چالش های هم بازی ها
مشاور: مریم صادق پور
پرسش:
من دو فرزند چهار سال و هفت ماههی پسر و یک دختر یک سال ونیمه دارم. پسرم یه مقدار درونگراست و من چون خودمم این مشکل رو تو کودکی داشتم، دلم میخواست پسرم با بچه ها بزرگ بشه و همبازی داشته باشه. برای همین با همسایهمون که سه فرزند داره (اولیش دختر هشت ساله، دومی پسر چهار ساله و سومی دختر دو ساله) رفت و آمد داشتیم، به این امید که پسرم همبازی داشته باشه؛ اما الان که تقریبا دو سال از رفت و آمدمون میگذره، میبینم عیب و ایرادایی این بچه ها دارن که باعث میشه عزت نفس پسرم از بین بره، مثلا چون خونه اونا بزرگه و بچه ها راحت ترن بیشتر اونجا میریم و اونا هم بیشتر مواقع اسباب بازیاشونو به پسرم نمیدن و مادرشونم کاملا حمایتشون میکنه که مثلا این توپ مال پسر منه، حتما باید اجازه بگیری اگه میخوای بهش دست بزنی. پسرشونم با زورگویی و زد و خورد توپ رو که مثلا وسط بازی دسته جمعی بودیم از پسرم میگیره و بازی اینطوری تموم میشه. و یا معمولا به دروغ یا واقعی دختر همسایهمون به پسرم میگه: من یه خوراکی خوشمزه دارم و به تو نمیدم و الانم یواشکی دارم میخورمش. یا با برادرش همدست میشن که دل پسرمو بسوزونن. تقریبا نود درصد موارد به این شکل میگذره و ده درصد بازی میکنن؛ تو اون ده درصد معمولا پسرم نقش سرباز اونا رو بازی میکنه یا نقشایی که به امیر بودن زیر هفت سالش نمیخوره. به نظرتون من حساسم یا تربیت اونا مشکل داره؟ یا اینکه این رابطه چقد باشه خوبه یا اصلا نباشه؟ آخه پسر ما تو خونه تقریبا آزاده و باهاش بازی میکنیم.
توصیف:
چه حدی از چالش ها در بین کودکان طبیعی است؟ آیا میتوان به دلیل وجود چالش ها، ارتباط با همبازی ها را محدود یا قطع کرد؟
درونگرا بودن کودک چه تاثیری بر روابطش با دیگران دارد؟
ریشه:
۱_بالارفتن آگاهی و اطلاعات والدین علاوه بر محسناتی که دارد، می تواند سبب توجه و نکته سنجی بیش از حد هم بشود و باعث میشود ما خیلی روی ایرادات بچه ها تمرکز کنیم و ضعف آن ها را زیاد ببینیم.
۲_ گاهی اوقات ما نگرانی هایی را از زمان گذشتهی خود به همراه داریم و وقتی نشانه هایی از آن موضوع را در بچههایمان میبینیم، نگرانتر میشویم و در واقع داغ دلمان تازه می شود.
۳_ منظور از درونگرا بودن چیست؟ دقیقا در چه مواردی این را میبینید؟ زندگی امروز و ارتباط کم با دیگران به طور کلی سبب درونگراتر شدن کودکان می شود.
راهکارها:
1.سعی کنید میزان رفت و آمد را مدیریت کنید و ساعت کمی را در خانهی یکدیگر بگذرانید تا چالش های کمتری اتفاق بیافتد.
2.بسترهای بازی جذابی را در خانهی خودتان فراهم کنید تا دوستان پسرتان هم به خانهی شما بیایند. مثلا دو روز از هفته را شما به خانهی آنها بروید و دو روز آن ها به خانهی شما بیایند.
عمدتا هم بازی هایی کمک کننده هستند که ابزاری داشته باشند که احتمال بروز دعوای بچهها در آن ها کمتر باشد. مثلاً بازی های هیجانی و یا دست ورزی و آب بازی.
برای آشنایی بیشتر با این مدل بازی ها و گرفتن ایده می توانید از کتاب های الکترونیکی «هیجان بی دردسر در طبقه پنجم ساختمان ما»، «بازی های دست ورزی با خانواده»، «قصه های آبی» به آدرس زیر مراجعه کنید.
هیجان بی دردسر در طبقه پنجم ساختمان ما:
https://kachi.chamraniha.com/product/emotional-game/
بازی های دست ورزی با خانواده:
https://kachi.chamraniha.com/product/craftsmanship/
قصه های آبی:
https://kachi.chamraniha.com/product/water-play-e-book/
3.وقتی به خانهی همسایه میروید، به کودکتان پیشنهاد بدهید که او هم چندتا از اسباب بازی هایش را با خودش بیاورد.
4.در چالش ها و موقعیت هایی که توصیف کردید، به هیچ وجه عکس العمل نشان ندهید و فقط نقش مترجم را داشته باشید و خواستهها و نیازهای طرفین را برای هم بیان کنید و روابطشان را تلطیف کنید.
5.نکتهی بعدی اینکه اگر شما یا دیگران سعی میکنید در مسایلی که برای او پیش می آید نقش حمایت گر را داشته باشید، از این به بعد باید این حمایتگری را کمرنگ کنید و با صحبت کردن و تسهیلگری اجازه دهید خودش به بعضی از راهکارها برسد. مثلا کم کم در قالب بعضی از سوالات او را به پیدا کردن راهکار سوق دهید. مثلا “شما بهش بگو که کدوم اسباب بازیهاشو برای بازیتون آورده…”
6.برای این موضوع که پسرتان را در بازیها راه نمیدهند، میتوانید نقشها و مسئولیت های بازی را به کودک بدهید.
7.حتی الامکان همبازیهای دیگری را هم برای کودکتان در نظر بگیرید تا مهارت بیشتری در برقراری روابط اجتماعی پیدا کند.
8.به طور ویژه برنامه ای برای گشت و گذار در طبیعت و حتی پارک نزدیک منزل داشته باشید تا پسرتان عکس العملهای دیگران را ببیند و بسنجد.