گزارش تصویری از چهل دیگچه در 17 ربیع الاول
گروه چهل دیگچه چند سالی هست که به همت مادران چمرانی تشکیل شده و به مناسبت های مختلف، فعال میشود. تولد پیامبر مهربانی ها در تابستان ۱۴۰۴، بهانه ی دیگری بود برای فعال شدن چهل دیگچه.
اصل ماجرا یک نیت قشنگ بود؛ احسان به خانوادههایی که نیاز مالی داشتند. باهم مشورت کردیم چه کاری باشد که هم خانوادهها و بچهها راحت بپذیرند، هم تکراری و خستهکننده نباشد. آخرش رسیدیم به ترکیب جذابِ پیتزا و کوکی… و تصمیم گرفتیم همین بشود شروع کار.
یک گروه از مامانهای مدرسه تشکیل دادیم. نیازمندیها گفته شد و آرامآرام، مثل همان شعر معروف، «اندک اندک جمع مستان رسیدند» و هرکس دستی در کار گرفت.
- یک نفر مسئول پخت کوکیها شد.
- چند نفر خریدهای مختلف را به عهده گرفتند؛ از پروتئینی و انبار نفت گرفته تا ظروف یکبارمصرف و لوازم کوکی.
- برای میوهها در فکر بودیم که از کجا تهیه کنیم تا یکی از خانوادهها در ترهبار مرکزی آشنا داشت و همین شد گرهگشای ماجرا.
از یکیدو روز قبل، خریدها با همراهی مامانها، باباها و پسرهای چمرانی انجام و به مدرسه منتقل شد. بعد همه تقسیم شدند:
- گروهی کنار مسئول کوکیها رفتند برای پخت.
- گروهی همراه بچهها سراغ درست کردن پیتزا رفتند.
- چند نفر دیگر با بچهها مشغول شستوشو و بستهبندی میوه شدند.
- حتی بچههای ۴ و ۵ ساله هم با خالههایشان وارد شدند؛ برچسبها و لیبلها را بریدند، چسباندند و با پاپیونها بستهها را زیباتر کردند.
همزمان یک نفر مسئول هماهنگیِ پخش شد و بستهها با همکاری مامانهای چمرانی به دست خانوادهها رسید.
نتیجه این چهل دیگچه چه بود؟
خروجی کار هم واقعا شیرین بود:
- ۶۴ پک پیتزا (هر پک شامل دو پیتزا؛ جمعا ۱۲۸ عدد پیتزا)
- حدود ۱۰۰ پک کوکی
- نزدیک ۸۰ پک میوه (که البته به خاطر افزایش ناگهانی قیمتها، هزینه بیشتر شد و در عوض میوهها هم فراوانتر و با کیفیتتر از پیشبینی بود.)
- و در کنار همه اینها، چیزی حدود ۲۰ تا ۲۵ ساندویچ.
همان روز مدرسه تبدیل شد به یک کارگاه پرشور: یک گروه پیتزا، یک گروه کوکی، یک گروه میوه، یک گروه مسئول پخش و یک گروه هم کارشان خوشگلسازی بستهها و آماده کردن بسته فرهنگی بود. هر گروه یک مسئول داشت و جمعی از مامانها و بچهها با دل و جان همراه شدند.