیگه با من کاری نداره
گذشته از تاثیرات منفی که در روحیات دخترم داشته به خاطر برآورده شدن تمام خواسته های معقول و غیر معقولش.
تحمل این شرایط برای من دیگه داره غیرممکن میشه.
دخترم حتی وقتی ناراحت میشه سریع به آغوش مادربزرگش پناه می بره و من نمی دونم باید چیکار کنم
خیلی سعی می‌کنم باهاش مهربون باشم، بازی کنم، محبت کنم ولی تا یک لحظه سرش خلوت میشه سریع می خواد بره پایین یا مادربزرگش بیاد بالا.
کلا همه نیازهاش رو با مادربزرگ و پدربزرگش برآورده می کنه و من و باباش نقش زیادی تو زندگیش نداریم.

توصیف:

دختر ۴ساله‌ شما برای رفع احتیاجاتش، زود به مادربزرگ و پدربزرگ پناه می‌برد و به والدین خود مراجعه نمی‌کند. گویا شما یک نوزاد تازه متولد شده هم دارید .
اکنون به دنبال راهکار هستید.

ریشه:

۱. به طور کلی تولد فرزند جدید معمولا بچه‌های بزرگتر را دچار چالش می‌کند.
چرا که آن‌ها تصور می‌کنند محبت و توجه والدین را از دست داده‌اند.
۲. کودکان زیر ۷ سال نیاز زیادی به توجه و محبت دارند و زمانی که این مسئله برایشان برآورده نشود به چالش می‌خورند یا اینکه سعی می‌کنند از طرق دیگر این کمبود را جبران کنند.
۳. گاهی ما تصور می‌کنیم که به فرزندمان محبت و توجه می‌کنیم اما آنها این را دریافت نمی‌کنند.
چرا که روش ما روش نادرست است.
۴. گاهی با ورود فرزند جدید، انتظارات از بچه‌ بزرگتر بالا می‌رود و ما فکر می‌کنیم او دیگر بزرگ شده است در صورتی که او همان کودک ۴ ساله است و نیازهایی دارد.
۵. به طور کلی، دوری و ارتباط نداشتن با دیگران و بیش از حد نزدیک بودن به فامیل مسائلی را ایجاد می‌کند.
۶. حساسیت نشان دادن نسبت به موضوعی باعث می‌شود بچه‌ها عکس آن کار را انجام دهند.
۷. حساسیت به تمیزی و کثیفی، نجس و پاکی، آداب‌دانی، آموزش و یادگیری و … امر و نهی کردن در خصوص ایده‌آل‌هایمان باعث ناراحتی و رنجش بچه‌ها می‌شود.
۸. عدم آزادی عمل در منزل جهت بازی هم باعث رنجش کودکان می‌شود.

بخوانید  سوال 500

راهکارها:

1.به فرزند بزرگترتان به صورت اغراق‌آمیزی محبت کنید و بگویید چقدر دوستش دارید.
مثلاً: تو اولین بچه ما هستی؛ خدا تو رو وقتی به ما داد اینقدر خوشحال شدیم که نگو.

2.در برابر درخواست‌های فرزندتان حتی‌الامکان او را منتظر نگذارید و در اسرع وقت برآورده کنید.

3.با فرزندتان روزانه حداقل نیم ساعت تا یک ساعت به صورت متمرکز بازی‌های مختلف کنید.
بازی‌های هیجانی، دویدنی، دست‌ورزی، نقاشی و …
می‌توانید زمان شیردادن به فرزند کوچکتر ، برای دخترتان کتاب بخوانید یا خمیربازی و‌ گل بازی یا … کنید.

4.نسبت به رفتارهای منفی فرزندتان و رفتن به منزل مادربزرگ، اصلا واکنش نشان ندهید نه در چهره و نه در کلامتان.
واکنش باعث تثبیت این قضیه می‌شود.

5. بیشتر روی کارها و ویژگی‌های مثبت فرزندتان تمرکز کنید و آن را در موقعیت‌های مختلف بازگو کنید.
سعی کنید بیشتر توصیف کنید و کلی‌گویی نکنید.
مثلاً :
وای بابا نبودی امروز دخترمون یه دونه غذای خوشمزه با کاغذ رنگی برا عروسکش درست کرد، من خوردم مزه شیرین و خوشمزه ای می‌داد!

6.در صورت امکان با خانواده‌ همسرتان صحبت کنید و حتی‌الامکان رویکرد تربیتی یکسانی داشته باشید.

7.می‌توانید در کارهای منزل در صورت تمایل فرزندتان، او را شریک کنید و با هم از این طریق اوقات را تا حدی پر کنید .
مثل: خرد کردن مواد آشپزی و …
اجازه دهید کودکتان هر طور که می‌تواند و دوست دارد در کار مشارکت داشته باشد.

8.به عنوان یک راهکار در دراز مدت و زمانی که شرایطتان ثبات پیدا کرد، با همسرتان صحبت کنید و منزلتان را تغییر دهید.

بخوانید  سوال 504