5 دلیلی که بهتر است برای تربیت فرزندتان به مشاورکودک مراجعه کنید!

خانواده بزرگ شهید چمران 5 دلیلی که بهتر است برای تربیت فرزندتان به مشاورکودک مراجعه کنید!نویسنده: زهرا خسروآبادی

 

آیا شما هم از آن دسته والدینی هستید که تا می شنوید که خوب است درباره مسئله کودکتان به مشاور یا روانشناس کودک سربزنید، اخم هایتان درهم می رود و می گویید: «خودم بلدم با بچم چیکارکنم؟» یا «لزومی نمی بینم کسی بهم بگه بچم رو چطور تربیت کنم!؟» یا «بیخیال کی این روزها میره پیش مشاور؟»

باور کنید کسی قرار نیست شما را به این محکوم کند که مادر یا پدر خوبی نیستید و انگ نابلدی به شما بزند و دستور بدهد چه کنید و چه نکنید.

هیچ کس قرار نیست دلسوزی های مادرانه و اقتدار پدرانه تان را زیر سوال ببرد و بگوید که شما نمی توانید یک موجود کوچک و پاک را تربیت کنید.

فقط گاهی ممکن است نیاز داشته باشید کسی در مسیر تربیت دلبندتان شما را همراهی کند، چرا؟

در این مقاله 5 دلیلی که ممکن است به مشاور کودک نیاز داشته باشید را به تصویر می کشیم.

 

1_ بیا قبول کنیم دوره و زمانه عوض شده است!

قدیم ترها اگر با فرزندمان به مشکل می خوردیم، سرمی زدیم به دایره الخاطرات تربیتی خودمان یا دست کم تلفن را برمی داشتیم و از مادر و مادربزرگ و دوستان نزدیک می پرسیدیم که :«دارد دیوانه ام میکند! چه کنم؟» و آنها هم سبک تربیتی خودشان را ورق می زدند و یک راهکار مادرانه تحویلمان می دادند که اینگونه فرزندت را تربیت کن تا عاقبت بخیر شود!(البته اینکه چقدر موجب عاقبت بخیری فرزند ما می شد، بماند!)

یا درمستقل ترین حالت، چهارتا کتاب تربیتی را می خواندیم و پاسخ خیلی از مسائل را به راحتی به دست می آوردیم، اما امروز چطور؟

امروز کتاب ها و کارگاه ها، به تنهایی پاسخگوی چالش های ما نیستند. چرا؟

پاسخش ساده است. دوره و زمانه عوض شده!

خیلی وقت است دوره ی سنگ گذاشتن در بشقاب کودکی که غذا نمی خورد و تنبیه کودکی که سلام نمی کند تمام شده است.

حالا از سنین کم، پای مرد عنکبوتی و دختر کفش دوزکی به خلوت فرزندمان باز شده و چشمانش خیره به بازی های رنگارنگ، اتاق های مجازی خوش رنگ و لعاب و تکنولوژی ها و ارتباطات رو به رشد، باز و بسته میشود، پس جنس و مدل چالش های امروز فرزندپروری، با دیروز زمین تا آسمان فرق می کند.

واضح است که این تفاوت نه از حیث موضوع، بلکه ازحیث بستر است.

بگذارید برایتان خودمانی تر بگویم. ما هنوز هم سر اینکه فرزندمان حرف گوش نمی کند یا با خواهر و برادر کوچک ترش ناسازگار است چالش داریم. هنوز هم بحث از پوشک گرفتن و بکن نکن های تربیت جنسی و گله و شکایت والدین از اضطراب، ترس و لجبازی فرزندشان سربه فلک کشیده اما علل و عوامل و نحوه ی مواجهه ی ما و علم کنونی بسیار متفاوت از دیروز خواهد بود. زیرا جامعه ی امروز و اقتضائات آن زیر و رو شده و به تبع آن نیازها، خواسته ها و افق نگاه کودک و نوجوان رنگ عوض کرده  و حتی خود ما نیز تغییر قابل توجهی داشته ایم. فلذا نمی توان توقع داشت راهکارها و روش های سابق، به اندازه گذشته کارایی لازم را داشته باشند و چه بسا اصلا در دفترچه تربیتی نسل ما، فصلی با عنوان چالش های فرزند امروز وجود خارجی نداشته باشد.

القصه… در مواجهه با چالش های نوظهور فرزندان امروز و تربیت آنها که احتمالا چند تار سفید به موهایمان اضافه کرده اند چه کنیم؟

امام علی (ع) من باب این موضوع و لزوم تربیت فرزندان با زمانه خویش می فرمایند:

« فرزندانتان را به انجام آداب خودتان وا ندارید زیرا آنان برای زمانی غیر از زمان شما آفریده شده اند.»

توصیه ی ماهم این است که در این زمینه به مشاوری متخصص و با تجربه سربزنید که هم نگاه شما را بشناسد و هم دنیای کودک امروز را چشیده باشد تا شما را در این مسیر پر پیچ و خم تربیت و شناخت، چراغ راه باشد و دستتان را بگیرد تا راه حل درست و مناسب فرزند خودتان را بسازید، راه حلی اختصاصی، متناسب با شرایط زندگی، فرهنگی و زمانه خودتان!

 

2- زمان منتظر متخصص شدن ما نمیماند!

اگر گمان کرده اید زمان منتظر می ماند تا تمام فوت و فن های تربیتی و زیر و بم زمانه ی کودکتان را بشناسید و یک مادر و پدر عالم و کامل در زمینه فرزندپروری شوید، باید به عرضتان برسانم که سخت در اشتباهید!

چشم بر هم بزنیم فرزندمان قله های مهد و دبستان و دبیرستان را درنوردیده و روز به روز مسائل و چالش ها و خواسته هایش پا به پای او قد می کشند، اما علم و آگاهی ما چطور؟

مگر تا کجا می توانیم یک والد همه چیز تمام شویم که راه حل تمام مشکلات فرزندش را از بر شود؟

بخوانید  مهد کودک مطلوب چه ویژگی هایی دارد؟

مگر چند ساعت و چند روز فرصت داریم که خط به خط همه ی کتاب های تربیتی را بخوانیم و کارگاه های والدگری را سیر ببینیم تا یک مادر یا پدر متخصص شویم و برای هر سوال، پاسخی داشته باشیم و برای هر مسئله ای، راه حل؟

ما اگر هر دم را هم غنیمت بشماریم نمی توانیم به اندازه ی یک متخصص و مشاور کودک همه ی ابعاد تربیتی را جامع بخوانیم و بدانیم. نهایتا به سختی می توانیم یک مادر یا پدر نسبتا مجرب برای فرزند خودمان باشیم که از پس چالش های سطحی او برآییم، نه بیشتر!

راستش را بخواهید زمان اندک است و مجال و ظرف توانایی و تجربه ی ما محدود.

پس اگر برای یادگیری زبان به یک مدرس حرفه ای سر می زنیم، یا برای بهبود معده درد به یک پزشک حاذق؛ آیا بهتر نیست برای پرکردن چاله های تربیتی و ساختن روح فرزندمان که سرمایه ی گران بهای وجود و ثمره حیاتمان است، به یک متخصص حوزه کودک مراجعه کنیم؟

گاهی کمک گرفتن از کسی که نه تنها سال های سال درس خوانده، بلکه در این عرصه تجربه کسب کرده است می تواند راهنمای آرامبخشی باشد که ما را از ظلمت و سرگردانی تربیتی و بیهوده دویدن های وسواسی در پرورش فرزندمان برهاند.

 

3- کودکان منحصر به فرد یا خاص؟! مسئله این است.

ممکن است برای شما هم اتفاق افتاده باشد که نشانه های خاصی در کودکتان ببینید.

مثلا گریه های بی امان و اضطراب شدید یا وابستگی های غیر معمول داشته باشد.

رفتارهای خاص، پرخاشگری های عجیب از خودش نشان بدهد. حتی از تعامل با هم سن و سالان سرباز بزند، اعتماد به نفس پایینی داشته باشد یا علاِئمی از سرخوردگی را تجربه کند.

معمولا در چنین مواقعی چه کار می کنید؟

نادیده می گیرید و رد میشوید؟ یا به هم می ریزید و آسمان و ریسمان به هم می بافید و عالم و آدم را خبر می کنید که فرزندتان دارد از دست میرود؟

یا صبر و مشورت می کنید و تلاش می کنید تا ریشه و راهکار حل آن ها را پیدا کنید؟

اگر از آن دسته والدینی هستید که روش سوم را سرلوحه مسیر تربیت فرزند، قرار داده اید به شما تبریک می گویم!

خیلی وقت ها متوجه می شویم رفتارها یا علائمی در فرزندمان وجود دارد که انگار با سایر کودکان متفاوت است، قرار نیست دست و پایمان را گم کنیم که بچه ی ما خاص است و برچسب اختلال و ناتوانی به پیشانی اش بزنیم، قرار نیست او را مدام با بقیه دوستانش مقایسه کنیم و تک تک تجربیات و سخنان اطرافیان را آویزه ی گوشمان کنیم که : «بزرگ میشود خوب میشود، پدرش هم همینطور بود، خوب شد از این بدتر نشد و….» و همه چیز را رها کنیم.

نه حساسیت بیش از حد درست است، نه بی توجهی و بیخیالی صرف!

بیایید بپذیریم که هر کودکی با دیگری متفاوت است چون زاده ی مادر و پدری منحصر به فرد است با ویژگی های شخصیتی و بستر زندگی تکرارنشدنی، پس ممکن است چالش ها و مسائل خاص خودش را داشته باشد که نیازمند دیده شدن و پرداختن است.

یکی از دلایلی که باید در همچین مواردی به مشاور یا متخصص کودک سر بزنیم این است که کسی عاری از سوگیری های دوستانه و دلسوزانه و تجربیات فامیل درمانی، نشانه های فرزندمان را بررسی کند و ما را در صحت و سقم برداشت هایمان راهنمایی کند!

اصلا خیلی وقت ها شرایط خانه و رفتار ما والدین باعث بروز مسائلی میشود که اگر آنها اصلاح شوند، متوجه می شویم رفتارهای کودکمان خیلی عادی بوده و اتفاقا واکنش ها و نگاه ما اوضاع را سخت کرده است.

بگذارید ساده بگویم:

یک وقت هایی لازم است یک نفر خارج از گود فرزندپروری ما، با عینک تخصص، مسیر تربیتی و کودک ما را ارزیابی کند، آن وقت می تواند چراغ هایی را برایمان روشن کند که هرگز به وجود و تاثیر آنها واقف نبودیم.

چه کسی بهتر از مشاورکودکی که سرد و گرم این مسیر را چشیده می تواند کمک کننده باشد؟

 

4- وقت آن رسیده که قالب هایتان را بشکنید!

تا به حال به این دقت کرده اید که همه ی ما تا دلمان بخواهد قانون و چهارچوب برای زندگی و تربیتمان داریم؟ قالب های سفت و سختی که قلعه فرزندپروری مان را مستحم می کنند و آن را اعتبار می بخشند.

این قالب ها رفته رفته عینک والدگری ما را شکل می دهند، عینکی که با آن روی فرزند، امورات، نیازها و خواسته هایش متمرکز می شویم و هردقیقه به او از بایدها و نباید ها می گوییم و مدام به او القا می کنیم که: «من می دانم و تو نمیدانی و هر مسیری غیر آنچه من می گویم به ناکجا آباد ختم می شود، آخر من صلاحت را می خواهم».

بخوانید  حذف حیاط، یک ظلم بزرگ در حق کودکان

حالا می دانید قسمت جالب ماجرا کجاست؟

اینکه بعضی از ما، به نگاه از پشت این عینک راضی نمی شویم و می خواهیم به هر روشی آن را روی چشم های فرزندمان هم بگذاریم تا او نیز مانند ما به این دنیا و وقایعش بنگرد و دقیقا مشکل از همینجا شروع می شود که ما می شویم عقل کل حیات کودکمان و مدام می خواهیم به او بگوییم چه چیزی درست است، چه چیزی غلط است، چه کار باید انجام بدهد و از چه چیزهایی باید بپرهیزد.

در کتاب علیه تربیت فرزند، آلیسون کوپنیک به نکته مهمی اشاره می کند:«اگر هر نسل به صورت برده وار و کورکورانه دقیقا آنچه را که نسل پیش انجام میداده تکرار می کرد، ما هرگز هیچ پیشرفتی نمی کردیم.»

ما با القای قالب های خودمان به فرزندمان، عینا مسیر تکاملی و رشدی او را مختل می کنیم و نتیجه این می شود که خواه نا خواه فرصت تجربه و خلاقیت و به معنای واقعی کلمه، زیستن و جرئت قدم برداشتن در مسیر های صعب العبوراما طبیعی زندگی را از او سلب می کنیم.

البته که؛ از یک جایی به بعد کودکمان عینک ما را پس می زند و می خواهد عینک رنگی و جدید خودش را جایگزین کند. در این مرحله مقاومت و جنگیدن جواب نمی دهد بلکه خوب است سپر والد وجودمان را بیندازیم و سری به مشاور بزنیم، کسی خارج از دایره خانواده خودمان که کودک قاعدتا بیشتر از ما، از او حرف شنوی خواهد داشت. حالا شاید بپرسید ارتباط این دو مقوله چیست؟

نکته کلیدی اینجاست که با اینکار به فرزندمان نشان می دهیم همیشه دانای قصه ما نیستیم و حتی ممکن است خودمان تا همیشه نیازمند به آموزش، تلاش و یادگیری باشیم و از موضع اینکه «من تا ابد عقل کل دنیای تو هستم»، پایین می آییم.

 

5- گاهی فقط لازم است بدانی که تو تنها نیستی!

این روزها با سیل محتواهای آموزشی و تربیتی، کتاب ها و کارگاه هایی محاصره شده ایم که ما را نسبت کوچک ترین رفتارهای فرزندمان حساس کرده اند و هراس برچسب های متنوعی که به کارهای کودکمان می زنند مثل خوره به جانمان افتاده که:«نکنه بچم اختلال خاصی داشته باشه؟»، «نکنه من اشتباه کردم و هیچ وقت این مسئله حل نشه ؟» درحالی که ممکن است خیلی از این مسائل طبیعی باشد. خیلی از بچه ها باشند که مادر و پدرشان را کچل کرده باشند و از بس که به آنها چسبیده اند یا در و دیوار خانه را بالا رفته اند، رنگ به رخ والدین نمانده باشد و فریاد چه کنم، چه کنم هایشان گوش فلک را کر کرده باشد اما خب طبیعتا شما نمی شنوید!

شما فقط گوشه ی چرخ و فلک زندگی خودتان نشسته اید و فرزندتان را می بینید که هرروز یک ماجرای جدید و یک رفتار عجیب و غریب از خودش نشان می دهد و فکر میکنید فقط شما با این چالش ها دست و پنجه نرم می کنید. در حالی که هزاران هزار کودک مثل دلبند شما و هزاران والد مثل خوتان در این دنیا مشکلاتی شبیه به شما را تجربه می کنند.

مراجعه به مشاورخوب، به شما کمک می کند که پنجره های نگاهتان باز شود و بدانید که تنها کسی نیستید که در مسیر تربیت مستاصل شده اید. شما تنها کسی نیستید که گاهی گمان می کنید کاش هیچ وقت کوله بار سنگین و سخت مادری و پدری را اینگونه به دوش نمی کشیدید. شما تنها کسی نیستید که گاهی دلتان میخواهد از شغل شریف والدگری دقایقی استعفاء بدهید تا انقدر نگران هست و نیست کودکتان نباشید. شما تنها کسی نیستید که با خودتان می گویید کاش فرزندتان چنین چالش هایی نداشت، راستش را بخواهید شما تنها نیستید!

این را مشاور به شما خواهد گفت چون روزهای بسیاری را با والدینی چون شما سپری کرده و می داند فرزندشما هم مثل باقی کودکان، این برهه ی زمانی را پشت سر خواهد گذاشت و مسئله آنقدرها هم که فکر می کنید حاد و دشوار نیست.

 

کلام آخر!

اگر یک روز احساس کردید نیاز دارید فرزندتان و زمانه اش را بهتر بشناسید یا عمیقا متوجه شدید جای یک متخصص کودک تمام عیار، در مسیر تربیت کودکتان خالیست یا دلتان می خواست کسی باشد که فارغ از  قضاوت و محکومیت، کنارتان باشد و دستتان را بگیرد تا ماموریت فرزندپروری تان را با سهولت و آرامش بیشتری به انجام برسانید، می توانید روی مشاورین کودک کارآزموده و مجربی که مسائل شما را در بستر فرهنگ و خانواده ی خودتان بررسی می کنند حساب کنید، کسانی که رسالتشان یاری همدلانه و روشن کردن چراغی در مسیر تربیت و والدگری شماست.

 

نویسنده: زهرا خسروآبادی

 

 

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.